گلريز: امام شعر مطهري من را تاييد كرد/ ماجراي شهادت مجيد حداد/ تحريف گزارش سروده‌هاي انقلابي در تلويزيون/ ماجراي غش كردن تعدادي از افراد گروه سرود هنگام ورود امام

 

راجع به موسيقي انقلاب نمي‌دانستيم كه چه بايد بخوانيم اينكه موسيقي بعد از انقلاب چطور شكل گرفت، مي‌توانم بگويم ما از مردم ايده و سرمشق گرفتم.

 

ماه‌هاي قبل از انقلاب وقتي در راهپيمايي‌ها شركت مي‌كرديم  از ملودي هاي مردم استفاده كرديم.

 

خاطرم هست منزل ما در خيابان ايران بود؛ يادش به خير صحنه‌هايي را آنجا مي‌ديدم كه بايد از اين صحنه‌ها فيلم ساخته شود.

از ابتداي خيابان ايران تا جايي كه حضرت امام اسكان داشتند، 10 دقيقه‌اي بيشتر راه نبود. اما طي شدن اين مسير در روزهاي قبل از انقلاب ساعت‌ها طول مي‌كشيد. آن خيابان تبديل به يك شهر فرنگ شده بود مردم از هر جايي كه غنيمت جمع مي‌كردند در خيابان ايران مي‌آوردند.

 

به عنوان مثال خاطرم هست در خيابان ايران پر از كاميون‌هاي اسلحه‌اي شده بود كه مردم براي غنيمت آورده بودند.

 

آن روزها ما وقتي در راهپيمايي‌ها شركت مي‌كرديم از ملودي‌هاي مردم كه با آن شعار مي‌گفتند استفاده مي كرديم، ما ملودي آن آهنگ هاي خودجوش را در ذهن‌مان نگه مي‌داشتيم تا به وسيله اين آهنگ‌ها بتوانيم سرود بخوانيم.

 

مثلا شعار الله اكبر، خميني رهبر ملودي خاصي داشت يا مثلا استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي و شعار الله ياالله ياالله.

 

 

خاطرم هست بعد از اينكه اين ملودي‌ها را حفظ مي‌كردم پيش آقاي راغب، آهنگساز مي‌رفتم و آقاي سبزواري را هم صدا مي‌كرديم تا ايشان شعر بگويد و ما آهنگ را بسازيم. آن روزها حكومت نظامي بود  و منزل آقاي راغب در خيابان سقاباشي نزديك منزل ما بود.

 

ما تا نيمه‌هاي شب و خيلي وقت‌ها تا اذان صبح آنجا مي‌مانديم و موسيقي كار مي‌كرديم؛ تا اگر انقلاب شد دست‌مان خالي نباشد.

 

خاطرم هست درست دو ماه قبل از انقلاب و در زمان بختيار كار ما اوج گرفت كه آن زمان حكومت نظامي هم بود و ما در رفت وآمدهاي نيمه شبانه خود مشكلات زيادي داشتيم.

اگر با موسيقي كلام ديني نباشد آن موسيقي انحراف دارد

 

موسيقي انقلاب خودش يك تم اصلي دارد، انقلاب يعني جوشش و تحرك. به همين دليل ما در موسيقي انقلاب از ضرب‌آهنگ‌هاي انقلابي استفاده مي‌كرديم و شعرهاي ما حالت مارش و حماسي داشت.

 

در موسيقي كلام بسيار موثر است و اگر كلام با محتواي درست باشد موسيقي را هم هدايت مي‌كند.

 

به عنوان مثال اگر در موسيقي شعر شهيد مطهري اين كلام با محتوا را برداريم و يك محتواي غيرديني به جاي آن جايگزين كنيم اين موسيقي همان كاري نخواهد شد كه حضرت امام آن را تاييد كرد.

بنا بر نظر قدما كلام بدون موسيقي كامل است اما موسيقي بدون كلام ابتر است شعر و موسيقي در راستاي يك هدف سالم بايد با هم هماهنگ باشند.

 

 

خاطرم هست اولين سرودي كه خواندم در زمان انقلاب ، روز ورود حضرت امام بود، ما در بهشت زهرا جلوي ميليون‌ها نفر سرود برخيزد را خوانديم.

 

البته اين اولين كار به شكل گروه كر بود چرا كه ما آن زمان نمي‌دانستيم كه آيا از نظر شرعي مي‌توانيم تك خواني كنيم يا نه.

 

روز 12 فروردين 57 دو سرود آماده كرده بوديم كه موسيقي‌اش از آقاي شاهوندي بود و شعر را آقاي سبزواري زحمت كشيده بود و رهبري گروه به دست حاج آقا صبحدل بود.

 

ما از دو ماه قبل اين سرودها را تمرين كرده بوديم تا وقتي امام به ايران بازگشت دستمان پر باشد، بنا بود يك سرود در مهرآباد خوانده شود و سرود ديگر در بهشت زهرا.

 

از آنجايي كه ازدحام جمعيت طوري بود كه جابه‌جايي گروه سرود از مهرآباد به بهشت زهرا ممكن نبود ما دو دسته شديم و من در دسته‌اي بودم كه بنا شد سرود برخيزد را در بهشت زهرا بخوانيم.

 

خاطرم هست رهبر گروه در بهشت زهرا مدام به ما اضطراب وارد مي‌كرد و يادآوري مي‌كرد كه آماده‌ايد؟ و اين جمله را چند بار تكرار مي‌كرد.

 

اتفاق طنز در بهشت زهرا/وقتي سرود برخيزيد خوانديم بعضي از بچه هاي گروه غش كردند
 

اتفاق طنزي  آن روز در بهشت زهرا روي داد، رهبر هر گروه سرود  بايد سرود را با عدد 1 و 2 شروع كند و ما از تم صداي رهبر گروه تشخيص مي‌دهيم كه آيا سرود را بايد با تم پايين شروع كنيم يا با تم بالا.

 

بنا بود شعر با تم پايين شروع شود چرا كه شعر برخيزد در ميانه و در انتها به تم بالا مي‌رسد و ما بايد انرژي براي ادامه سرود مي‌داشتيم.

ايشان هما‌ن‌طور كه ما را هول كرد زماني كه حضرت امام وارد بهشت زهرا شدند خودش هم هول شد و با تم بالا و با فرياد به ما گفت 1 و 2.

 

با اين حركت ما مجبور شديم سرود را از ابتدا با فرياد و با صداي بلند بخوانيم و در آخرهاي سرود يكسري از بچه‌ها اينقدر كه فرياد زده بود در جمعيت عقب گروه غش كردند و افتادند.

 

سرود ديگري هم در زمان انقلاب به شكل خودجوش خوانده شد كه آن سرود الله الله آقاي رويگري بود آن زمان چون شعر ديگري وجود نداشت و اين شعر هم كار جديدي بود از صبح تا شب در خيابان‌ها پخش مي‌شد.

در تلويزيون گزارشي پخش شد كه تحريف تاريخ بود/همان هايي كه به من مي گفتند شعر نخوان اعدام مي شوي اولين سرودهاي انقلاب را خواندند

 

بعد از سال 57 يعني در اوايل سال 58 بايد راديو تشكيل مي‌شد و بايد محصولاتي توليد مي شد و ما با اندوخته‌هاي قبلي توانستيم كار را پيش ببريم.

 

گله‌اي كه مي‌خواهم از صدا و سيما بكنم اين است كه من چند سال پيش در خانه نشسته بودم و يك تحريف بزرگ تاريخي از صدا وسيما انجام شد؛ من اين را به خاطر خودم نمي‌گويم چرا كه اگر من احترام و آبرويي دارم به خاطره سرودهايي است كه به خاطرامام و شهدا خوانده‌ام من اين را به خاطرمردم و به خاطرتاريخ انقلاب مي‌گويم.

 

اخبار در برنامه صدا وسيما گزارشي تهيه كرده بود و در آن گفت كه اولين سروده هاي انقلاب را همان خواننده‌هايي خواندند كه مي‌آمدند و به من مي‌گفتند سرود انقلابي نخوان چون اعدامت مي‌كنند.(اسم اين افراد را نمي برم)

 

من از اين تحريف تاريخ بسيار عصباني شدم و به صدا و سيما زنگ زدم و گفتم اين گزارش را چه كسي تهيه كرده است؟ در آخر به يك خانم خبرنگاري رسيدم و وقتي از منبع گزارشش سوال پرسيدم به من پاسخ داد كه من اين اطلاعات را از اينترنت به دست آوردم.

 

 

آرشيو نوارهاي انقلابي در حال حاضر در راديو ارگ وجود دارد آن وقت اين فرد رفته سراغ اينترنت. اين خانم به من گفت من جبران مي‌كنم، اما چه فايده؟

 

اين فرد چه چيزي را مي‌خواهد جبران كند؟  جالب اينجاست كه اين گزارش دوباره سال بعد هم از صدا و سيما پخش شد.

 

 

بعضي از خواننده‌ها كه اهل دودوزه بازي هستد متاسفانه مورد حمايت مسئولين قرار مي‌گيرند، مسئولين يا به آنها كمك مي‌كنند يا بي‌خيال مي شوند و مشكلات شرعي آهنگ‌شان را ناديده مي‌گيرند.

 

من از مردم طلبكاري ندارم، دلم براي اين جوان‌ها مي‌سوزد كه بايد تاريخ انقلاب به عينه به دست‌شان برسد.

 

سرودهايي مثل معلم، سرود الله‌الله، بانگ‌ آزادي، نغمه توحيد و سرود خوش آمدي امام ما همه اينها كارهايي بود كه ما به سرعت بعد از انقلاب انجام داديم.

 

اولين كاست‌هايي كه بعد از انقلاب توزيع شد كاست‌هاي من بود. نه اينكه بگويم چون صداي من خيلي خوب است به خاطراينكه آن زمان اصلا خواننده ديگري وجود نداشت اصلا آن زمان مردم نمي‌دانستند كاست يعني چه.

 

خاطرم هست اين كاست در سال 58، 5 ميليون تومان فروش رفت. در طول يك سال من 30 الي 40 سرود خواندم و اين سرودها همه از جانب علما پيشتياني شد و امام آن را تاييد كرد.

 

 

تا اينكه رسيديم به سرود شهيد مطهري كه ما مستقيما نزد حضرت امام رفتيم. خدا رحمت كند حاج احمد آقا را امام آن زمان كسالت داشتند و ما به طبقه بالا رفتيم و با امام ملاقات كرديم. 

 

خاطرم هست در آن ملاقات مجيد حدادعادل برادر آقاي حداد هم ما را همراهي كردند.يادش به خير مجيد حداد يكبار در صحن راديوي ارگ در طبقه بالا بود و به من گفت آقاي گلريز بيا بالا ديگر گذشت آن زماني كه بايد ساعت‌ها پشت در مي‌نشستي طاغوت تمام شده و الان انقلاب است.

 

 

ماجراي شهادت مجيد حداد هم خيلي تاثيرگذار است. تعدادي از خبرنگاران خارجي به ايران آمده بودند تا در نقاط جنگي از صحنه‌هاي جنگ گزارش تهيه كنند، آن زمان يكي از خبرنگارها كلاه جنگي نداشت و مجيد حداد كلاه خودش را بر سر آن خبرنگار گذاشت و چند لحظه بعد تركشي به سرش خورد و شهيد شد.

 

حضرت امام آن زمان در بين همه آن حرف‌ و حديث‌هايي كه بلند شده بود ما را تاييد كردند. خاطرم هست زنگ اخبار كه بلند مي شد قبل از اينكه تصوير مجري روي صحنه تلويزيون بيايد تصوير و صداي امام پخش مي شد و امام يادآوري مي‌كردند كه سرود مطهري هيچ گونه ايرادي ندارد.

 

اين نشان‌دهنده توجه ويژه امام به جرياني بود كه بر عليه ما شروع به كار كرده بود. بعد از اين توجه ويژه امام فصل جديدي از موسيقي باز شد و در آن زمان و در دوره جنگ كارهاي ارزشي زيادي انجام شد.

برخي مسئولين با ندانم كاري جريان فرهنگي غرب را تقويت مي كنند

 

دشمن ساكتنشسته است، جنگ كه تمام شد دشمن از كم‌كاري ما سوءاستفاده كرد و جنگ نرم را به راه انداخت .متاسفانه سياست‌گذاري‌هاي غلط باعث شده كه ما جريان‌هاي وابسته به غرب را در داخل تقويت مي‌كنيم .سكان دست رسانه‌ها است، اگر ما موسيقي اصيل انقلاب را فراموش كرده‌ايم به خاطر همين اشتباهات مسئولين است.

 

وقتي يك فرد به ظاهر هنرمند كه هيچ مسئله اخلاقي و ديني را رعايت نمي‌كند به عنوان استاد با ظاهر ناشايست در صدا و سيما به مخاطب معرفي مي‌شود جوان ما همين فرد را الگو قرار ميدهد.

 

من از صدا و سيما در مسائل سياسي تقدير مي‌كنم چرا كه بسيار قوي عمل كرده است، اما در مسائل فرهنگي كم‌كاري وجود دارد.

 

 

ما الان تحت تبليغات شديد غرب و آمريكا بر عليه ايران هستيم، بايد هنرمندانه حركت كرد ما اين همه شاعر و آهنگ‌ساز خوب و متعهد داريم اما راه را گم كرد‌ه‌ايم چرا كه اشتباه ذائقه‌سازي مي‌كنيم.

 

تمام مجوزها بعد از طرح در چند جلسه تصميم‌گيري داده مي شود، من نمي گويم اين مسئوليني كه به يك سري از آهنگ‌ها مجوز مي‌دهند مغرض و معاندند اما بضاعت فكري‌شان در حدي است كه متوجه نمي‌شوند در زمين دشمن بازي مي‌كنند.

 

چطور سريال مختارنامه يا سريال حضرت يوسف كه يك برنامه تاريخي و مذهبي است اين همه مخاطب دارد؟

 

چرا سرمايه‌گذاري درست نمي‌كنند؟ صدا وسيما بايد متوجه باشد كه با يك برنامه اشتباه مي‌تواند سليقه مخاطب را به اشتباه بكشاند.

در برخي موسسات مذهبي براي كسب سود از خواننده هاي غير اخلاقي استفاده مي شود

 

در يك موسسه‌اي براي مشورت از من دعوت كردند. موسسه‌اي كه خط مشي اهل بيت و انقلاب داشت، مسئولش به من گفت مي‌خواهيم فلان خواننده موسيقي زيرزميني و مبتذل را بياوريم و چند كاست از او كار كنيم چون سودآور است.

 

من به اين فرد گفتم اين بودجه را به شما داده‌اند تا خرج مسائل معنوي و انقلاب كنيد.

رهبري مي گويد بايد به هنرمند انقلاب توجه كرد/برخي مسئولين به اشتباه برنامه شبيه ماهواره مي سازند تا مخاطب از دست نرود

 

در حال حاضر در بين مسئولين دو جريان وجود دارد؛ يك عده از مسئولين به غلط فكر مي كنند به خاطراينكه مردم ماهواره دارند بايد كارهايي نزديك به ماهواره ساخت كه مردم محصولات خارجي را نبينند و به سراغ فيلم هاي ايراني بروند.

 

يك عده از مسئولين ديگر تفكر‌شان همان نگاه رهبري است كه بارها گفته‌اند بايد به افرادي كه در مسير هنر انقلاب حركت مي‌كنند بها داده شود. اين مسير درست است.

 

 

چطور من حقير شعري مي‌خوانم كه هم بسيجي خوشش بيايد، هم روحاني و هم آن فردي كه موسيقي غربي گوش مي‌دهد. من فكر مي‌كردم و تلاش كردم كه چطور مي‌شود آهنگي خواند كه انقلابي و مذهبي باشد و در عين حال جوان‌پسند.

 

مسئولين بايد براي جلوگيري از اين جريان غربي از كارهاي سطحي بپرهيزند و براي برنامه‌ها نگاه هنري و انقلابي داشته باشند.