همواره کشاورزان و باغدارن از قیمت پایین میوه های خود گله مندند. مصرف کننده گان نیز از قیمت بالای آن ناراضی هستند. این اختلاف شدید بین قیمت خرید از کشاورز و فروش به مصرف کننده تماما به جیب دلال ها می رود.
گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ فصل تابستان برای بسیاری از کشاورزان و باغداران فصل برداشت زحمت یکساله شان است. اما پایان هر فصل زراعی، مصادف با آغاز کوهی از مشکلات است که کشاورز باید رنج و غم این مشکلات را نیز تحمل کند که در طول فصل زراعی هم، نیز اینگونه مشکلات کم نبوده است. اما این بار هیچ چیز دست خودش نیست. محصولی را که تولید کرده، به دست کسانی می سپارد که هیچ نام و نشانی در این پروسه سخت و طاقت فرسا نداشته و در طول فصل کشت نیز هیچ وقت نپرسیده که پول بذر و سم و آب و کود و هزار چیز دیگر، از کجا تامین می شود و حال این مهمان ناخوانده به یکباره از ناکجا آباد پیدایش شده و از درد بی کسی کشاورز در فروش محصولاتش به خوبی استفاده می کند.
اگر چه در بسیاری از تولیدات داخلی تولید کنندگان از واردات بی رویه انتقاد می کنند اما کشاورزان و باغداران مشکلی بزرگتر از واردات را پیش روی خود داشته و دارند و آن دلالی و واسطه گری است.
دلالان و واسطه گران تقریبا بازار میوه را به طور کامل در اختیار دارند به گونه ای که باغدار اصلی را هیچ یک از خریداران عمده میوه نمی شناسد. دلالان یا به طور سلف و یا اینکه بعد از برداشت میوه توسط باغدار و کشاورز آن را خریداری می کنند.
فروشندگان در این باره می گویند: دلالی در میادین میوه و تره بار بیداد می کند، میوه ای که به میدان تره بار می آید تنها به دلال ها فروخته می شود و آنها هم به دلالهای دیگر و چندین بار این چرخه تکرار می شود و قیمت تمام شده را بالا می برد.
به همین دلیل نیز همواره بخش قابل توجهی از سود میوه به جیب دلال سرازیر می شود.
تحقیقات میدانی ما در چند شهر کشور بیانگر اوج واسطه گری در بازار میوه و تره بار است. قیمت هایی که کشاورزان حاضرند میوه های خود را در اختیار دلالان قرار دهند بسیار پایین تر از آنی است که در مغازه ها وجود دارد. این اختلاف قیمت نیز با توجه به بررسی های انجام شده به جیب دلال ها و واسطه گرها می رود.
همانطور که در جدول مشاهده می کنین بعضی از میوه ها گاه تا 3 یا 4 برابر قیمت اولیه به فروش می رسد، این در حالی است که کشاورزان و باغداران ایرانی همواره از قیمت پایین محصولات خود گله مندند و معتقدند که نمی توانند هزینه های اولیه خود را نیز پوشش دهند.
بسیاری از کشاورزان به دلیل نداشتن سرمایه کافی میوه خود را قبل از فصل برداشت و روی درخت می فروشند که به اصطلاح به آن سلف خری می گویند. این نوع فروش، درآمد بسیار ناچیزی را نصیب باغدار و کشاورز می کند و سود اصلی به جیب دلال می رود. بسیاری دیگر از باغداران نیز هنگامی که محصول آماده فروش می شود آنرا در میدان تره بار و یا در مزرعه به دلال می فروشند و چون راه دیگکری پیش روی ندارند آن را با قیمت بسیار پایین تری از قیمت فروش در مغازه به دلال می دهند.
زمانی که مقام معظم رهبری امسال را «سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نامگذاری کردند، نشان از توجه و لزوم حمایت از تولید داخل و نگرانی معظم له از چالشهایی است که در این حوزه وجود دارد.
اما سوال اصلی اینجاست که چرا نمی توان نظارت صحیحی بر فروش محصولات کشاورزی داشت و چرا واسطهها همچنان ميدانداران اصلي ميادين ترهبار هستند؟
به عنوان نمونه ميدان مركزي تره و بار تهران پذيراي محمولههاي وارداتي و كشاورزان داخلي است كه معمولاً شبانه به آنجا وارد ميشوند تا صبح زود مشتريها به سراغشان بيايند، در اين ميان دلالها شبانه آنجا اتراق ميكنند به محض ورود محموله كه معمولاً با كاميونهاي بزرگ و بعضاً يخچال دارد وارد ميشود، وارد عمل شده ميوهها را به قيمت نازلتر خريداري كرده و فردا صبح با قيمت بالاتري به مشتريها ميفروشند.
کشاورزان و باغدارن می گویند ميوه از سر مزرعه تا دست مصرف كننده كه ميرسد گاهی 4 تا 8 دلال و واسطه آنرا دست به دست ميكنند و در برخي موارد تا 700 درصد افزايش قيمت را سبب ميشود.
در نمودار های بالا همانطور که مشاهده می شود افزایش چند برابری در قیمت میوه از مزرعه تا درب مغازه به وجود می آید، این افزایش قیمت با توجه به تحقیقات میدانی تنها به جیب دلال ها می رود و کشاورزان هیچ سودی نمی برند و تنها دستانی پینه بسته برای آنها به یادگار می ماند.
در برخی میادین اصلی تره بار در شهرهای مختلف برخي بارهاي ميوه از شب تا صبح چند دست ميچرخد و كساني هستند كه از شب منتظر ورود بار ميوه به ميدان هستند و با خريد از كشاورزان و يا واسطههاي دست اول آن را اول صبح به واسطههاي بعدي و يا خريداران ديگر با قيمت بالاتري ميفروشند.
این خرید و فروش تنها مختص میوه های ایرانی نیست در مورد ميوههاي لوكس حتي 3 الي 4 دست در خود ميدان مركزي ميچرخد و اگر خريداران اين واسطهها را نشناسند بار مناسب وبا كيفيت گيرشان نميآيد.
اما مشکل به دلالان ختم نمی شود . در سوی دیگر بازار مواد غذایی وارد کنندگانی قرار می گیرند که از قضا تهدید و تشویشی نسبت به تصمیمات دولتی در حوزه واردات برای خود متصور نیستند. این گروه از یک طرف در کنار خود شریکی هم صنف نظیر دولت را می بینند و در طرفی دیگر نا بسامانی ناظران بازار در اصل وجود ماهوی خود را مشاهده میکنند که همانا کارگزاران بازرگانی کشور می باشند.
در نهایت، سیستم های نظارت و پایش در هر جامعه ای متضمن سلامت اجتماعی و اقتصادی و به تبع آن امنیت روانی افراد حاضر در آن جامعه را فراهم می آورد . این حضور سیستماتیک زمانی با اهمیت تر می شود که عوامل بیرونی(برونزا) حوزه امنیت غذایی و تولید اقتصادی جامعه را از خود متاثر کرده و آنرا به سوی سقوط هدایت کنند. دلالان که مهمترین عامل برونزای بازار میوه و تره بار هستند گویا این نقش را بر عهده گرفتند و سعی دارند تولید کشاورزان ایرانی را به سوی سقوط هدایت کنند.
بحث دلالان و واسطه ها سالهاست در جامعه توجهات را به سوی خود جلب کرده اما اینکه چرا این پدیده شوم اقتصادی از نقش توزیع کنندگی در بازار عرضه و تقاضا به سمت واسطه گری و سوداگری تغییر ذائقه داده مطلبی است که مسئولان امر می بایست در قبال آن پاسخگو باشند.
اما آنچه در این چند سطر به اختصار به آن پرداخته شد عدم توجه به مدیریت دقیق بازار و گاها اغراض نا سالم اقتصادی بود که توانسته بازار توزیعی کشور را در دست عده ای سود جو قرار دهد تا فارغ از هر نوع نظارتی آزادانه سودهای باد آورده را به جیب خود بریزند.