مادامی که امروز برای یافتن زندگی متعالی راهی برویم به جز مسیری که یاران امام صادق (ع) رفتهاند به سمت سراب میدویم و مشکلات ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ جوامع بشری همیشه خسته از ظلمها و کژیها بودهاند. در طول تاریخ هیچگاه نبوده است که جامعهای با مدیریت بشری به جامعهای آرمانی تبدیل شود. آنقدر ظلم در عرصههای مختلف زیاد و فراگیر بوده و هست که از بشر تشنهای رو به مرگ ساخته است؛ تشنه ای که کام خشک او را فقط عدل مرطوب میسازد، به همین خاطر است که در تاریخ بشریت هرکسی که مشهور به عدل و یا گسترش عدالت میباشد انسانی آرمانی است.
اما انسانها به جز هنگامی که تن به حاکمیت معصومین دادهاند نتوانستهاند ناراستیها و کژیها را از خود و جامعه شان دور کنند و شهری ارزشمدار برپایه مبانی صحیح و پایدار از آرمانهای بشریت، از گذشته دور تا به امروز را تشکیل بدهند. از آرمان شهر، افلاطون تا مدینه فاضله بعضی از فلاسفه را که نگاه میکنیم همه به دنبال یک آرزو هستند و آن شهری رؤیایی است که در آن همه چیز بر اساس قانون و همه قانون ها بر مبنایی صحیح و درست باشد که این آرمان شهر ساحلی برای کشتی طوفان زده بشریت باشد.
مشکل همیشگی آرمان شهرهای انسان
اما همیشه برای تحقق این شهر رؤیایی بشریت دو مشکل اساسی دارد:
1. قانونی فراگیر که بر مبنای صحیح وضع شده باشد.
2. کسی که بتواند این قانون را به خوبی اجرا کند.
لذا این مشکل همیشه برای تشکیل این آرمانشهر سر راه بشریت بوده و هست، اما امامان شیعه که حقیقتا تنها کسانی هستند که میتوانند نه فقط بشر را که عالم هستی را به سر منزل مقصود برسانند اگر چه به خاطر جور جائرین و جهل مردم، حاکم سیاسی جامعه نشدند، اما توانستند دورنمای این کمال و سعادت را برای ما مشخص کنند و راه آن را نشان دهند و افرادی را تربیت کنند که حتی در آرمان شهرهایی که انسانها به تصویر کشیدهاند آرمانی باشند.
امام صادق (ع) که مکتب شیعه به نام زیبای ایشان مزین است در حوزههای مختلف فرمایشات زیادی دارد؛ یکی از قسمتهای مهم احادیث ایشان مربوط به شیعیان خویش و دستورات ایشان به شیعیان برای آموزش دادن نحوه زندگی و معاشرت میباشد.
دستورات امام صادق(ع) ضامن جامعهای وارسته
طبق دستورات مکتب تشیع، شهری بر مبنای برادری و حقوق برادری تشکیل میشود؛ در این شهر، حقوق و وظایف مشخص است، لذا رابطه مردم با یکدیگر هیچگاه دچار مشکل نمیشود، از طرفی رابطه مردم با خالق خویش نیز در اوج خود میباشد؛ یعنی مدینه فاضلهای شکل میگیرد که روابط بین مردم و رابطه مردم با خالق خویش در همه زمینهها رعایت میشود.
امام صادق (ع) کسانی را که تابع این دستوارت نیستند و آنها را به کار نمیبندند را شیعه خویش نمیداند، لذا اگر امروز جامعه شیعه ما از بسیاری از ناملایمات و ظلمها در عرصههای مختلف رنج میبرد بیشک باید این را نتیجه سرپیچی از دستورات آن امام معصوم دانست. تمامی ائمه دوازده گانه صرف اعتقاد داشتن به اهل بیت و محبت داشتن به ایشان را کافی ندانستهاند و از شیعیانشان با شدت بسیار عمل کردن به وظایفی که برای ایشان تعیین شده است را خواستار شده اند.
انتساب به شیعه کافی نیست
جابر میگوید امام باقر (ع) به من فرمودند: «يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»؛ ای جابر آیا همین که کسی به شیعه متمایل باشد و قائل به دوستی ما اهل بیت باشد او را کفایت میکند؟ سپس امام (ع) ادامه میدهند:« به خدا سوگند از شیعیان ما نیست الا کسی که تقوا داشته باشد و خداوند را اطاعت نماید. شیعیان ما شناخته نمیشوند الا به واسطه تواضع و خشوع و زیاد یاد کردن خداوند و زیادی نماز و روزه و نیکی کردن به پدر و مادر و رعایت کردن حق همسایگانی که فقیر یا مسکین هستند و رعایت کردن حال یتیمان ... و اینکه زبان خویش را در مورد سخن گفتن درباره مردم باز دارند الا اینکه در مورد ایشان خیری را بگویند» (1)
در کجای آرمان شهر افلاطون برای رعایت حقوق زبانی برادران توسط قانونی وضع شده است؟
در این دستور هم رعایت حقوق افراد جامعه به چشم میخورد و هم ارتباط با خالق خویش. نکته در خور توجه این است که امام (ع) دین و ایمان را صرف عبادت و روزهداری نمیداند و بیان میدارد مردم داری و رعایت حقوقی که بر انسان واجب است نیز جزء مقوم دین محسوب میشود و در صورتی که رعایت نشود باید در ایمان شخص شک کرد؛ باید دقت داشت که رعایت حال همسایه فقیر و ایتام شاید در هیج جای دنیا به عنوان قانون مطرح نباشد در هیچکدام از مدینههای فاضلهای که نوشته شده رعایت حال همسایه و رسیدگی مردم به ایتام محلی از اعراب ندارد و به راستی در کجای آرمان شهر افلاطون و امثال او برای زبان و رعایت حقوق برادران توسط زبان قانونی وضع شده است؟
حقیقتا جامعه زیبایی که اهل بیت برای شیعیانشان ترسیم کردهاند قابل قیاس با مدینه فاضله هایی که فلاسفه سعی کرده اند که به آن برسند قابل قیاس نیست.
پیروان امام صادق (ع) نباید در نزاع و اختلاف باشند
امام صادق (ع) از نزاع و درگیری بین شیعیانشان شدیدا کراهت داشتند و دستور اکید به اصلاح بین شیعیان خویش را داده اند. ایشان حتی برای رفع اختلافات و درگیریها دروغ را جایز میشمارند؛ همان دروغی که از شرب خمر بدتر و قبیحتر است، برای رفع اختلاف بین شیعیان بسیار حسن و نیکو شمرده شده است.(2) و به مفضل فرمودند هرجا که دیدی بین شیعیان ما اختلافی بر سر مسائل مالی است بوسیله انفاق از مال من اختلاف بین ایشان را برطرف کن (3)
شخصی نقل میکند که بین من و یکی از اقوام بر سر ارث و میراث نزاعی در گرفت مفضل که از آنجا عبور میکرد به ما اشاره کرد که به خانه او بیاییم، او نزاع ما را با چهارصد دینار حل کرد و با پرداخت این مبلغ به این نزاع و اختلاف پایان داد. مفضل گفت:« این پول از مال من نبود از اموال امام صادق (ع) است که دستور دادند هرگاه شیعیان من با هم نزاع کردند بین ایشان صلح را برقرار کنم ولو اینکه از اموال امام خرج کنم» (4)
عمل به دستورات، تنها راه صلاح و اصلاح جامعه
سخنان و راهنمائيها و روشنگرىهاى پيشوايان معصوم (عليه السلام) از نورانيت خاص و از اشراقات قلبى ويژهاى برخوردار مىباشند زیرا اين ارشادات از مبدأ غيبى و از سرچشمه عرفان الهى نشأت گرفته است، از آن رو بر دل شنونده مىنشيند و بر زواياى قلب او روشنائى مىبخشد و او را غرق در تفكر و تأمل و تأثر میسازد.
مدینههای فاضلهای که جز در میان نوشتهها، آن هم در حد اسمی به ظاهر زیبا هستند!!
البته واضح است که تعالیم آن امام همام فقط محدود به این توصیه ها و دستورات اخلاقی نیست؛ خود آن حضرت در زمینه حسن خلق، صله ارحام و حق برادران دینی و ... دستورات بسیار و گاها دور از فکر و ذهن ما دارد که رعایت کردن این دستورات همان کمالی است که جوامع بشری به دنبال آن میگردد. میتوان به جرئت و یقین گفت که بشریت هیچ راهی برای رسیدن به بلندای کمال خویش ندارد جز اینکه خاضعانه و فروتنانه به سمت اهل بیت بیاید و تابع دستورات ایشان شود و الا مدینه فاضلهای در کار نخواهد بود جز در میان نوشتهها آن هم در حد اسمی به ظاهر زیبا بدون تضمینی برای رسیدن به آن مدینه فاضله!
امام صادق (ع) و امامان دیگر شیعه با این دستورات خویش افرادی با علم و فضیلت تربیت کردند و به عنوان مصداقی از جامعه متکاملی که مردم را به آن فرا خواندهاند به ما نشان دادهاند. این مطلب همان نقص تمام مکاتب بشری است که مدعی یافتن راه هدایت و کمال هستند، اما هیچکدام حتی یک نفر را نتوانستهاند به عنوان تربیت یافته مکتب خویش به جهانیان معرفی کنند.
محمدبن مسلم نمونهای از انسانهای جامعه متکامل
مكتب تربيتى و مدرسه علمى امام صادق (ع) يكى از پربارترين حوزههاى علمى در جهان اسلام به شمار مىآيد كه تعداد كثيرى از فارغ التحصيلان مؤمن و متعهد را به جامعه اسلامى تحويل داده است كه از نظر كم و كيف در نوع خود بىنظير يا كم نظير میباشد؛ چون در كمتر حوزههاى علمى مىتوان سراغ گرفت كه انبوه قابل توجهى از شاگردان در علوم مختلف و گوناگون از يك حوزه درسى بهرهگيرى نمايد و هر كدام از شاگردان در يك بخش از علوم تخصص وتبحر پيدا نمايند. اين ويژگى اختصاص به حوزهء تربيتى و علمى امام صادق (ع) دارد.
یکی از شاخصههای مهم تربیت یافتگان مکتب امام صادق (ع) عالم و فاضل بودن ایشان است؛ چرا که آن حضرت از ویژگیهای مهم شیعیان خویش را تعلیم از امام خویش میداند و شیعه را همیشه متعلم میداند(5) یکی از اصحاب امام صادق صادق (ع) شخصی است به نام «محمد بن مسلم» که از زهاد و عباد و عالمان زمان خویش بود.
علم محمدبن مسلم
فقها و دانشمندان بزرگ اهل عامه نيز مشكلات علمى خود را از محمد بن مسلم مىپرسيدند و از دانشهاى او كه محصول حضور در محضر پر فيض پيشواى پنجم بود، بهرهمند مىشدند. وى مىگويد: شبى پشت بام خانه خود خوابيده بودم، ناگهان در خانه را زدند. گفتم كيست؟ شخصى صدا زد بيا پائين با شما كار دارم. از پشت بام آمدم، ديدم زنى است. گفت: دختر تازه عروسم هنگام وضع حمل جان سپرده است، ولى گويا بچه هنوز در شكم مادر زنده است و دارد حركت مىكند، تكليف ما چيست؟ گفتم: روزى عين اين سؤال را از امام باقر (ع) نمودند، امام فرمود: بايد شكم مادر را شكافت و بچه را بيرون آورد.
آنگاه گفتم: من مخفيانه زندگى مىكنم و كسى از محل سكونت من باخبر نيست. تو چگونه به اينجا آمدهاى؟ گفت: من ابتدا پيش ابوحنيفه رفتم و جواب اين مشكل را از او خواستم. ابوحنيفه گفت من حكم اين مسأله را نمىدانم، هم اكنون برو پيش محمد بن مسلم ، او حتما جواب سؤال تو را خواهد داد، ولى هرچه در پاسخ تو گفت برگرد به من هم اطلاع بده. محمد بن مسلم مىگويد: آن زن رفت . فرداى آن شب وارد مسجد شدم . با صحنهء جالبى روبرو گرديدم . ابوحنيفه عده اى را دور خود جمع كرده بود و مسأله شب گذشته را از آنها مى پرسيد . من سرفه اى كردم ، ابوحنيفه صداى مرا شنيد، ضمن صحبت خود (به طورى كه كسى متوجه نشد) گفت : «اللهم اغفر ادعنا نعيش» يعنى صرف نظر كن و مطلب را مكتوم بدار و بگذار زندگى كنيم. (6)
محمدبن مسلم تسلیم محض امام خویش
هنگامی که وی بر امام باقر (ع) وارد شد که مردی جلیل و بزرگ بود، امام به ایشان فرمودند متواضع باش. پس از شنیدن این دستور از مولای خویش به سمت مسجد شهر رفت و ظرفی از خرما با خود برد و در مقابل درب مسجد شروع به فروختن خرما کرد، قوم و قبیلهاش به سراغ او رفتند و گفتند آبروی ما را بردی. در جواب ایشان گفت: مولای من مرا به چیزی امر کرده است تا این ظرف خرما را نفروشم آن را رها نمیکنم. (7)
پیمودن راهی بجز مسیر یاران امام صادق(ع)، حرکت به سوی سراب است
مادامی که امروز برای یافتن زندگی متعالی راهی برویم به جز مسیری که یاران امام صادق (ع) رفته اند به سمت سراب میدویم و هیچگاه مشکلات فرهنگی جامعه شیعی ما مرتفع نخواهد شد جز با نشر و تبلیغ مکتب جعفربن محمد علیهما السلام.
در مکتب امام جعفر صادق (ع) همه جوانان باید فقیه (دین فهم) باشند و جامعهای که نوجوانان و جوانانش عالم باشند هیچگاه در معرض طوفانهای سهمگین فرهنگی بیگانگان قرار نخواهد گرفت؛ جامعهای که بر اساس مکتب جعفری باشد، جامعهای تاثیر گذار بر جوامع دیگر خواهد بود نه تاثیرپذیر، لذا در برابر همه هجمه های فرهنگی مقاوم خواهد بود.
امروز باید به خود نهیبی بزنیم که ای شیعیان امام صادق (ع) به امامت او معتقد شوید و ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ ایمان بیاورید و به دستورات امامتان گردن نهید و به صدق و درستی آن یقین داشته باشید.
پی نوشتها:
1. الكافي 2، 74 ؛ باب الطاعة و التقوى...، ص: 73
2. الكافي ج 2، ص: 210
3. الكافي 2 ، 209
4. همان
5. الكافي 1 ، 34؛ باب أصناف الناس ... ص: 33
6. اختصاص، ص 204 - 203 ، رجال كشى، ص 146 /و وسائل الشيعة، ج 12 ، ص 614
7. رجالالكشي ص: 165