آخرین اخبار:
کد خبر:۲۱۴۹۴۷

نشست علمی با حضور نویسنده «پایی که جا ماند» در دانشگاه علوم پزشکی مازندران

نشست علمی - فرهنگی با حضور ناصر حسینی‌پور، نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در دانشگاه علوم پزشکی مازنداران برگزار می‌شود.
نشست علمی با حضور نویسنده «پایی که جا ماند» در دانشگاه علوم پزشکی مازندران
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از ساری، چهاردهمین نشست علمی-فرهنگی فردا با حضور استاد سید ناصر حسینی پور، نویسنده برترین و پرفروش ترین کتاب سال با موضوع «جنگ و زندگی امروز» به همراه جلسه پرسش و پاسخ برگزار می شود.
 
گفتنی است، حسینی‌پور از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است که در 16 سالگی به جبهه می‌رود و با از دست دادن یک پایش و پس از سال ها اسارت، به کشورمان بازمی‌گردد و «پایی که جا ماند» خاطرات این جانباز و آزاده جنگ تحمیلی از اسارتگاه های مخفی عراق می باشد که به چاپ بیست و هفتم رسیده است.
 
راوی کتاب درباره حضورش در جنگ این گونه گفته است:«من در جزیره مجنون دیده‌بان بودم. کار دیده‌بان مشخص است و تفاوتش با رزمنده عادی در این است که عمل او باید حساب شده و دقیق باشد و به روز گزارش بدهد. وقتی اسیر شدم هم دیده‌بان بودم، اما نه دیده‌بانی که فعالیت جبهه و خاکریز عراقی‌ها را زیر نظر داشته باشد؛ بلکه دیده‌بان بدی‌ها و خوبی‌ها دشمن، دیده‌بان اتفاقات ناب و خوبی و بدی اسرای خودمان که گاهی برخی شان کم می‌آورند، شدم.
 
این دیده‌بانی را به صورت یادداشت‌های روزانه درآوردم. من دو بند کفش داشتم که یکی از دیگری بلندتر بود. بند کوتاه‌تر برای حساب روز بود و بند دیگر برای حساب ماه‌ها. به یک بند به حساب هر روز یک گره می‌زدم و به بند بلندتر به حساب هر ماه یک گره. یادداشت‌های روزانه را هم در کاغذهای سیمانی می‌نوشتم که با رفتن بچه‌ها به بیگاری به دست می‌آمد.
 
همچنین خاطرات را روی زرورق سیگار و حاشیه روزنامه‌های عراقی می‌نوشتم... بیش از 300 اسیر ایرانی در این اردوگاه‌ها بر اثر بیماری یا عفونت، شهید شدند و این موضوع اصلا برای عراقی‌ها مهم نبود. زمانی که اعلام شد قرار است اسرای قطع عضوی آزاد بشوند، اسم 750 اسیر از اسرای مخفی را نوشتم و در یک لنگه عصایم مخفی کردم. در لنگه دیگر هم خاطراتم را مخفی می‌کردم. هیچ وقت نشد که افسران عراقی از نوشتن و مخفی کردن خاطراتم آگاه شوند.»
 
وی این کتاب را به شکنجه گر خود تقدیم کرده و در متن تقدیمیه کتاب آورده است: «تقدیم به ولید فرحان، گروهبان بعثی اهل بصره. نمی دانم شاید در جنگ اول خلیج فارس توسط بوش پدر کشته شده باشد، شاید هم در جنگ دوم خلیج فارس توسط بوش پسر کشته شده باشد، شاید هم زنده باشد.
 
مردی که اعمال حاکمانش باعث نفرین ابدی سرزمینش شد. مردی که سال ها مرا در همسایگی حرم مطهر جدم شکنجه کرد. مردی که هر وقت اذیتم می کرد، نگهبان شیعه عراقی، علی جارالله اهل نینوا در گوشه ای می نگریست و می گریست. شاید اکنون شرمنده باشد.
 
با عشق فراوان این کتاب را به او تقدیم می کنم. به خاطر آن همه زیبایی هایی که با اعمالش آفرید و آنچه بر من گذشت، جز زیبایی نبود و ما رایت الا جمیلا...»
 
 
رهبر معظم انقلاب نیز بعد از مطالعه این کتاب خواندنی، یادداشتی برای آن نوشتند که متن آن بدین شرح است:
 
«بسمه تعالی
تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه‌های اسارت مردان ما را در چنگال نامردمان بعثی عراق، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهنده‌ای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را و از سویی دیگر، پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می گذارد و او را مبهوت می کند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است و از سویی دیگر، غم و خشم و نفرت… درود و سلام به خانواده‌های مجاهد و مقاوم حسینی. دوم شهریور 91 سیدعلی خامنه‌ای.»
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار