به گزارش «خبرگزاری دانشجو» بر اساس شواهد و قراین موجود و اظهارات برخی نظریهپردازان غربی و عوامل داخلی آنها اینگونه برداشت میشود که تلاش آنها برای شکل دادن به فتنهای دیگر در انتخابات آینده قطعی است. علاوه بر آن کدهای موجود در اظهار نظرهای آنان نشان میدهد که دشمن درصدد مهندسی فتنهای به مراتب پیچیدهتر از فتنه قبلی است. ما در این مقاله ابتدا کدهای موجود درباره وقوع فتنه و سپس پیچیدگی آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الف. اعترافات دشمن نسبت به وقوع فتنه
1. «آلونبن» در سرمقاله «المانیتور»- ارگان وابسته به ناتو- «هدف نهایی غرب» از فشارهای گوناگون بر نظام ایران را زمینهسازی برای «آغاز ناآرامی خیابانی» در ایران دانسته و نوشته است: «مشاهده پیشرفتهای ایران موجب شد برخی در نیروهای دفاعی، پارادایم جدیدی را مطرح کنند که به جای تواناییهای فیزیکی، بر انگیزههای ایران تمرکز میکند. در واقع این پارادایم تصدیق میکند که توسل به نیروی نظامی به تنهایی حاوی پاسخی راضیکننده برای چالش ایران نیست. این پارادایم، با اذعان به اینکه اعمال تحریمهای جامعه بینالمللی علیه ایران نقطه شروع فشار بر حکومت این کشور است، خواستار تشدید فشار بینالمللی از طریق تحریمهای بیشتر در کنار فعالیتهای مخفی علیه برنامه پرسنل، تأسیسات هستهای و نیز حکومت آیتاللهها در ایران است. با توجه به احتمال روزافزون وقوع بهار عربی در خیابانهای تهران، ترکیب فشار اقتصادی و سیاسی میتواند آیتاللهها را به بازنگری در برنامه هستهای متقاعد کند.» (در 23 دسامبر 2012 سوم دیماه سال جاری)
2. نوام چامسکی ـکه به فیلسوف آنارشیست (هرجومرجطلب) معروف استـ در جواب خبرنگار بیبیسی، ضمن فاش ساختن برنامه سازمان جاسوسی سیا برای تنفس مصنوعی به پیکر بیجان فتنه، میگوید: «درباره ایران من از جزئیات اطلاع ندارم، اما شک دارم که جنبش سبز کاملاً خاموش شده باشد. فکر میکنم اگر عمیقتر نگاه کنیم، میبینیم که مردم هنوز دارند تلاش میکنند. فکر میکنم که بتوانند راههای جدیدی برای ادامه این جنبش پیدا کنند.» (سایت برهان، تحلیلی جامع بر انتخابات ریاست جمهوری یازدهم)
3. روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در سرمقاله خود به صراحت اعلام میکند که امید غرب به انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. این روزنامه مینویسد: «یک موضوع حائز اهمیت برای ایران و هم از جهاتی حائز اهمیت برای آمریکا، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن سال آینده است که نتیجه آن کاملاً غیرقابل پیشبینی است، بخصوص اگر اپوزیسیون بتواند سازماندهی مؤثری برای انتخابات داشته باشد. نتیجه هر چه باشد، احتمال بروز اعتراضها و خیزشهای مردمی، نظیر اتفاقی که در انتخابات سال 2009 روی داد، میرود.» (28 دسامبر هشتم دی1391)
4. گفتوگوی تخصصی «مارک کاتز»، استاد علوم سیاسی و نظامی دانشگاه «جورج ماسان» آمریکا، با شبکه CNN در زمره اسنادی است که میتوان بر سناریونویسی غرب برای انتخابات آتی ایران ارزیابی کرد. وی میگوید: «سقوط رهبران طولانیمدت در مصر، تونس، لیبی، یمن و احتمالاً سوریه در اواسط سال 2013 الگوهایی جهت دستیابی به آنچه آشوبهای عمومی میخواستند فراهم کرد. مردم ایران تلاشهای محسوستری را در واکنش بر نتیجه غیرقانونی بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال 2013 شروع خواهند کرد، درست مانند اتفاقی که در سال 2009 رخ داد.»
5. «رابرت ساتلوف»، مدیرعامل اندیشکده آمریکایی «واشنگتن»، به اوباما پیشنهاد داده است که در دور دوم ریاست جمهوری خود، توجه بیشتری به گروههای معترض ایرانی از جمله جنبش سبز داشته باشد. وی یکی از شش تغییر موقعیتی که میتواند منطقه خاورمیانه را دگرگون کند بدین شرح توضیح میدهد: یکی دیگر از فرصتهای مناسب برای آمریکا، شروع دوباره اعتراضات سیاسی به خاطر انتخابات در ایران است. این بار واشنگتن باید راههایی برای تشویق، برقراری ارتباط و حمایت از معترضان پیدا کند. این اقدام دست کم بر افزایش فشار بر حاکمان ایران برای دستیابی به راهحلی دیپلماتیک در خصوص بحران اتمی کمک میکند، حتی میتواند باعث حرکت خودجوش داخلی برای تغییر سیاسی حکومت باشد.»
همانگونه که ملاحظه شد، تصمیم دشمن برای ایجاد تنش و درگیری و به عبارت دیگر فتنه عمیقتر و پیچیده قطعی است و عناصر داخلی و پیاده نظامهایشان نیز تا حدودی معلوم است. اما مهم شناخت کدهای این فتنه است تا بتوانیم راههای ورود آنها را ببندیم و به عبارتی فتنه را از پیش بشناسیم و درصدد خنثی سازی آن برآییم.
ب. ابعاد جدید فتنه
1. افزایش رسانهها و به ویژه شبکههای برون مرزی
یکی از مهمترین کدهای نشانگر پیچیدگی فتنه، افزایش و تقویت رسانههای دشمن برای ایجاد جنگ روانی است. در فتنههایی که از نوع جنگ نرم و یا به عبارتی فتنه رنگین هستند، نقش رسانهها در آنها بسیار کلیدی است؛ زیرا دشمن میخواهد مردم را نسبت به نظام بی اعتماد و آنها را بر ضد آن تحریک کند. فراموش نمیکنیم که در فتنه 88 نقش رسانههای دشمن بسیار مؤثر بود. بی بی سی در آستانه برگزاری انتخابات یعنی در اسفند 87 اقدام به راه اندازی شبکه تلویزیونی کرد و چندی قبل از آن نیز صدای امریکا همین نقش را به عهده گرفته بود. این رسانهها عملا فرماندهی فتنه را به عهده گرفته بودند و مستقیم، مردم را به درگیری و آشوب دعوت میکردند. امروز علاوه بر آن شبکههای قبلی، شبکههای جدید در حال تاسیس هستند و برخی از شبکههایی که طی این چند سال اخیر با وجهه فرهنگی تاسیس شده و با فیلم و سریالهای به ظاهر جذاب، مخاطبانی را جذب کرده اند، در یک چرخش حساب شده با رویکردی سیاسی برای فتنه جدید در حال آماده شدن هستند. در داخل کشور نیز صدها سایت و روزنامه برای فتنه احتمالی در حال یارگیری هستند. برخی روزنامههای تعطیل شده دوباره به پیشخوان روزنامه فروشیها بازگشتهاند وتعدادی هم با همین نگرش مجوز گرفتهاند.
2. ایجاد جنگهای قبیلهای و مذهبی
دشمن در فتنه جدید علاوه بر آشوبهای سیاسی به دنبال راه اندازی فتنه دیگری از سنخ درگیریهای قومیتی و مذهبی است که مقابله با آن، هوشمندی بیشتر مسؤولان را میطلبد. همانگونه که در اظهارات «مارک کاتز»، استاد علوم سیاسی و نظامی دانشگاه «جورج ماسان» آمریکا آمده بود، آنها درصددند در مقابله با بیداری اسلامی که عامل آن را ایران میدانند، به ایران پاتک بزنند و نمونه اتفاقهای کشورهای اسلامی عربی را ابتدا نسبت به هم پیمانان ایران مانند سوریه و عراق اجرا کنند و سپس آن را به جمهوری اسلامی بکشانند. برای نمونه میتوان به تشکیل ارتش آزاد که از 2 سال پیش در سوریه تشکیل شده و این کشور را به بحران کشانده و اکنون در عراق نیز تشکیل شده است اشاره کرد. در راستای همین استراتژی امریکاییها گروهی را که گفته میشد از اعضای خلق عرب اهواز هستند در مصر دور یک میز جمع کردند و از یکی از معاونان مرسی نیز برای سخنرانی در آن جمع دعوت به عمل آمد. در همین زمان یعنی در 27 دی ماه سال جاری، شبکه ماهوارهای " احوازنا" با پشتیبانی مالی عربستان سعودی اعلام موجودیت کرد که در همان ابتدا یعنی در پیش برنامه خود از تشکیل ارتش آزاد اهواز خبر داد! حضور عناصر صهیونیستی امریکایی در کردستان عراق نیز از فعال شدن این عناصر برای تحریک خلق کرد خبر میدهد. در شرق کشور هم عناصر وهابی درصدد اجرای نقشههای جنگ مذهبی هستند که این روزها در پاکستان و عراق به نحوی در حال جریان است. متاسفانه در این شرایط برخی سیاسیون، دانسته یا نادانسته، بر این تنور هیزم میریزند و میگویند: "مدیریت جامعه ایران که حاوی جمعیتها، قومیتها و سلایق گوناگون فکری، سیاسی و اجتماعی است با یک سلیقه، آن هم به صورت افراطی نه به صلاح و نه امکانپذیر است."
3. تردید در اصل فتنه
یکی دیگر از کارهایی که این روزها در حال انجام است، زیر سؤال بردن اصل فتنه است. اظهارات اخیر آقای عسکراولادی که ظاهرا خود ایشان هم نمیداند به دنبال اثبات چیست و نامهنگاریهای اصولگرایان در اینباره، تنها نتیجهای که میتواند داشته باشد، به تردید انداختن برخی مردم درباره اصل فتنه است که آیا واقعا آنچه در سال 88 اتفاق افتاد فتنه بود؟! نتیجه چنین اظهاراتی این است که شاید برخی هر چند اندک به فرمایش مقام معظم رهبری که آن را فتنه عمیق خواندند بی اعتماد میشوند و در صورت تکرار چنین فتنهای، آنگونه که در 9 دی در حمایت از رهبری به صحنه آمدند، حماسه نیافرینند. بی تردید خوشحالی و کف زدنهای رسانههای بیگانه و تیتر شدن آقای عسکراولادی در روزنامههای داخلی وابسته به فتنه و تعریف و تمجید مهاجرانی و نامه تشکر آمیز اصلاح طلبان به عسکر اولادی و تمجید سایت هاشمی رفسنجانی از ایشان بیحساب و کتاب نیست. هر چند خود آقای عسکر اولادی در این ماجرا به اصطلاح خودش تصمیم زده شده است ولی نتیجه تابع خواست خود فرد نیست.
4. استفاده از آقای هاشمی رفسنجانی
یکی از کدهای فتنه جدید را میتوان پروژه استفاده از آقای هاشمی دانست تا بتوانند از پتانسیل وی برای اهداف آینده خویش بهره گیرند، هر چند او خود در این راستا تصمیمی نداشته باشد. چندی پیش یکی از فتنهگران گفته بود در انتخابات آینده باید از ظرفیت آقای هاشمی استفاده کنیم چون او هنوز در داخل نظام است و میتواند از این ظرفیت به نفع ما رایزنیهایی داشته باشد. متاسفانه این نقش را برخی اصولگرایان خواسته یا ناخواسته به عهده گرفتهاند. آقای «م» به همراه گروهی دیگر برای دعوت از هاشمی به ملاقات وی میروند و اعلام میشود تنها کسی که میتواند کشور را در این شرایط از بحران نجات دهد آقای هاشمی است! متأسفانه آقای عسکراولادی نیز ناخواسته در اظهارات مشابهی میگوید: "برخی خیال میکنند که ایشان مفت به دست آمده و حرفهای بیربطی در مورد ایشان میزنند. آنچه ایشان یقین کند حکم حکومتی است، اطاعت میکند ولی خودشان هم صاحب نظر و مجتهدند. نباید تصور کنیم که در جامعه تکصدایی است. باید صداها باشد اما همین که ولیامر حکم حکومتی داد، اطاعت کنیم." مصاحبه آقای عسکر اولادی با روزنامه جمهوری اسلامی و تعریف و تمجید از آقای هاشمی و ذکر دوران مبارزات وی در همین راستا توجیه میشود.
5. تضعیف جایگاه رهبری
امروزه بر همگان واضح است که فتنه 88 تنها با تدبیر عالی امام خامنهای خنثی شد و دشمنان زمینگیر شدند. از این رو در مهندسی فتنه جدید، بایستی مهمترین هدف را تضعیف جایگاه رهبری، به ویژه شخص امام خامنهای دانست. دشمن طی سه سال گذشته با تولید به اصطلاح مستنداتی درباره رهبری که از طریق شبکههای ماهوارهای و اینترنتی پخش شده و ساخت شایعات و دروغهای بزرگ درصدد است تا به خیال خام خویش، مردم را نسبت به مقام ولایت دچار تردید و بیاعتماد کند تا فتنه جدید با سدی به نام مردم برخورد نکند و به سرعت بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده دست یابند. امام خامنهای از هم اکنون رمز فتنه جدید - انتخابات آزاد-را برای مردم تبیین نموده و دست آنها را از پیش رو کرده است. اظهارات آقای مطهری پس از تشر امام خامنهای در 19 دی نشان از این نکته دارد که وی ممکن است ناخواسته در جدولی قرار گرفته باشد که دشمن میخواهد.
عسگراولادی نیز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه "هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر از افراد که حرف از انتخابات آزاد زدهاند، پس از سخنان مقام معظم رهبری باید چگونه عمل کنند؟" گفت: باید تذکر داد. اینکه کسی بخواهد حذفی عمل کند، این کار با اسلام جهانی مغایرت دارد. دنیای اسلام چراغ برداشته و دنبال اینگونه افراد است. طبیعی است که پس از تذکرات رهبری برخی موضع خود را تصحیح کنند.
تاجزاده هم طی پیامی به دوستانش میگوید: "من باز هم بر این اصل اصرار میورزم که راه نجات کشور، انتخابات آزاد است و اگر بیرون زندان بودم بزرگترین کمپین را برای دفاع از انتخابات آزاد که امری قانونی و مشروع است، برپا میکردم." علیرضا بهشتی نیز این پیام را گرفته و قرار است این کمپین را راه بیندازد.
آقای هاشمی هم پس از فرمایش رهبری، انحصارگرایی را آفت اداره درست جوامع خواند و گفت: در جریان شکلگیری و فعالیت حزب جمهوری اسلامی اگرچه بنیانگذاران و فعالان این حزب با نیت صحیح خدمت به نظام و مردم آن را گسترش دادند، اما ذات انحصار و خارج کردن میدان رقابت از سایر نیروها، کارآمدی نیتهای صحیح را هم کمرنگ کرد. گرچه حزب جمهوری اسلامی روحیه انحصار طلبی نداشت ولی به گونهای در کشور نفوذ داشت که معمولا نامزدهای این حزب انتخاب میشدند و همین موجب شد به دستور امام راحل فتیله حزب جمهوری اسلامی در جهت ایجاد زمینه فعالیت سایر گروهها پایین کشیده شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نفوذ شخصیت، صداقت و کارآمدی حضرت امام را رافع مشکلات کشور پس از انقلاب خواند و تصریح کرد: وجود شخصیتهای بانفوذ و مورد قبول همیشگی نیست، لذا این احزاب و تشکیلها هستند که ماندگارند و باید بار اداره کشور را با انسجام، برنامه و کارآمدی بر دوش بگیرند.
به هرحال فتنه بزرگ و عمیقی در راه است؛ هرچند کسانی که در آن واقع میشوند خود نیز جدول دشمن را پر میکنند بیتوجه باشند. ولی بیتردید تدابیر امام خامنهای همه این فتنهها را نقش بر آب خواهد کرد و بار دیگر دشمنان را در اهداف شومشان ناکام خواهد گذاشت. ولی این بار انتظار این است که علاج واقعه را قبل از وقوع کنیم و پیش از فتنه به کدهایی که توسط رهبری شناسایی میشود و به مردم و مسؤولان داده میشوند توجه ویژه داشته باشیم.
منبع: پایگاه ۵۹۸