به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» فیلم رسوایی ساخته مسعود دهنمکی در سینما پردیس قلهک تحت عنوان گفتمان انقلاب اسلامی (ققنوس) اکران و سپس توسط منتقدین نقد وبررسی شد.
در ابتدا خانم دمیرچی در خصوص این فیلم صحبت کرد.
وی گفت: من نمره این فیلم را 100 میدهم زیرا چند مورد خوب در فیلم مشهود بود. در این فیلم معضلات اجتماعی که ما در مقابلش قرار داریم بهخوبی تصویر شده بود.
همچنین موضوع اینکه شیطان چگونه میتواند در انسان رخنه کند و چگونه میتواند آدمها را پایین بکشد بهخوبی صحبت کرده بود از طرفی دیگر نشان داده بود که انسان در مقابله با شیطان فقط با توکل میتواند نجات یابد.
سپس خانم دکتر ایروانی استاد تعلیم و تربیت دانشگاه تهران در خصوص این فیلم گفت: هر کسی یک کار تولید میکند آن کار برایش مهم میشود. من به این دلیل که آقای دهنمکی حضور دارد و این فیلم برایش مهم است به او تبریک میگویم اما سوال من این است که مخاطب این فیلم کیست؟ همچنین سوال من این است که پیام این فیلم چیست؟ من پیامی را که خانم دمیرچی گفتند متوجه نشدم.
وی اشکالات این فیلم را در سه بخش خلاصه کرد: اولین اشکال این فیلم را به رویکرد این فیلم گرفت و گفت: رویکرد این فیلم شبیه به فیلمهای تلویزیونی است. در فیلمهای تلویزیونی تمام خوبیها در یک فرد جمع میشود و تمام بدیها نیز در یک فرد که در مقابل انسان مثبت است جمع میشود. وقتی جامعه خود را میشناسیم و میدانیم این شخصیتهای افراطی تأثیری ندارند اشتباه است آنها را در فیلم وارد کنیم.
دومین نقدی که دکتر ایروانی به فیلم گرفت در خصوص شخصیت روحانی این فیلم بود.
دکتر ایروانی ادامه داد: راه تربیت افراد را در این گونه فیلمها به این شکل میشناسیم که افرادی با نفس حق شخصیتهای منفی را تربیت میکنند ولی این برای اقلیت است و در جامعه عمومیت ندارد. بههر حال تعلیم و تربیت اصولی دارد که با توجه به آن اصول باید صورت گیرد. اینگونه فضاهای برای تعلیم و تربیت مناسب نیستند.
کوشکی در پایان گفت: من نیز مخاطب را در فیلم نشناختم. به نظر من در این فیلم واقعبینی وجود نداشت.
در ادامه استاد هاشمزاده منتقد سینما و فیلمنامه نویس در خصوص این فیلم گفت: سطح عمومی آنچه که ما عوام میگویم توسط این فیلم جذب میشود زیرا با همه مولفههای که ما از فیلم فارسی میشناسیم آغاز میشود اما این فیلم یک حقیقت دیگر را بیان میکند که با پیامهای فیلمفارسی متفاوت است اما اولا به نظر من زبانی را که در این فیلم برای بیان حق انتخاب میکند مناسب نیست.
وی ادامه داد: همچنین این فیلم اصلا هیچ حقی را به آن شکل مطلوب بیان نمیکند گرچه ممکن است شما را در جاهای مشعوف کند. این فیلم اجتماعی و عرفانی نیست اما از هر دو وام میگیرد و آنها را به شکل سطحی بیان میکند ضمن اینکه اگر مخاطب نیز از این فیلم خوشش بیاید من را نمیترساند و نقدهایم را به این فیلم مطرح میکنم.
کوشکی چهارمین فردی بود که در خصوص این فیلم صحبت کرد. وی در ابتدا با ابراز همدردی با دهنمکی گفت: من خودم را جای برادر مسعود میگذارم و میبینم کار سختی است که حرفها را که شیرین نیست بشنود اما ما بحثمان در اینجا دوستانه است و میخواهیم آقای دهنمکی در کارهایشان پیشرفت بکند.
وی در ادامه گفت: من که کار را دیدیم ذهنم سراغ اولین فیلمهای مخملباف رفت. اینکه حرف خوب بزنیم خوب است اما این کار شاید چندان سینما نبود. تخصص من سینما نیست بنابراین ضعفهای تکنیکی فیلم را بیان نمیکنم اما این را میدانم که در دین ما حرف خوب زدن مقدمه خوب میخواهد. اگر وجود مقدس امام زمان (عج) اینجا بود و این فیلم را تماشا میکرد آیا آقای دهنمکی به راحتی به چشم امام زمان نگاه میکرد؟ به نظر من کارهایی که الناز شاکردوست در فیلم انجام میداد به واقع لودگی بود. برخی صحنههای که در این فیلم وجود داشت واقعا نامناسب بود. به نظر من نباید هدف وسیله را توجیه کند اما در این فیلم هدف خوبی که آقا دهنمکی داشت وسیله را توجیه کرده بود.
در ادامه تابش مدیر مسئول مجله فیلمنگار در خصوص این رسوایی گفت: این فیلم نسبت به کارهای قبلی آقای دهنمکی چند قدم رو به جلو بود. در این فیلم کارگردانی مشاهده میشود. در فیلمنامه هم چند قدم رو به جلو میبینیم. اگر چه برخی شخصیتسازیها اشتباه بود در سینمای اجتماعی میگویند یک فیلمساز موضوعی مثل موضوع فحشا را نشان میدهد و اگر هم فیلمساز اندیشمند باشد راهحلی نیز در این خصوص ارائه میدهد.
تابش در ادامه گفت: دو دلیل برای شهرت کارهای آقای دهنمکی وجود دارد اما تنها به یکی از آن دو دلیل می توان اشاره کرد و آن دلیل این گونه است: دهنمکی به آدمهای در جامعه میپردازد که معمولا آدم حساب نمیشود بنابراین مردمی که خود را در سطوح جامعه میبینند مدام تحقیر میشوند.
سپس حجتالاسلام صادقزاده استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت مدرس با این سوال شروع کرد که مخاطب عمومی دنبال چه تأثیر تربیتیای از این فیلم بوده و مخاطب از چه چیزی دور بوده که این فیلم به آن پرداختهاست؟ این مسئلهای است که باید به آن جواب داده شود.
صادقزاده ادامه داد: در این فیلم روی روحانی متمرکز شده است. نگاهی که در این فیلم به روحانیت داشت نگاهی بسیار متعالی بود. آیا روحانی مطلوب لزوما آن روحانی است که شبها کار کند و تمام خصلتهای این روحانی را داشته باشد؟ بهتر بود قدری واقعبینانهتر نسبت به روحانیت میپرداخت تا اثر بهتری در جامعه داشته باشد.
مستغاثی هفتمین منتقدی بود که در خصوص این فیلم صحبت کرد. این منتقد برجسته سینما بحث خود را اینگونه شروع کرد: هر فیلمی را باید در فضای خودش ببینیم. در شرایطی که در سینمای ایران فضای بیاخلاقی به شدت زیاد است چنین فیلمی را باید تحلیل کرد. حرف آقای کوشکی را قبول دارم ولی سینمایی که از لحاظ اخلاقی بسیار بد است را باید مدنظر قرار دهیم. چرخاندن این سینما به سمتی که اخلاقی شود کار میبرد.
مستغاثی ادامه داد: زمانی که اخراجیهای 3 را دیدم از آقای دهنمکی ناامید شده بودم ولی زمانی که این فیلم را دیدم احساس کردم حرکتی رو به جلو است. معلوم است آقای دهنمکی دارد پخته میشود. در مجموع با وجود تمام انتقاداتی که به این فیلم وارد است رسوایی فیلم خوبی بود.
در نهایت عادل پیغامی استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) نقدهای خود را به این فیلم مطرح کرد.
وی گفت: فیلم به نظر من هم خاکستری بود یعنی هم نکات مثبت داشت و هم منفی. به نظر من اگر این فیلم دغدغه اقتصادی نداشت به مسائل اخلاقی بیشتر میپرداخت. به راحتی میشد صحنههای غیراخلاقی را به روشهای گوناگون نشان داد تا این شک و شبههها در خصوص این فیلم به وجود نیاید.
پیغامی افزود: این فیلم از جهتی که به موضوعات دینی میپرداخت دینی بود اما از جهت دیگر این فیلم دینی نبود. طنازیهای شاکردوست، زیرسوال بردن عقد موقت، زیرسوال بردن (اجتنبوا مواضع التهم) از مشکلاتی بود که این فیلم را غیردینی میکرد.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) در پایان گفت: چرا در چند سال اخیر هر وقت میخواهیم روحانیت مردمی را نشان دهیم در برخورد با زنان خیابانی نشان میدهیم؟ این امری است که باید نسبت به آن دقت کرد.
در پایان دمیرچی در دفاع از این فیلم گفت: بهترین افراد هم ظاهر دارند و هم باطن. بدترین افراد نیز هم ظاهر دارند و هم باطن. در این فیلم نیز بهترین افراد یعنی اکبر عبدی در نقش یک روحانی هم ظاهر دارد و هم باطن. این روحانی عین مصداق باطنیاش را در ظاهر نشان میدهد اما شریفینیا در نقش حاجی باطنی داشت که در نهایت در ظاهر به شکلی دیگر نشان میدهد. همچنین در این فیلم حاج یوسف از همه طرف که در احادیث دینی آمده مورد امتحان و حمله قرار میگیرد اما در نهایت میتواند خود را حفظ کند.
لازم به ذکر است نقد این فیلم با حواشی روبهرو بود که در آینده آن حواشی منتشر میشود.
چرا نقدها در کشور ما اينقدر بيخوديه؟
وقتي چنين جلساتي براي فيلم هاي روشنفکري برگزار مي شود همه بجاي نقد به به و چه چه مي کنند که گويي بهترين فيلم تاريخ سينمايست اما وقتي خودت فيلم را مي بيني از هدر رفتن وقتت افسوس مي خوري ولي حالا که يک بچه حزب اللهي دل به دريا زده و دست در دهان شير کرده اينگونه اعتماد به نفسش را خراب مي کنيم. کمس انصاف و تدبير برادران دلسوز!
بهتره خبرگزاري دانشجو يک مصاحبه مفصل با هدف جنبه هاي تقويت روحيه و مهارتي و تبيلغ کارگردانان حزب اللهي برگزار کند و از ده نمکي و جديدتر ها شروع کند