گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ «اساس قضیه، امروزعبارت است از تولید ملى. علاج اصلى و بنیانى، عبارت است از تولید ملى؛ همانى که ما در شعار سال عرض کردیم: تولید ملى، کار و سرمایهى ایرانى. گرانى را این از بین میبرد، تولید را این افزایش میدهد، اشتغال را این به وجود مىآورد، بیکارى را این از بین میبرد، سرمایههاى ملى را به کار مىاندازد، روحیهى استغناء ملت ایران را تقویت میکند. مسئولین کشور در سطوح مختلف باید هرچه میتوانند، به مسئلهى تولید ملى توجه کنند. البته خطاب ما در درجهى اول به مسئولین درجهى یک است در سطوح بالاى کشورى؛ چه در مجلس، چه دردولت (رهبر معظم انقلاب – 19/07/1391)»
در هفته اخیر نماینده محترم مجلس جناب میرکاظمی در انتقاد از الحاق شرکت مادر تخصصی بازرگانی ایران به جهاد کشاورزی بیان داشتند که وزارتخانه تولیدی به حمایت از تولید بپردازد و کاری به تجارت نداشته باشد! جالب اینجاست که ایشان در زمان ادغام وزارت صنایع و بازرگانی تمرکز مدیریت تولید و بازرگانی را مثبت ارزیابی کرده بودند!
تصویب طرح انتزاع وظایف بخش کشاورزی از وزارت صنعت و معدن و تجارت، اتفاق مبارکی بود که در مجلس نهم اتفاق افتاد و نقطه امیدی برای ساماندهی بازار محصولات کشاورزی در کشور شد. اما متاسفانه افرادی بودند که تمایل چندانی برای تصویب همه مواد این طرح را نداشتند. یکی از این موارد عدم انتزاع شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران از وزارت صنعت، معدن و تجارت بود. از این رو «قرارگاه پیگیری مسائل اساسی کشاورزی از دولت یازدهم» موراد زیر را در پاسخ به مخالفان پیوستن این شرکت به وزارت جهاد کشاورزی بیان می دارد:
1. حمایت از بخش کشاورزی بایستی از ابتدا تا انتهای فرآیند تولید صورت بگیرد، حال اگر در هر یک از مراحل، حمایت از کشاورزی قطع گردد، مسلما هیچ حاصلی نخواهد داشت. این دیدگاه که کشاورز فقط در مزرعه حق تصمیم دارد و بعد از آن منافع حاصل از محصولی که تولید کرده باید در جیب واسطه گران قرار گیرد، مطمئنا از یک دیدگاه علمی و عادلانه پیروی نمیکند. بهترین حمایت از تولید یارانه به محصول نهایی و ایجاد جذابیت در بازار فروش محصول است؛ نه اجرای طرح های دولتی که هیچ ضمانت اجرایی از سوی بخش خصوصی نخواهد داشت و حمایت یارانهای از نهادههای تولیدی که جزء فساد دولتی و توزیع ناعادلانه ثروت عمومی، ثمری نخواهد داشت.
2. در شرایطی که رهبر معظم انقلاب بر تولید ملی تاکید داشته و مباحث اقتصاد مقاومتی را مطرح نموده اند، چه توجیه عاقلانه ای برای واردات 126 هزار تنی گندم از ایالات متحده وجود داشته است؟ آیا این واردات جزئی از عملکرد همان بدنه به اصطلاح مدیریتی و کارشناسی بازرگانی نیست که از آن دفاع میشود؟
3. تامین منافع تولید کننده نه تنها هیچ گونه تضادی با منافع مصرف کننده ندارد، بلکه موجب بهبود شاخص های اقصادی و افزایش قدرت خرید نیز می گردد. از طرفی بیشترین سود را محصولاتی دارند که قابلیت تجارت داشته باشند. مثال واضح در این زمینه پسته و زعفران میباشد؛ و از قضا یکی از بهترین روشها برای حمایت از تولید کننده، تقویت صادرات آن محصول است. چرا که صادرات میتواند منافع بسیاری را برای گروههای فعال در آن فراهم آورد. هدف از طرح تمرکز وظایف بخش کشاورزی در وزارت جهادکشاورزی، گرانتر کردن محصولات کشاورزی نیست و اتفاقا هدف آن رساندن ارزانتر این محصولات به دست مصرف کننده نهایی است. اصولا چه منافاتی دارد که تصمیم راجع به تولید کننده و مصرف کننده توسط یک نهاد مسئول اتخاذ گردد، تا شاهد بهترین اتفاق در حوزه بازار محصولات کشاورزی باشیم.
4. اگر شرکت مادر تخصصی بازرگانی داخلی به درستی به وظایفی که در اساسنامه آن ذکر شده است، عمل می نمود، شاهد وضعیت کنونی و حرج و مرج بازار محولات غذایی نبودیم. ورادات بی رویه برنج و گندم در سالیان گذشته عملا بخش کشاورزی در کشور را با مشکلات بسیاری گریبانگیر کرده است. برای مثال واردات گندم ایران در طی 10 ماهه سال 1391 بیش از 5.4 میلیون تن بوده که به طور متوسط قیمت هر کیلو گندم وارداتی برابر با 0.374 دلار میباشد، که ارزش داخلی آن با نرخ ارز مرکز مبادلات برابر با 936 تومان است. نکته جالب اینکه، قیمت خرید تضمینی گندم برای سال زراعی 91-90 برابر با 425 تومان به ازای هر کیلو گرم بوده است. البته در اینجا یک سوال بسیار مهم باقی میماند که مگر گندم خارجی چه مزیتی دارند که بایستی ارزش آنها دو برابر گندم داخلی باشد و آیا این معنای حمایت از تولید ملی است؟ البته باید گفت که این شاید همان حمایت از کشاورز در سر مزرعه است که بایستی گندم خود را به نصف قیمت خارجی بفروشد.
در پایان امید است که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی این طرح را به صورت یکپارچه تصویب نمایند، تا این طرح بتواند اهدافی را که متصور است به درستی جامه عمل بپوشاند و وضعیت کشاورزی این مرز و بوم را به سامان برساند.