گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - سمیه انصاری فرد؛ انحلال خانه سینما از اخباری بود که سال گذشته هنرمندان و فعالان عرصه سینما را درگیر خود کرد و به یکی از دغدغه های اصلی آنها تبدیل شد.
خبر بازگشایی خانه سینما طی روزهای اخیر از داغ ترین اخبار عرصه سینما است. همان گونه که روند انحلال این تشکل صنفی مبهم و نامعلوم ماند و عوامل مستند و مستدلی برای آن بیان نشد، بازگشایی آن نیز جای تعجب دارد. تشکلی که با وجود مقاومت و مخالفت هنرمندان و سینماگران منحل شد چگونه و با چه هدفی دیگر باره بازگشایی خواهد شد!
این موضوعی است که شاید در چنین شرایطی کمتر به ذهن خطور کند و توجه به بازگشایی خانه سینما ، سینماگران و اعضای هیئت مدیره این تشکل را از اندیشیدن به حواشی بازدارد اما همین حواشی می تواند پیشینه این تشکل و نقش اثرگذار آن را در سینمای پس از انقلاب بیش از پیش روشن کند و دلایل جاذبه و دافعه خانه سینما را معین سازد.
خانه سینما تنها یک تشکل صنفی نیست بلکه مأمنی برای سینماگران و فیلمسازان است. محلی برای تصمیم گیری در حوزه سینما که فراتر از یک تشکل غیر دولتی قدم برداشته و گردانندگان آن افرادی مجرب و کاربلد هستند.
بنابراین گزارش، یکی از شاخصه های اصلی این تشکل هنری که آن را از سایر نهادها و تشکل های سینمایی نظیر اتحادیه تهیه کنندگان و ... متمایز کرده، نگاه حرفه ای و فرابخشی و اولویت قرار ندادن مسایل صنفی و معیشتی است.
خانه سینما همه ساله جشن ها و مراسمی برگزار می کرد که در آنها از تولیدات برتر سینمای ایران در آن سال تجلیل می کرد. این مراسم چیزی شبیه به جشنواره بود و قبل از برپایی آن، کادری مجرب از داوران، فیلمهای برتر را در بخش های مختلف انتخاب می کردند و به آنها لوح خانه سینما و هدایایی را اهدا می نمودند.
این مراسم که هر ساله برگزار می شد از نگاه سینماگران و منتقدان و نویسندگان حوزه سینما ارزش و اعتبار خاصی داشت تا جایی که پس از سپری شدن چند سال و استحکام و تثبیت خانه سینما این شیوه داوری از جشنواره فیلم فجر نیز بااهمیت تر به نظر می رسید.
در «جشن خانه سینما» داوریها حرفهای تر و قوی تر از فیلم فجر انجام می شد و معمولا بازیگران و فیلمسازانی برنده جایزه می شدند که بهترین آثار و خوش تکنیک ترین فیلم ها را طی آن سال عرضه کرده بودند بنابراین به تدریج خانه سینما توانست پایه های خود را قوام بخشد و هنرمندان را به خود جذب کند.
خانه سینما تنها تشکل سینمایی بود که نام آن و نوع فعالیتهایش همواره در صدر اخبار سینمایی و محافل هنری دیده می شد به همین جهت کم کم تصمیمگیریها و شوراهای مشورتی آن به کمک سینمای ایران آمد هر چند از سوی دیگر بیشتر زیر ذره بین رفت!
البته بنیاد سینمایی فارابی که یکی از برنامه های آن تولید فیلم و همکاری با تهیه کنندگان بخش خصوصی است، نیز مجموعه خبرساز و مورد توجهی است اما این بنیاد با حمایت بخش دولتی فعالیت می کند. هر حرکتی در خانه سینما و مراسم سالانه آن، به مفاهیم مختلف تعبیر می شد و در موارد معدودی نیز ، شایعات بی پایه ای به دنبال این مسایل به وجود آمد.
طی دو سه سال اخیر خانه سینما مفتخر به کسب برچسب های سیاسی نیز شد! و این موضوع بیش از پیش زمینه را برای شکل گیری شایعات فراهم کرد.
انحلال این تشکل ، واقعیتی تلخ بود که سینماگران به ویژه اعضای هیئت مدیره خانه سینما را با چالشهایی مواجه کرد. و اکنون... این تشکل در مرحله بازگشایی قرار گرفته است اما وزیر فرهنگ و ارشاد این اقدام را منوط به آرا هیئت هفت نفره «اصلاح اساسنامه خانه سینما» می داند.
بنابراین وزارت فرهنگ و ارشاد توپ را در زمین سینماگران انداخته و از سوی دیگر تا حدودی ضوابط مورد نظر خود را به آنها تاکید کرده است یعنی اصلاح اساسنامه به هر حال باید نظر وزارت را تأمین کند اما از سوی سینماگران اعمال شود. اعضای کمیته اصلاح اساسنامه خانه سینما فرهاد توحیدی(رئیس هئیت مدیره خانه سینما)، جمال خندان و ابراهیم مختاری به عنوان نمایندگان خانه سینما و جمال شورجه، ابوالقاسم طالبی و عباس بابویهی به عنوان نمایندگان سازمان سینمایی همچنین مسعود جعفری جوزانی، تهیه کننده و فیلمساز است که جوزانی به نوعی به عنوان هماهنگ کننده در این جلسات حضور یافته است.
هم اکنون فرایند بازگشایی خانه سینما براساس توافق هیات هفت نفره اصلاح اساسنامه، پیگیری می شود.
انحلال خانه سینما پس از بحث و چالشهایی میان شمقدری(معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد) و عسگرپور (مدیرعامل خانه سینما) شکل گرفت و در آن زمان در رسانه ها عنوان شد که عسگرپور مواضع تندی دارد که حاضر نیست از آنها دست بکشد بنابراین شمقدری به جای خانه سینما، تاسیس سازمان سینمایی را که از ابتدای فعالیتش در معاونت سینمایی در برنامه هایش قرار داشت، اجرایی کرد.
به دنبال آن به جای تشکل مستقل خانه سینما ، نهادی دولتی تاسیس شد... امروز نگاه فراجناحی و دور از مغلطه می تواند سینمای ایران را نجات دهد در شرایط فعلی تنها نگاه فراجناحی و غیرسیاسی می تواند سینمای ایران را نجات بخشد چون این عرصه به قدر کفایت طی سه دهه گذشته قربانی نگاه های جناحی شده است.
امروز اجازه دهید سینمای ایران نفس بکشد و هوایی تازه را تجربه کند. هر حرکت هنرمندان و اندیشه های آنها را به مقاصد سیاسی تعبیر نکنید چون به واقع شأن فرهنگ و هنر والاتر از سیاست است و سیاست نباید عرصه هنر را در تنگناهایی قرار دهد که ترجمان آنها فقط با ادبیات سیاسی میسر است نه با الفبای تصویر. بارها با برچسب سیاسی به توقیف و سانسور فیلمها برخورد کرده ایم و چه بسیار فیلمنامه هایی که به این دلیل مجوز ساخت دریافت نکرده اند حال آنکه ما در سینمای ایران اصلا ژانر سیاسی نداریم!
هنر مرز نمی شناسد و این موضوع در همه رشته های هنری ثابت شده است به ویژه سینما که انتقال دهنده فرهنگ یک سرزمین است و تاثیر و تاثر آن بر عموم مردم همواره آشکار. ارزشهای دینی و عرفی نیز محدود کننده فعالیت هنری به طور اعم و سینما به شکل اخص نیست که در این مورد می توان به سینمای معناگرا اشاره کرد که با وجود گرایش به مبانی دینی ، از گستردگی مضامین و مفاهیم برخوردار است و از لحاظ تکنیکی نیز معمولا آثار متفاوتی محسوب می شوند.