سومین روز نمایشگاه کتاب در حالی گذشت که گرانی کتاب و تهویه نامناسب شبستان موجب نارضایتی بازدید کنندگان شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، روز سوم نمایشگاه کتاب با یک سوژه شروع شد، سر بنده خدایی شکست و به دلیل تمرکز خبرنگاران که ستاد بحران چگونه کار خود را انجام میدهد، برخی مسئولین این ستاد شخصاً حاضر شدند و به این امر رسیدگی کردند.
اما در این روز نمایشگاه نیز بسیار شلوغ بود. نه فقط مردم آمده بودند و شلوغی نمایشگاه به خاطر کثرت جمعیت بود بلکه ترافیک برنامهها در سالنهای گوناگون موجب شلوغی امروز نمایشگاه شده بود. نشستهای تخصصی، نشستهای عمومی، رونمایی از کتابهای مختلف و حضور چهرههای مطرح در این رونماییها نمایشگاه امروز را شلوغ کرد.
شاید محبوبترین فردی که در این رونماییها حضور داشت، مصطفی رحماندوست بود حضورش هر چند اندک و کممایه بود اما با توجه موضوع، مخاطبان بسیاری را جذب کرد. در سرای اهل قلم سروش یک رونمایی از پنج کتاب کودک انجام گرفت که در آن مصطفی رحماندوست شرکت کرده بود. این رونمایی به نسبت دیگر برنامههای نمایشگاه چندان تبلیغاتی نداشت. اما برعکس تمام این گونه برنامهها به جای آنکه از جمعیت کاسته شود، جمعیت مخاطبین بیشتر میشد. در این نشست مدیر انتشارات سروش از سیل ترجمه کتاب به فارسی انتقاد کرد و گفت: کتب خارجی متناسب با فرهنگ همان کشورها نوشته میشوند. حداقل مشکل این کتب نام شخصیتهای داستانی است که هیچ نسبتی با فرهنگ ایران ندارند.
مهدی فضائلی راست میگفت. ما بیش از ترجمه به تالیف کتاب خوب نیاز داریم. کتابخوانی که رحماندوست در همین نشست آن را خدمتی دانست که نتیجهاش را بعدها میبینیم. البته فضائلی برخی کتابهایی از غیر ایرانی را نیز مناسب ترجمه میدانست اما به عقیده او باید این کتابها گلچین شوند.
رحماندوست هم با ذکر خاطره شکلگیری بخش کودک انتشارات سروش گفت: ما میخواستیم کسانی بیایند و بیجیره و مواجب کتاب بنویسد. همین شد که این بخش را راه انداختیم همچنین رحماندوست یک راهکار خوب برای عادت دادن کودکان به مطالعه را بیان کرد. او گفت همین که ماهی یک نشریه کودک به درب خانه برسد، کودکان را عادت به مطالعه میدهد.
راستش را بخواهید این نشست با همین سخنان کوتاه مفیدترین نشست امروز بود. حتی وزیر هم در نشست دیگری شرکت داشت و در آنجا نیز کتابهایی رونمایی شد. اما سخنانش چندان به کار مردم نمیآمد. نه اینکه مهم نبود، بلکه چندان مفید نبود. اساتید دانشگاهی هم در نشستهای گوناگون حضور داشتند اما باور کنید همین رونمایی کتاب کودک به درد مردم و به خصوص مخاطبان میخورد.
از نشستها بگذریم و به متن اصلی نمایشگاه برسیم. زمانی که گشتی در سالن عمومی نمایشگاه کتاب زدم به این نتیجه رسیدم که شاید بهتر باشد به همان نشستهای کممایه برگردیم زیرا حال نمایشگاه چندان خوب نیست. به آن بزرگوارانی که هنوز نمایشگاه نرفتهاند عرض کنیم که نمایشگاه امسال آنقدر گران است که اگر قصد خرید کتاب دارید، باید بخشی از سرمایه زندگیتان را به همراه ببرید. در نهایت نیز کمتر کتاب جدیدی که برای یک سال گذشته باشد گیرتان میآید.
سالهای قبل انتشاراتهای بزرگ چند قفسه «تازههای نشر» در غرفه خود قرار میدادند. اما امسال آنقدر کتابهای جدید نداشتند تا این قفسه را راهاندازی کنند. آنهایی نیز که بر آبروی خود قمار کرده قفسه «تازههای نشر» گذشته بودند چند کتاب معدود و انگشتشمار معرفی کرده بودند.
شاید به دلیل بیحالی نشر بود که سالن یاس از جایگاه خود خارج شده بود. البته به نظر خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» این گونه میرسید و شاید مسئولین نظر دیگری داشته باشند. اما بالاخره قرار بود سالن یاس کارنامه یک ساله نشر را عرضه کرده و قدرت بازار نشر را به رخ مردم و به خصوص وزرای فرهنگ دیگر کشورهای آسیایی بکشد. اما واقعا رمان «کوری» اوج مهاجات ما با دیگر کشورهای آسیایی است! این رمان از تازههای نشر سال گذشته است که باید به عنوان کتاب مرجع در سالن یاس قرار گیرد؟ امیدوارم مسئولین موقع دیدار وزرای فرهنگ کشورهای خارجی «وجعلنا» بخوانند که رمان «کوری» را نبینند.
نمیدانم مسئولین به تخلفات کاری داشتند یا نه اما ما که به عنوان خبرنگار کم تخلف ندیدیم. یعنی کم نبودند کتابهایی که در چند غرفه مجزا فروخته میشد و این امر، یکی از مهمترین تخلفات نمایشگاه کتاب محسوب میشود.
یکی دیگر از اشکالات نمایشگاه امسال به همریختگی سالنها بود. مردم برای پیدا کردن غرفهها و همچنین سالنهای مورد نظر خود بارها دور خود گشته و نمایشگاه را متر میکردند. خدا مسئولین را خیر دهد. اما وعدههایی نیز بود که مسئولین عمل کرده بودند. مثلا یکی از این وعدهها جلوگیری از پخش تراکت و تبلیغات در سطح نمایشگاه بود. این امر به واقع در فضای کلی و نظافت مصلی اثر داشت و بهتر از گذشته به نظر میرسید.
دیگر وعدهای که مسئولین مصرانه روی آن باقی ماندند نصب نشدن تهویه و کولر در سالنهای خارج از شبستان بود که با وجود گرمای این روزها خود را به خوبی نشان میدهد. در سالن دانشگاهی هوا، به شکل محسوسی گرم بود و بوی دم شرکت کنندگان را آزار میداد. به نظر میرسید خود غرفهداران نیز همچون نمایشگاه به دلیل گرما حالشان خوب نبود.
سالن دانشگاهی جز گرما حاشیه دیگری نداشت. جز آنکه نفهمیدم چرا انتشارات جامعهشناسان در سالن عمومی بود و کتابهای وزرش قدرتی، زیبایی اندام، یوگا و ایروبیک با عکسهایی از قهرمانان زیبایی اندام در سالن دانشگاهی.
در نهایت آنکه بسیاری حواشی و گزارشها از سالنهای عمومی نمایشگاه باقی مانده که در آینده به آنها نیز خواهیم پرداخت.