عمو اصلاحات 1388 : تقلب...تقلب...سند؟؟!... بابا کاندیدا داشتیم عین چیز...ببخشید، دسته گل... پرزیدنتی از سر و روش می بارید!... به جون خودش هرجا می رفت ملت دورش جمع میشدن...دیدم که میگماااا...تابلو بود پیروزه...! تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نمی شویم!...به جون شوما !
عمو اصلاحات 1389 : تقلب...تقـ...نه! یعنی تخلف...تخلف!... خب تقصیر شما هم بود دیگه... عادل باشید! از علی مطهری جون یاد بگیرید یه تشر کوچولو که به ما میزنه یه جفتک هم به شماها !... تو انتخابات مجلس یه تک رأی بهش میدیم نوش جونش!
عمو اصلاحات 1390 : فتنه؟!...فتنه گر؟! کدوم فتنه بابا... دور هم نشسته بودیم یه کدورتی پیش اومد ما هم سعی می کنیم ببخشیمتون به شرطی که شروط ما رو عملی کنید. باید همه زندانیان رو آزاد کنید...گفته باشم!... نه؟!...خب بر و بچس ما رو آزاد کنید...ها؟! بازم نمیشه!...فقط دو تاشون رو...ای بابا...! خب فقط نوه ی ننجون رو...واسه خنده!...جون من!...
عمو اصلاحات 1391 : چی داداش؟!...انتخابات؟!...تحریم...تحریم!... گفتیم یا نگفتیم؟..گفتیم یا نگفتیم؟!..گفتیم یا نگفتیــــم؟!!... ما همه جیگریم!... انتخابات ارزونیتون، کاندیدا نمیدیم بهتون!... اصرار نکنید!...امکان نداره جون شوما! دِ میگیم اصرار نکنید دیگه..!...خب حالا که خیلی اصرار می کنید ما کلی شـ....ر..ط داشتیم اما حالا اشکال نداره دیگه...!
عمو اصلاحات چند ماه مونده به انتخابات : من که جیغ و جیغ میکنم برات... آرامشو دریغ میکنم برات، کاندید نشم..؟؟!!!