به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، مهمترین محورهای سخنان ولایتی در گفت و گوی شبکه خبر به شرح ذیل است:
* اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی کافی است.
* نام دولتم «متمم» است، یعنی کابینهای متدین، باتجربه، متخصص و معتدل و مشورتپذیر.
* شعار دولتم اخلاقگرایی و ثبات در تصمیمگیری است.
* کسی که میخواهد همه کابینهاش و مدیرانش سرباز باشند، یعنی میخواهد خودش همهکاره باشد. همه در کابینه باید سردار باشند. در هر وزارتخانهای باید خود وزیر، اختیارات رئیسجمهور را داشته باشد.
* کابینه بلهقربانگو کسانی هستند که یا تخصص ندارند و یا شهامت عمل به تصمیمشان.
* وزرایم را از همان ابتدا با مشورت مجلس انتخاب میکنم نهاینکه یک لیست بیست و چهارتایی بدهم و وقتی مجلس چندتایش را رد کرد، شروع کنم از تریبونهایم به تخریب.
* با یک پوزخندی گفتند: فلانی ــ یعنی من ــ گفته است 100 روزه اقتصاد را سامان میدهم. اینها نمیدانند. من 100 روز را برای مسائل جدی که روزمره مردم را آزار میدهد، تعیین کردم و برای مشکلات فوری.
* تورم یعنی پول در جامعه زیاد است ولی کالا نیست. باید تعداد کالا را بالا برده و اعتماد تخریب شده بین دولت و ملت که بهخاطر عمل نشدن به وعدههای دولت و بانکها حادث شده، بازسازی شود.
* باید در طرح دوفوریتی که 24ساعته جوابش از مجلس میآید، یک تنفس 6ماهه به بخش تولید بدهیم. اقساط، جریمه زیان دیرکرد و مالیاتهای معوقه و ... را عقب بیندازیم.
* بانک مرکزی که باید مراقبت کند بانکها کار را آنطور که باید اسلامی باشد عمل کند، این کار را انجام نمیدهد. قانون بانکداری اسلامی داریم ولی عمل نمیشود.
* مهمترین عامل برای اینکه چرخهای تولید راه بیفتد، بازگرداندن اعتماد است. اگر کارخانهدار بفهمد دولت به قولش عمل میکند، اعتمادش برمیگردد. من در 24 ساعت طرح دوفوریتی را در مجلس به تصویب میرسانم و همین باعث میشود بخش تولید به من اعتماد کند.
* من اقتصاددان نیستم اما با اقتصاددانها مشورت کردهام و کارهایی که میگویم حتماً جواب خواهد داد. هیچ اقتصاددانی با طرح 100روزه من مخالفت نکرده اما برخی سیاسیون مخالفت سیاسی کردهاند.
* بانک مرکزی باید مستقل بوده و ابزار دولت نباشد، الآن اینطور نیست، کیسهای است که دولت هروقت خواست از داخلش پول برمیدارد. بانک مرکزی باید بتواند مستقل باشد و بانکها را کنترل کند. برای چه الآن بهجای السی 10 درصد، 130 درصد میگیرند؟
* روی طرحهای من هزاران نفر ساعت کار شده است.
* ما هویت اسلامی و ملی خود را تقویت میکنیم. بازگشت به این هویت عملاً موجب میشود که سبک زندگی اسلامی و ایرانی را احیا کنیم. اگر اینطور شود مصونیت سازی میکنیم. پیشگیری بهتر از درمان است. نباید مردم را در برابر تحمیلات بیگانگان که بنایشان بههم زدن سیستمهای خانوادههای ماست، رها کنیم. تافلر و هانتینگتون میگویند که وقتی 70 درصد تربیت افراد در خانوادههاست، علت اینکه بهواسطه اشغال ایران توسط بیگانگان، جامعه ایرانی از مسیر اسلامی و ایرانیاش منحرف نشد، بهخاطر این بود که خانوادهها سالم ماندند. لذا الآن خانوادهها را نشانه گرفتهاند.
* اقتصاد در کشور باید تولیدمحور باشد. تولید هم باید مردممحور باشد. اگر اینطور شد، وام به تولیدکنندهها بهجای 24 درصد، فقط 2-3 درصد کارمزد دارد. در زمان بوش، اینها بهکلی بهره را از وامهای مربوط به تولید و کارهای تجاری برداشتند. آنچه در اسلام بهعنوان ربا حرام شده، امروز آمریکاییها دیدند راهکار این است که با پول کاسبی نکنند بلکه پول را به صنعت و تولید بدهند. متأسفانه در کشور ما این وامها 20-30 درصدی سود دارد.
* حمایت از تولید باید همهجانبه باشد. دولت نباید تولیدکننده باشد، مردم باید تولید کنند. اگر دولت زمینه را ایجاد کند، بیکاری کم و تکرقمی میشود و تورم هم تکرقمی میشود و با کمک اقتصاد پیشرفته وقتی به ازدواج تشویق کردید، خانواده شکل میگیرد و باید این خانواده تقویت شود.
* ما باید بهسمتی برویم که درمان رایگان شود. منظور این است که بیمه باکفایتی داشته باشیم. الآن بیمه باکفایت نداریم، چرا که 70 درصد هزینههای درمان را باید از جیب پرداخت کنید. بر اساس برنامه پنجم، در انتها باید پولی که مریض یا صاحب مریض از جیبش پرداخت میکند باید حداکثر 30 درصد باشد.
* سلامت یک زنجیره است و اگر حلقهای مفقود شود، این کار صورت نمیگیرد. راههای اجرایی حذف یا ادغام بیمههای فعلی باید طی شود. بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی الآن دست دولت است.
* بیمه باید در کشور خصوصی شود. الآن 30 درصد حقوق کارگر برای حق بیمه پرداخت میشود. 3 درصد هم دولت میدهد که بابت این دولت میلیاردها تومان به بیمه بدهکار است.
* ردیفی در بودجه در نظر دارم که برای بیماریهای صعبالعلاج و جراحیهای پرهزینه باید ببیند که از جیب دولت پرداخت شود تا مردم جز غصه بیماری، غصه دیگری نداشته باشند. خیلی از مردم بهخاطر اینکه هزینه جراحیهای پرهزینه و علاج بیماریهای پرهزینه را ندارند، از بین میروند.
* عنوان برنامه من در سیاست خارجی، "بازسازی روابط خارجی" است. این به ارتباطات بانکی، ارتباطات علمی و فناوری، فضای مجازی، سیاست خارجی و ارتباطات اقتصادی و ... مربوط میشود.
در حال حاضر دیپلماسی خارجی ما دچار ضعفهای اساسی است. من از همه ظرفیتها همچون دیپلماسی عمومی و ... استفاده خواهم کرد.
ایران کشور کمی نیست بلکه ایران دارای موقعیت بینظیر جغرافیای سیاسی و اقتدار سیاسی و موقعیت فرهنگی و 15 همسایه است که بسیار مطرح است. ایران الآن بالاترین نقش را در تحولات منطقه دارد و هیچ مسئلهای از جمله سوریه، بدون حضور ایران قابل حل نیست.
* یکی از نقاطی که باید توجه شود و بیشترین اولویت را دارد، منطقه است. برخی میگویند تنش زدایی با همسایگان، این تازه ما را به نقطه صفر میرساند در حالی که باید بهسمت داشتن روابط دوستانه و حسن همجواری برویم.
* داشتن همسایههای متعدد هم فرصت است و هم تهدید. همسایهداری هنری است در دیپلماسی که اگر رعایت نکنیم و در سالهای اخیر چندان رعایت نشده است، میتواند تبدیل به تهدید شود.
* راهحلها برای سیاست خارجی در ذهن من است و در طول این سالها در وزارت خارجه کارهایی هم داشتم. هم بهلحاظ تئوری و هم عملی راه برای ما باز است و ما میتوانیم بهنحوی که شایسته ایران است روابط را بازسازی کنیم.
* در طی این 16 سال من از کار اجرایی وزارت خارجه کنار رفتم اما بهدلیل مشاورت رهبر انقلاب در جریان جزئیات آنچه در دنیا میگذرد هستم و میدانم که نسخههای 16 سال پیش به درد حالا و سالهای آینده نمیخورد ولی در طی این سالها نمونههایی پیش آمد که نشان داد توانایی هست.
سارکوزی از من شخصا دعوت کرد به فرانسه رفته و من با کسب اجازه به کاخ الیزه رفتم و من گفتگوهای بسیار سازنده ای با سارکوزی و لویت مشاورش داشتم. اگر کارشکنی نمی شد توافقات بسیار خوبی داشتیم. که اگر همراهی می شد ظرف 2-3 هفته تحولی اساسی در موضع فرانسه راجع به بحث هستهای و روابط دو طرفه ایران و فرانسه صورت میگرفت.
* این عدم همراهی از جانب دولت خودمان صورت گرفت.
* میتوانیم کاری کنیم که نه تنها موضوع هستهای حل شود بلکه ایران جایگاه خود را در سطح بینالملل پیدا کرده و تحریمها رقیق شود. بخش مهمی از مشکلات ما ناشی از عدم فعالیت و تدبیر درست در سیاست خارجی است.