گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ با گذشت بیش از سی سال از احیای سینما در ایران، هنوز هم موضوع فلسطین مظلوم واقع شده و به جز چند نمونه که هر از گاهی چون شهاب درخشیدند، نمی توان یک جریان مستمر را در این زمینه ردیابی کرد. کم توجهی به موضوع فلسطین در حوزه سینما در حالی اتفاق می افتد که موضوع اشغال کشور فلسطین و رنج های مردم آن به یکی از مهمترین مسائل انسانی امروز آزادی خواهان در جهان طلب شده و از قضا، منادی اصلی این آزادی خواهی نیز کشور ایران است.
جای تاسف است که در سینمای ما تنها تعداد انگشت شماری فیلم با موضوع فلسطین وجود دارد؛ در این شرایط باید قدر کارگردان هایی که به سراغ ساخت فیلم با موضوع فلسطین رفتند، را دانست؛ مرحوم سیف الله داد، جواد اردکانی، عباس رافعی، محمدرضا آهنج، محمد درمنش، پرویز شیخ طادی و سعید سلطانی از جمله کارگردان هایی هستند که در این زمینه فیلم ساخته اند.
«شکارچی شنبه»
یکی از متفاوت ترین فیلم ها در زمینه تقابل صهیونیست ها و فلسطینی ها در سینمای ایران «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ طادی است. فیلمی که به یکی از غریب ترین ابعاد این مسأله پرداخته است. این فیلم در ساختار و میزانسنی کاملا جدید از پرداختن به مسائلی چون اشغال و جنگ و حمایت های دولت های استعماری از اسرائیل یا روابط انسانی و عشقی گذر کرده و موضوعی ریشه ای یعنی ایدئولوژی صهیونیستی را هدف قرار داده است؛ به طوری که در این فیلم، باورها، عقاید، جهان بینی و مناسک بنیادگراهای یهودی صهیونیست به تصویر کشیده است.
داستان فیلم درباره یک کودک اسرائیلی به نام «بنیامین» است که سرپرستی اش به پدربزرگش که یکی از خاخام های صهیونیست است، واگذار می شود؛ که او با توجیهات مذهبی سعی می کند نسل کشی و قتل عام دیگر نژادها، از جمله فلسطینی ها را توجیه کند. کشتار فلسطینی ها برای او یک سرگرمی روزانه است و در همین حین این مرام را به نوه خود نیز تدریس می کند.
فیلم به افشای بسیاری از مناسبات فاسد و ضد انسانی رایج در مجامع صهیونیستی می پردازد. این فیلم همچنین برای اولین بار در جهان، فرایند مغزشویی شهروندان اسرائیلی از همان کودکی را نشان می دهد. در «شکارچی شنبه» می بینیم که چگونه یک کودک ساده و بی آزار تحت آموزش های پدر بزرگش تبدیل به یک جانی خون آشام و متوحش می شود.
«بازمانده»
فیلم «بازمانده» به کارگردانی مرحوم سیف الله داد که در سال 1373 ساخته شد در واقع آغازی برای فیلمسازی با موضوع فلسطین به شمار می رود. این فیلم نشان داد که مسئله فلسطین قالبلیت های دراماتیک بسیار زیادی دارد.
داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان «فرحان» در بیت المقدس زندگی می کنند که صهیونیست ها به آنجا حمله می کنند و کانون این خانواده از هم می پاشد. پس از آن، این زندگی شیرین که در اثر حضور اسرائیلی ها از بین می رود، به اشغال یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان در می آید و حتی فرزند آن خانواده بومی فلسطین هم مانند یک میراث به آن دو واگذار می شود. با این حال، این پایان کار نیست و مادر بزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال به عنوان پرستار بچه مبارزه ای را برای حفاظت و بازپس گیری نوه اش آغاز می کند. اما در نهایت مادربزرگ با عبور از تمایلات فردی اش در بازپس گیری نوه به تاراج رفته اش، در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر می شود و عملیاتی خطرناک را برای ضربه زدن به اسرائیلی ها با موفقیت اجرا می کند.
این فیلم در واقع ماجرای اشغال فلسطین توسط صهیونیست ها را در قالب مالکیت نامشروع یک زن و شوهر عقیم بر فرزند دیگران را روایت کرده است.
«قناری»
فیلم «قناری» به کارگردانی جواد اردکانی تنها فیلمی است که به یکی از مهمترین ابعاد مسئله فلسطین یعنی مقاومت کودکان فلسطینی و حضور این نسل در متن مبارزه پرداخته است.
داستان فیلم «قناری» درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است؛ یک کشیش مسیحی به نام پدر سیمون برای کمک به رفع این مشکل، قناری کوچکی را به او هدیه می دهد، اما به سفارش پدر سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سر و صدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط امن و آرام او را با مسائل مختلفی روبرو می کند.
نمایش صحنه هایی چون ایستادن بچه های 10، 12 ساله در مقابل یک تانک، غرق شدن کودکی در خون، گلوله باران شدن نونهالان و اتفاقاتی از این دست، هر یک برای تلنگر زدن به وجدان های بیدار کافی است. صحنه هایی که تنها بخشی از آنها در فیلم «قناری» به تصویر کشیده شده اند.
یکی از ویژگی های منحصر به فرد مقاومت فلسطین، مشارکت کودکان و نوجوانان در خط اول مبارزات خیابانی و انتفاضه است؛ متاسفانه درباره چنین موضوع مهمی که اتفاقاً قابلیت دراماتیک بسیار بالایی هم دارد، تقریباً دیگر هیچ فیلمی ساخته نشد. نکته قابل توجه این است که فیلم «قناری» هم با حمایت شبکه دوم سیما ساخته شد. البته فیلم هیچ گاه اکران عمومی نشد و فقط در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.
«هیام»
فیلم «هیام» با نام اولیه «زیتون شکسته» به کارگردانی محمد درمنش از دیگر محصولات سینمای ایران با موضوع اشغال فلسطین و مبارزات مردم این کشور است.
فیلم داستان یک دانشجوی مهندسی و تبعه انگلستان به نام «حسان» است که برای ازدواج با دختری به نام «هیام» از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر می کند. مراسم ازدواج برگزار می شود و آن دو در شرایطی که قصد خروج از سرزمین خود و سفر به انگلیس را دارند با حمله اسرائیلی ها به جنین و دستگیری هیام مواجه می شوند.
فیلم «هیام» همانند دیگر فیلم هایی ساخته شده با این موضوع، بیش از جنگ و کشمکش های سیاسی، این مسأله را از زاویه انسانی نگاه می کند. به خصوص این که در این فیلم هم محور درام، خانواده، عشق، ازدواج و جدایی وجود دارد؛ در واقع، این فیلم سعی دارد تا با ترسیم این واقعیت که اشغال فلسطین بر هم زننده زندگی های عاشقانه و به هجران کشاندن وصال هاست، مخاطب خود را نسبت به رژیم صهیونیستی و تصرف خاک فلسطین متنفر کند.
یکی دیگر از ابعاد محتوایی فیلم «هیام» تقابل روحیه سازشکارانه با روحیه انقلابی و مبارزه است. حسان، جوانی عافیت جو و طرفدار سازش با دشمن است، اما هیام روحیه ای سرکش و سازش ناپذیر دارد. نکته جالب این است که این بار برخلاف اغلب آثار هنری که در آنها مردان نماد مبارزه و انقلاب و زنان نماد آرامش و سکون هستند، این زن است که جهاد می کند.
«بیگانگان»
فیلم «بیگانگان» به کارگردانی عباس رافعی در اصل برای مخاطب برون مرزی ساخته شده است. در این فیلم که توسط شبکه جهانی الکوثر تولید شده، همه عوامل به جز نویسنده و کارگردان آن، غیر ایرانی و عرب هستند.
این فیلم داستان یادآوری یک عشق ناکام در فلسطین است. جوانی به نام حسام عاشق دختری لیلا نام می شود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، اما حمله صهیونیست ها به آن کشور و به وجود آمدن جنگ و سپس آواره شدن ساکنان شهر، باعث می شود که این دختر و پسر یکدیگر را گم کنند. اما پس از گذشت بیش از نیم قرن از این حوادث و در شرایطی که حسام و لیلا هر دو در سالخوردگی به سر می برند، اتفاقاتی رخ می دهد که زمینه پیوند آنها را فراهم می کند.
فیلم «بیگانگان» نیز مصائب مردم فلسطین و جنایات رژیم اشغالگر قدس را در قالب روایتی با پس زمینه ای عاطفی و عاشقانه ترسیم کرده است؛ به طوری که تم این فیلم عشق و جدایی است و موضوع برپا شدن رژیم غصبی اسرائیل از زاویه به هجران تبدیل شدن عشق دو جوان فلسطینی محکوم شده است.
از نکات قابل توجه این فیلم، اشاره پررنگ آن به نقش انگلستان در شکل گیری رژیم صهیونیستی است. در فیلم «بیگانگان» صحنه های گوناگونی از حضور سیاستمداران و نیروهای نظامی بریتانیا در کنار اشغالگران صهیونیست دیده می شود. دیگر ویژگی شاخص فیلم «بیگانگان» نگاه مردم شناسانه آن است؛ یعنی فیلمساز سعی کرده تا جای ممکن در فضاسازی، نمایش موقعیت ها و مناسبت های انسانی و به خصوص شخصیت پردازی به اعراب و مردم فلسطین نزدیک شود.
«چشمان آبی زهرا»
«چشمان آبی زهرا» در اصل یک سریال بود که از شبکه های داخلی و برون مرزی صدا و سیما به نمایش درآمد؛ ولی بعد از تهیه نسخه سینمایی آن در برخی محافل از جمله کنفرانس بین المللی انتفاضه به نمایش در آمد.
«چشمان آبی زهرا» به کارگردانی سعید سلطانی نیز همچون اکثر آثاری از این دست، جنایات رژیم صهیونیستی و مصائب ملت مظلوم فلسطین را در قالب یک روایت انسانی و بشر دوستانه روایت می کند.این اثر درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاه های فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند.
این فیلم روایتی نمادین از به وجود آمدن کشور جعلی اسرائیل است؛ به این معنی که تئودور، به عنوان یک کودک ناقص الخلقه، استعاره ای از رژیم صهیونیستی است که با دزدیدن اجزای سایرین در پی زنده نگاه داشتن خود است؛ در واقع «چشمان آبی زهرا» بر این واقعیت که اسرائیل بزرگترین قاچاق کننده اعضای بدن کودکان است صحه می گذارد.