گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ روز گذشته بیژن نامدارزنگنه، وزیر پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت نفت در نشستی با فعالان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی تهران به بحث تحریم ها می پردازد و می گوید: برنامههای من دو بخش است یکی بلندمدت و یکی کوتاهمدت؛ در بخش بلندمدت باید معضلات تحریمها برداشته شود، اگر آن معضلات برداشته نشود برنامههای بلندمدت یک خیالپردازی خواهد بود، لذا باید در ابتدا شرایط را بهبود دهیم.
زنگنه در این نشست به تحریم ها پرداخته و معتقد است که با وجود تحریم ها برنامه ریزی فایده ای ندارد! در اینکه با وجود تحریم ها راه پیشرفت و توسعه سخت می شود، حرفی نیست، اما اینکه شخصی که قرار است بر صندلی وزارت نفت تکیه بزند، بگوید اگر تحریم باشد برنامه ریزی خیال پردازی است، جای تعجب دارد.
بر همگان روشن است که نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه به پیشواز تحریم ها نرفته است و هیچ گاه از تحریم شدن خوشحال نشده، اما اینکه در مقابل تحریم ها دست های خود را به نشانه تسلیم شدن بالا ببریم، نوعی جفا به مردم و البته متخصصان داخلی است.
آقای زنگنه باید بدانند که خیال پردازی نیست که با وجود تحریم ها ما توانسته ایم در نانو تکنولوژی، انرژی هسته ای، خودکفایی بنزین و دیگر مشتقات نفتی، تولید سلول های بنیادی، صنایع نظامی و دهها مورد دیگر در بین چند کشور اول دنیا قرار بگیریم.
از سوی دیگر اقتصاد مقاومتی که همواره بر آن تاکید می شود، در نقطه مقابل اظهارات آقای زنگنه قرار دارد. نگاهی به عمر 34 ساله انقلاب نشان می دهد از همان روزهای ابتدایی، کشورهای غربی به دنبال ایجاد چالش در مسیر ایران بوده اند؛ حقوق بشر، محور شرارت و در این چند سال انرژی هسته ای، همه و همه بهانه های غربی ها برای مقابله با ایران بوده است.
ذکر نمونه های بالا تنها برای اثبات عملیاتی بودن اقتصاد مقاومتی بود؛ اینکه اقتصاد مقاومتی شعار نبوده و تنها با تکیه بر نیروهای داخلی می توان آن را پیاده سازی کرد.
بسیار ساده اندیشی است اگر آقای زنگنه به این نتیجه برسد که اگر ایران از دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای صرف نظر کند، تحریم ها یا چالش های ایجاد شده از سوی غرب علیه ایران لغو و یا کاهش خواهد یافت. مشکل غربی ها ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران است.
ارائه نظریه و طرح اقتصاد مقاومتی دقیقاً همان راهکاری است که می تواند با تحریم ها مقابله کند. الگوی اقتصاد مقاومتی به دلیل وجود تعارض ذاتی نظام اسلامی با نظام سلطه در تمامی عرصه ها از جمله عرصه اقتصادی یک برنامه ریزی راهبردی است که می توان براساس آن تحریم ها را خنثی و تحول عمیقی در رشد تولید ملی و توسعه اقتصادی کشور ایجاد کرد.
بنابراین بالا بردن دو دست به نشانه تسلیم در مقابل تحریم های غرب آن هم در هنگامی که خود غربی ها به این نتیجه رسیده اند که با تحریم نمی توانند مقابل خواسته های بحق مردم ایران بایستند چیزی جز ساده اندیشی، کوته فکری و اعتماد نابجا به غرب نیست؟ اعتمادی که تا کنون چندین بار صورت گرفته، اما هر کدام با تحریم جدیدتری پاسخ داده شده است.