گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ وقتی بحث ازدواج مطرح میشود یکی از نکات اساسی و تعیینکننده که ذهن خانواده دختر و پسر را مشغول میکند، گاهی سر آن دعوا میشود، گاهی به خاطر عدم توافق بر سر میزان آن عروسی سر نمیگیرد یا ازدواج سر گرفته شده را به مرز نابودی میکشاند و خلاصه کابوسی برای پسر و خانواده اوست، مهریه است.
«مَهر» در لغت به معنای صِداق، کابین و جنسی است که در وقت نکاح بر عهده شوهر میباشد. در کتب فقهی علاوه بر واژه «مَهریه»، واژگان مترادف دیگری مانند؛ الصَداق، الصِداق، نحله، فریضه، کابین و ... نیز به کار رفته است. اما مهریه در اصطلاح حقوقی عبارت است از مال معین یا چیزی که جایگزین مال باشد و در زمان عقد نکاح از طرف مرد به زن داده میشود یا مرد، متعهد به پرداخت آن میشود. (1) مهر، لازمه نکاح است و بدون آن عقد ازدواج انجام نمیشود.
هدیهای که باید داده شود یا حقی که باید گرفته شود؟
مهریه، در اصل، هدیهای است که مرد در هنگام ازدواج به زن میپردازد و البته، حقی عندالمطالبه است و زن هرگاه بخواهد میتواند هدیه خود را از مرد بگیرد. اما نگاه به مهریه، امروزه از حالت هدیه خارج شده و خانوادهها بیشتر به شکل حقی به آن نگاه میکنند که باید از مرد گرفته شود. از سوی دیگر، نگاه غالب مردان امروزی به مهریه با نگاه اسلامی 180 درجه تفاوت دارد.
امروزه، بسیاری از مردان در هنگام ازدواج، مهریه را به نیت نپرداختن تعیین میکنند و به همین دلیل است که بسیاری از آنان زیر بار سنگین مهریههایی میروند که اگر دهها سال هم کار کنند و هیچ خرجی هم نداشته باشند نمیتوانند از عهده پرداخت آن برآیند. این در حالی است که در روایات به تندی از این مسأله یاد شده است.
مجازات مردانی که قصد پرداخت مهریه را ندارند
امام صادق (ع) در روایتی فرمودند: «کسی که مهریهای را قبول میکند و نیت پرداخت آن را ندارد مثل دزد است و جرم سارق این است که حد بر او جاری شود و دست او قطع شود». در روایتی از رسول خدا (ص) نیز آمده است: «هر کس زنی را با مهریه بگیرد، ولی در نیت پلیدش قصد پرداخت مهریه را نداشته باشد، روز رستاخیز در قیافه زناکاران میآید». (2)
در حدیث دیگری از رسول خدا (ص) نیز روایت شده که میفرمایند: «کسى که مهر زن را ظالمانه نپردازد، نزد خداوند زناکار محسوب مىشود و در روز قیامت، حضرت حق به او خطاب مىکند: بنده من، کنیزم را براساس پیمانى که با تو بستم (عقد و ازدواج) به تو تزویج نمودم، به پیمان من وفا نکردى و بر او ستم روا داشتى، سپس به اندازه حق زن از حسنات مرد برداشته در پرونده همسرش مىگذارند و چون حسنهاى به اندازه پرکردن حق زن نماند، به گناه پیمانشکنى به آتشش مىبرند.» (3)
از سوی دیگر، ائمه معصومین مهریه همسرانشان را بعد از ازدواج پرداخت میکردند و پرداخت آن را منوط به طلب کردن زن قرار نمیدادند. برای نمونه، از امام باقر (ع) روایت شده که عدهای بر امام حسین (ع) وارد شدند و فرشها و وسایل گرانقیمتی در خانه آن حضرت مشاهده و تعجب کردند. حضرت در پاسخ به آنان فرمودند: «ما بعد از ازدواج، مهریه همسرانمان را پرداخت میکنیم و آنها هرچه دوست داشتند، برای خود خریداری میکنند. هیچ یک از وسایلی که مشاهده نمودید، از آن ما نیست». (4)
چیزی که باعث میشود مردان زیر بار مهریهای بروند که توان پرداختش را ندارند
با تمام این اوصاف، دلیلی که باعث شده مردان زیر بار مهریههای سنگینی بروند که توان پرداختش را ندارند این است که امروزه اکثر دختران و خانوادههای آنان زیر بار مهریههای آسان و کم نمیروند و به همین دلیل، پسری که میخواهد ازدواج کند میبیند دختری که مناسب شرایط او باشد و مهریه سنگینی نیز نداشته باشد کمتر پیدا میشود. برای همین در زمان خواستگاری و تعیین مهریه به وسع خود توجه نمیکند و همان قانون نانوشته «کی داده، کی گرفته» که البته، نقیض آن بسیار مشاهده شده است را سرلوحه کار خود قرار میدهد.
دلایل خانوادهها برای افزایش مهریه
در این میان باید نگاهی هم به دلایلی که سبب افزایش میزان مهریهها شدهاند، داشته باشیم. به طور کلی، میتوان دلایل تمایل خانوادهها برای بالا بردن مهریه دخترانشان را در دلایل زیر جستجو کرد:
- تعیین مهریه سنگین به عنوان یک هرم فشار.
بسیاری از خانوادههای دختران از سرنوشت ازدواج فرزندشان نگران هستند و برای همین مهریههای سنگین امروزی به شکل اسلحهای دفاعی برای زنان درآمدهاند که هرگاه به هر دلیلی از جانب همسر خود احساس خطر کردند و زندگی خود را در بنبست دیدند، به وسیله آن بتوانند مرد را در تنگنا قرار داده و او را مجبور به اصلاح رفتار نمایند یا او را در وضعیتی قرار دهند که بتوانند بدون دردسر طلاق بگیرند.
مهریه؛ ابزاری برای سر به راه کردن مرد!
گاهی دخترها و خانوادههای آنها برای جلوگیری از جدایی احتمالی و استفاده مرد از حق طلاق، مهریههای بالا وضع میکنند تا مرد، فکر طلاق را هرگز به ذهن خود راه ندهد. این مساله به دلیل عدم امنیت روانی زنان در زندگی با همسران خود و در جامعه است. آنها تصور میکنند اگر مردی بخواهد بیجهت به زندگی پشت کند و آنها را طلاق دهد باید هزینههای اقتصادی منجمله مهریه را که بر ذمه اوست متقبل شود و به همین دلیل دست از پا خطا نمیکند.
در صورتی که تجربه زندگی زنانی که به دادگاهها مراجعه میکنند نشان داده این نگرش غلط است و بسیار دیده شده مردانی که در زندگی زناشویی به بنبست رسیدهاند با انواع ترفندهای غیر اخلاقی از تهدید گرفته تا آزار و اذیت زن، کاری میکنند که همسرشان از مهریه بگذرد و به اصطلاح بگوید «مهرم حلال، جانم آزاد»!
البته، این مساله نیز در متون دینی نهی شده است. به عنوان مثال، خداوند در آیه 19 سوره نساء میفرماید: «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ ...؛ آنها را تحت فشار قرار ندهید به خاطر این که قسمتى از آنچه را به آنها دادهاید (از مهر) تملک کنید».
مهریه؛ پشتوانه اقتصادی برای زن
- مهریه؛ تضمین اقتصادی زندگی آینده.
در جامعه ما با وجود تمام تغییراتی که صورت گرفته، هنوز اکثر زنان از نظر اقتصادی کاملا به مردان وابسته هستند و خود هیچگونه استقلال مالی ندارند تا بتوانند در فراز و نشیبهای زندگی به توانایی اقتصادی خود تکیه کنند. در حال حاضر، بسیاری از زنان جامعه ما خانهدار هستند و شغلی ندارند که بتواند منبع درآمد آنها باشد و خانهداری هم به عنوان شغل محسوب نمیشود و هیچگونه بیمه و مزیت اقتصادی هم برای آنها در برندارد.
حال، اگر همین زن در سنین میانسالی و بالاتر، به هر دلیلی مجبور به جدایی از همسرش شد و یا همسرش را از دست داد، فرصت و توانی برای آموختن و کار کردن ندارد و با مشکلات زیادی مواجه میشود و زندگی او باید توسط دیگران تأمین گردد. همین مسایل و آیندهنگریهاست که سبب میشود خانوادههای دختران به مهریه به مثابه یک پشتوانه اقتصادی در زندگی فرزندشان نگاه کنند و تصور کنند بالا بودن میزان مهریه موجب مستحکمتر شدن این پشتوانه خواهد بود.
به این ترتیب، اگر زن به هر دلیل از همسرش جدا شد مهریه خود را دریافت و به وسیله آن زندگی خود را تأمین میکند و اگر همسر خود را از دست داد، از آنجایی که تنها یک هشتم ارث مرد که عموما هم مقدار قابل توجهی نمیشود، به او میرسد، میتواند از مهریه خود استفاده کند. زیرا پس از فوت مرد و پیش از تقسیم ارثیه، اولین قسمتی که از اموال مرد برداشته میشود مهریه همسر اوست.
چشم و همچشمیهایی که مهریهها را بالا میبرند
- چشم و همچشمی.
مگر من از فلانی چه کمتر دارم که مهریهام کمتر باشد؟ مردم بشنوند مهریه را کم گرفتهایم میگویند دخترشان برایشان ارزش نداشت! فلانی چند سال قبل ازدواج کرد و مهریهاش 700 سکه بود، حالا که من میخواهم ازدواج کنم باید مهریهام از او بالاتر باشد، بالاخره چند سال گذشته است! این عبارات نمونهای از تعابیری هستند که همه ما در مورد تعیین مهریه بسیار شنیدهایم که سرچشمه همه آنها به چشم و همچشمیهای موجود در میان خانوادهها برمیگردد.
خانوادهها با ملاک قرار دادن چنین شاخصهایی برای تعیین مهریه از ملاکهای منطقی و معقول فاصله میگیرند و زندگی فرزندانشان و اجتماع را به دست مسایلی میسپارند که شاید در عرف جا افتاده باشد، اما مورد نکوهش صریح دین است و نتیجهای جز سخت شدن ازدواج و بالا رفتن سن آن در میان جوانان ندارد.
دلایل نگاه منفی به مهریههای سنگین
موضعگیری دین، علما، عقلا، مسئولان و کسانی که با نگاه مصلحتاندیشانه به مسایل نگاه میکنند نسبت به مهریههای سنگین منفی است. این موضعگیری منفی را میتوان در دلایل زیر جستجو کرد:
- تعیین مهریههای سنگین ایجاد سدی بزرگ و محکم بر سر راه ازدواج است و باعث بدبینی و عدم تمایل پسران به ازدواج و در نتیجه، بالا رفتن سن ازدواج دخترها و پسرها میشود که همین بالا رفتن سن ازدواج، آسیبهای اجتماعی زیادی را موجب خواهد شد.
- افزایش آمار زندانیانی که توانایی پرداخت مهریه را ندارند و مجبور هستند چند سال از زندگی خود را در زندان به سر برند که این مساله جدا از ایجاد مشکلات روحی و روانی، آسیبهای اجتماعی مختلفی را در آینده برای فرد و به تبع او اجتماع در پی خواهد داشت.
- بالا رفتن میزان مهریه موجب بیاعتمادی زوجین به یکدیگر نیز میشود و پایههای زندگی زناشویی را سست میکند؛ زیرا مرد خود را همیشه در ناحیه خطر احساس و فکر میکند که هر زمانی ممکن است زن از این مساله بر علیه او استفاده کند و اعتمادی را که لازمه زندگی زناشویی است نمیتواند به همسر خود داشته باشد.
- در برخی موارد مشاهده شده که مهریه بالا ابزاری برای کلاهبرداری و باجخواهی میشود.
وقتی مهریه فقط برای زمان جدایی کاربرد دارد
در جامعه امروز ما ارزشگذاریهای عجیبی در موارد مختلف دیده میشود که یکی از این ارزشگذاریها در خصوص زن و مهریه اوست. در عرف امروز جامعه ما بسیاری از مواقع، زنی ارزشمند شناخته میشود که مهریه بسیار زیادی داشته باشد، اما این مهریه را هیچگاه جز در زمان جدایی طلب نکند! اصولا، امروزه مهریه فقط مخصوص زمانی است که زندگی زناشویی به بنبست میرسد و طرفین قصد جدایی از یکدیگر را دارند و اگر زنی براساس حق شرعی خود در هنگام زندگی و به هر دلیلی مهریه خود را مطالبه کند به این معناست که قصد پشت پا زدن به زندگی را دارد.
ثواب زنی که مهریه خود را میبخشد
البته، روایات بسیاری وارد شده است که بهتر است زن از مقداری یا تمام مهریه خود گذشت کند و برای این کار که در حقیقت پایههای زندگی را مستحکم میکند و اعتماد مرد را به زن افزایش میدهد که زن او را برای خودش میخواهد نه برای مهری که قرار است دریافت کند، ثوابهای بسیاری ذکر شده است. به عنوان مثال، پیامبر (ص) زنی که مهریهاش را به شوهرش میبخشد جزو آن گروه از زنانی معرفی میکند که عذاب قبر از آنان برطرف میشود و با فاطمه زهرا (س) محشور خواهند شد. (5)
در حدیث دیگری از رسول خدا (ص) نیز آمده است: هر زنی که قبل از عروسی مهرش را به شوهرش ببخشد خداوند در برابر هر دیناری ثواب آزاد کردن یک بنده به او عطا خواهد کرد. گفته شد: «یا رسولالله! بخشش بعد از عروسی چطور است؟» فرمود: «وسیله مودت و الفت میشود.»
خداوند در آیه چهارم سوره مبارکه نساء میفرماید: «واتوا النساء صدُقاتهن نِحلة فان طبن لکم عن شی ء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا»؛ و مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنان بپردازید، اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند از آن برخوردار شوید که حلال و گواراست.
مهریه قیمت خرید زن نیست
«صدُقاتهن» از ماده «صداق» است و بدان جهت به مهر «صداق» یا «صدُقه» گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد و محبت او به زن است. کلمه «نحله» نیز به گفته راغباصفهانی از «نحل» به معنای زنبورعسل است؛ چون زنبورعسل بدون توقعی عسل خود را میبخشد. لذا کلمه «نحله» کاملا تصریح دارد که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی، پیشکشی، عطیه و هدیه نیست. (6)
با این اوصاف، مهریه، قیمت خرید زن نیست، بلکه هدیهای است که از جانب مرد به زن پرداخته میشود و اگر زنان به همین دید به مهریه نگاه کنند و توقع دیگری از آن نداشته باشند و همچنین مردان، این هدیه را «دِینی» به گردن خود ببینند که باید در اسرع وقت پرداخت کنند بسیاری از مشکلاتی که امروز از این ناحیه ایجاد شده است، مرتفع خواهد شد.
پینوشتها:
1. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ص 3577.
2. کنز العمال، ج 16، ص 323.
3. وسایل الشیعه، ج 21، ص 267.
4. بحارالانوار ،ج 34، ص 171.
5. وسائل الشیعه ج 21، ص 285.
6. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ج3، ص 265.