به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمدحسین صفار هرندی در یادداشتی ادعای عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات را تکذیب کرد.
متن کامل یادداشت محمد حسین صفار هرندی به شرح زیر است:
اخیرا در فضای مجازی یادداشتی از وزیر فرهنگ و ارشاد دوره اصلاحات منعکس شده که در آن آقای عطاالله مهاجرانی نوشته است:«در خبرها آمده بود که عکس مرا دوباره بر دیوار سالن کنفرانس وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، جناب آقای علی جنتی نصب کردهاند. سایتها هم تیتر زدند مهاجرانی به ارشاد بازگشت!که کژ تابی این تیتر آشکار است، راستش این ایده از خودم بود! تا با نگاه به عکسها بدانم روزی دوران وزارت تمام میشود،و حداکثر عکسی می ماند بر دیوار.نمیدانستم که وزرای پرشور و انقلابی آقایان صفار هرندی و حسینی به عکس حملهور میشوند و عکس را بر میدارند و پیروز میشوند و خود را به ثبت میرسانند.»
در طول سالیان گذشته , علیرغم تکرار نسبتهای خلاف، دربرخی اطلاعرسانیهای روز مره، انگیزه ای برای رفع تهمت از خویشتن نداشتهام،و بر این باور بودهام »انالله یدافع عن الذین آمنوا...»و نیز به مصداق کریمه:« و اذا مروا باللغو مروا کراما» موارد نادرست را به دیده اغماض نگریسته و گاه ، به مبتدی بودن جعلیات و انتسابهای دروغ به خویش ،از ته دل خندیدهام که آخرین نمونه از این دست ، شایعه برداشته شدن عکس جناب مهاجرانی از کنار تصاویر وزرای پیشین در دوره خدمتگزاری بنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
ایشان که در سالهای اخیر ، بیش از ملت خود ، مشمول عنایات ویژه پادشاه سعودی و ملکه انگلیس بودهاند، عجیب است که پس از گذشت بیش از چهار سال از پایان دوره تصدی اینجانب در آن وزارتخانه ، تازه به این کشف بزرگ نایل آمدهاند؟ و عجیبتر آنکه چگونه از خود نپرسیدهاند اگر در دوره مسئولیت صفار هرندی ، عکس ایشان به زیر کشیده شده ، دیگر چه نیازی به پایین آوردن آن در دوره وزیر بعدی (دکتر حسینی) بوده است؟ نکند که عادت ایشان به افراط و زیادهروی در برخی موارد عملی ، به مبالغه در اندیشه و قلمشان هم سرایت کرده است؟
ممکن است گفته شود که دوری ایشان از سرزمین مادری و فاصله هزاران کیلومتری شان از ایران سبب پذیرش شایعهای دروغین بوده است، اما مگر امروز ما در عصر حجر زندگی میکنیم؟ در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات که دقایق اخبار و لطائف لحظهها از نگاه نافذ و کاوشگر خبرنگاران و عکاسان چیره دست پنهان نمیماند،آیا بهتر نبود به جای حکم راندن در میدان اوهام و خیالات علیه این و آن ، به اخبار و تصاویر جلسات به ویژه آخرین جلسه بنده در سالن کنفرانس دفتر وزیر مراجعه میشد، یا حتی عکسی را مشاهده میکردند که 10 ماه پس از آغاز وزارت دکتر حسینی (تیرماه 89) گرفته شده و در آن وزیر وقت در کنار تصاویر وزیران پیشین عکس یادگاری گرفته و گفتهاند:«دور نخواهد بود که عکس ما هم به این تصاویر ملحق شود.» اینها همه در فضای مجازی که قاعدتا آقای مهاجرانی در آن پرسه مکرر روزانه دارند،موجود است.
بنده اگر چه از زمان حذف تصویر وزیر جا خوش کرده در زیر سایه دولت فخیمه و دلائل این اقدام بی خبرم، اما برهان قاطعی بر صحت نصب تصاویر وزرای پیشین - بی کم و کاست- داشتهام و این کار شایسته را یاد آور «تلک الایام نداولها بینالناس» در کلام الهی میدانم چه مصداق بارز بیان و بازنمایی بدون سانسور تاریخ ، خود قرآن است که حتی نام امثال ابولهب را در آن صحیفه نورانی گنجانده است.
اگر قرار بود نام کسانی چون ابلیس، که بر عهد نخستین با خدا و اولیا او باقی نماندند ، از گنجینه تاریخ حذف شود، آنگاه نسلهای واپسین ، چگونه از خطرها و تهدیدهای کمین کرده در راه آگاه میشدند؟ چرا ما نباید بدانیم که در عصر حکومت عدل علوی، تعدادی از والیان و کارگزاران حکومتی یا فریفته و مرعوب قدرت شدند یا حب مال و افزودن عیال چنان به جانشان چنگ انداخت که با دل کندن از علی (ع) و پناهنده شدن به کاخ سبز اموی،جیرهخواری کاخ نشینان را در نیمه دیگر عمرشان بر زیستن در سایه سار حکومت مولا ترجیح دادند.
این همه از آن رو که عبرت انگیز و درس آموز است ، باید آشکار و برجسته پیش روی همگان قرار گیرد و تاکیدی مکرر بر این اندرز حکیمانه شود که « ای بسا ابلیس آدم رو که هست/پس به هر دستی نباید داد دست»
والسلام
محمد حسین صفار هرندی