به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، شهید قاضی طباطبایی منسوب به خاندان سادات عبدالوهابیه است که به دو نام «قاضی طباطبایی» و «شیخالاسلامی» شهرت داشتند. آیتالله سید محمدعلی قاضیطباطبایی که در 6 جمادی الاول 1331 هجری قمری (1293 شمسی) متولد شد از سادات حسنی است که نسبت او با 33 واسطه به حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (ع) میرسد.
ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از مادر و عموی خود میرزا اسدالله در مدرسه طالبیه تبریز فرا گرفت. در سال 1316 ش. هنگام قیام مردم تبریز، به اتفاق پدرش و به دلیل مبارزه، به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف اجباری در تهران و ری به تبریز بازگشت. او در سال 1318 ش. برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت و از آیات عظام گلپایگانی، حجت، صدر، بروجردی و امام خمینی (ره) درس آموخت. در سال 1328 ش. راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد و در درس آیات عظام حکیم، عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی، بجنوردی و علامه محمدحسین کاشفالغطاء شرکت کرد و در سال 1331 ش. مجددا به تبریز برگشت.
یاد کردن از امام (ره) وقتی ذکر نام ایشان جرم بود
با شروع نهضت اسلامی در سال 1341 ش. مبارزات او علیه رژیم پهلوی اوج گرفت و ایشان به عنوان یکی از ارکان مبارزه، رهبری مردم آذربایجان را در آن سالها به عهده گرفت. شهید قاضی در آن دوران که حتی ذکر نام امام خمینی (ره) جرم محسوب میشد، در منابر و سخنرانیهای خود از امام یاد و علنا از رژیم انتقاد میکرد. به دنبال سخنرانیهای افشاگرانه ایشان، ساواک در تاریخ13 آذر 1342ایشان را دستگیر و به همراه برخی علمای تبریز راهی زندان قزل قلعه میکند.
پس از دو ماه و پانزده روز ماندن در زندان، در روز اول ماه مبارک رمضان ایشان را از زندان قزل قلعه به سلطنتآباد تهران برده و بعد از چند روز با ضمانت برادرشان مبنی بر عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد میشود. پس از چهار ماه به ساواک خبر میرسد که آیتالله قاضی به شهر مقدس قم رفته و با امام خمینی (ره) دیدار کرده است. ایشان پس از دیدار با امام برای زیارت حضرت رضا (ع) به شهر مقدس مشهد مشرف شد و بعد از آن به رغم اینکه در تبعید بود، بدون اجازه رژیم، تهران را ترک و به تبریز بازگشت.
استقبالی که منجر به دستگیری دوباره شد
با انتشار خبر مراجعت ایشان به تبریز هزاران نفر از مردم از راهآهن تا محل زندگی شهید قاضی منتظر ایستاده و چنان استقبالی از ایشان به عمل آوردند که در تاریخ تبریز به یادگار مانده است. مشاهده چنین استقبال باشکوهی رژیم را به وحشت انداخت لذا در موضع انفعالی قرار گرفت و نیمه شب همان روز ایشان را مجددا دستگیر و به یکی از خانههای امن ساواک در سلطنتآباد تهران (پاسداران کنونی) منتقل کرد.
در اثر فعالیت و نامه آیتالله حاج سید محمدهادی میلانی، شهید قاضی طباطبایی بعد از چهل روز حصر در سلطنتآباد، به قید عدم خروج از حوزه قضایی تهران، مرخص شد و به منزل عموزادهاش در تهران رفت. ایشان پس از چهار ماه مجددا به تبریز مراجعت کرد و پس از ورود، طی سخنانی ضمن بیان وضعیت خود در زندان ساواک و مطلع کردن مردم از جنایات رژیم نسبت به خود و دیگر علما، به انتقاد از وضعیت موجود پرداخت.
ساواک که تاب تحمل سخنان ایشان را نداشت، برای بار سوم او را در تاریخ 29 مرداد 1343 دستگیر و به تهران منتقل کرد. ایشان در تهران به علت صدمات وارده در زندان ساواک بیمار و در بیمارستان «مهر» زیر نظر و مراقبت شدید ساواک به مدت 6 ماه بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. ایشان پس از شش ماه از بیمارستان مرخص شد، در حالی که آثار کسالت جسمی و جراحت روحی در وجودش کاملاً مشهود بود.
تبعید به بافق و زنجان
تمام این اتفاقات باعث نشد که آیتالله قاضی طباطبایی دست از مبارزه علیه رژیم پهلوی بردارد. ایشان در سیام آذر ماه سال 1347 مصادف با عید سعید فطر در خلال سخنزانی خود به جنایات اسرائیل غاصب اشاره کرد و پرده از روابط مخفی شاه و رژیم صهیونیستی برداشت. به دنبال این سخنرانی، مزدوران رژیم طی یک نشست فرمایشی، ایشان را محکوم به شش ماه تبعید در بافق کرمان کردند.
آیتالله قاضی طباطبایی در تاریخ 7 تیر 1348 پس از تحمل 6 ماه تبعید در بافق کرمان، به زنجان تبعید شد، اما ایشان بدون توجه به دستور ساواک به سوی تبریز حرکت کرد. هنگامی که ایشان به بستانآباد، 60 کیلومتری تبریز رسید، ساواک از موضوع مطلع شد و بلافاصله دستور داد از ورود ایشان به تبریز جلوگیری شود و ایشان را به زنجان راهی کنند. آیتالله قاضی بیش از چهار ماه در زنجان به حالت تبعید به سر برد تا با وساطت آیتالله سید احمد خوانساری از تبعید رها شد و در تاریخ 29 آبان 1348 به تهران رفت و پس از آن در تاریخ 6 آذر 1348 به تبریز مراجعت نمود.
آیتالله قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. ساواک با صرف بودجههای ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت میکرد تا اثرات فعالیتهای ایشان را در زمینهسازی برای انقلاب خنثی کند. شهید قاضی با اوجگیری مبارزات مردم که به واسطه شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مجالس منعقده برای آن شهید پیش آمد در آذربایجان به فعالیت پرداخت و اولین امضا کننده اعلامیه 29 بهمن 56 در چهلم شهدای قم بود.
برپایی اولین نماز جمعه در تبریز
شهید قاضی بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب از طرف امام به سمت امام جمعه تبریز منصوب شد و اولین نماز جمعه را در این شهر بر پا کرد. ایشان همچنین کمیتههای انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی و غربی را تشکیل داد و نقش زیادی در راهاندازی استانداریها، فرمانداریها و ادارات استان ایفا نمود.
خاطره شهید قاضی از سجده بر مهر نزد جوانان اهل سنت
آیتالله قاضی طباطبایی از پرچمداران وحدت اسلامی بود. او همواره بر وحدت جوامع اسلامی تأکید داشت و در فرصتهای مناسب برای تحقق بخشیدن به وحدت مسلمانان جهان میکوشید. او میگوید: «یاد دارم در زمانی که از سوریه برگشته، وارد عراق شدم، توقف کردیم که نماز مغرب را ادا کنیم و حرکت نماییم. وضو گرفتم و در صحن خانه وسیعی حصیر انداختم و خواستم مشغول نماز شوم که دیدم عدهای از جوانان اهل تسنن آمدند و در چند قدمی من ایستادند.
فهمیدم که میخواهند بدانند که چطور سجده خواهم کرد. من هم در موقع سجده پیشانی را بر بالای حصیر گذاشتم و سایر رفقا نیز اغلب از من تبعیت کردند. بعد از فراغت از نماز چند نفر از آنها جلو آمده از حقیقت سجده بر تربت کربلا که بعضی از همراهان در نماز گذاشته بودند، سوال کردند. واقع امر را به آنها بیان کردم. بسیار قانع شدند و اظهار نمودند که به ما جور دیگر تلقین کردهاند».
شهادت در روز عید قربان
شهادت آیتالله قاضی طباطبایی در دهم آبان 1358 مصادف با عید سعید قربان اتفاق افتاد. ایشان در خطبه نماز عید گفت: «مرا تهدید به قتل میکنند، من از شهادت نمیترسم و آمادهام. از خدا میخواهم». در همان روز، ایشان بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت از مسجد به منزل مورد هجوم عوامل گروه فرقان قرار گرفت و به شهادت رسید.
منابع:
- پایگاه اینترنتی بشیران جوان (دفتر تبلیغات اسلامی تهران)
- پایگاه اطلاعرسانی حوزه