حدود 34 سال پیش جوانان ایرانی «سفارت آمریکا» را لانه جاسوسی نامیدند و اکنون می بینیم که بعد از گذشت این مدت جوانان آزادیخواه دیگر کشورها نیز ...
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، امواجی از بیداری و امید در سراسر جهان، بخصوص امت اسلامی بوجود آمد؛ امواجی که در دریای متلاطم جهان آن روز توانست در اندک زمانی مناسبات قدرت حاکم بر جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد و قطب جدیدی به نام «جهان اسلام» در حمایت از مردمان و مستضعفان با محوریت مفهوم «عدالت جهانی» ایجاد کند.
حدود 34 سال پیش جوانان ایرانی «سفارت آمریکا» را لانه جاسوسی نامیدند و انجا را تسخیر کردند و اکنون میبینیم که بعد از گذشت این مدت جوانان آزادیخواه دیگر کشورها از لفظ لانه جاسوسی برای نام بردن سفارت آمریکا استفاده می کنند. در ادامه گزارش به چند جنایت انجام شده توسط آمریکا در جهان اشاره می کنیم ؛
کمک بلاعوض به رژیم صهیونیستی
چرا فریاد فلسطینیها و لبنانیهای مظلوم هیچ وقت در جهان غرب بازتابی ندارد؟ در منشور جنبش صهیونیسم میخوانیم: «هر یهودی، صهیونی است ولی لازم نیست که هر صهیونی، یهودی باشد.» افراد زیادی هستند که یهودی نبودند اما به صهیونیست بودن خود افتخار کردهاند مانند «ایدن»، »ترومن»، «آیزنهاور»، «کندی» و «جانسون» -رئیس جمهورهای آمریکا «چرچیل» - سیاستمدار بنام انگلیسی- در اواخر حیاتش میگفت: من یک صهیون ریشهدار هستم و به آن افتخار میکنم.
مالیاتدهندگان آمریکایی نمیدانند چه مبلغ هنگفتی به اسرائیل کمک میکنند. سردبیر نشریه «گزارش واشنگتن» گوشهای از حمایت بیپرده ایالات متحده برای رژیم صهیونیستی را فاش میکند:
1-هر اسرائیلی به طور میانگین 14630 دلار کمک از آمریکا دریافت کرده است.
2-مالیاتدهندگان آمریکایی در طول 49 سال گذشته 8/134 میلیارد دلار برای کمک به اسرائیل متضرر شدهاند.
3-پولهایی که تحت عنوان وام به اسرائیل اعطا میشود با اعمال نفوذ لابیهای یهودی هیچ گاه به خزانه آمریکا بازنمیگردد.
4-سکوت محافل رسمی و حتی سانسور اخبار واقعی در مورد کمکهای اعطایی به اسرائیل، امری انکارناپذیر است.
لانه جاسوسی و فساد در سوریه (1956-1957)
سوریه تنها کشور منطقه به شمار میآمد که کمک نظامی آمریکا را نپذیرفته و زیر بار رشتههایی که وابستهاش میساخت نرفته بود؛ چون معمولا پذیرش کمک نظامی به معنای حضور مستشاران و کارشناسان آمریکایی و تحکیم بنیه دفاعی «جهان آزاد» بود.
از نیمه قرن 20 ارتباطات هدفمند ماموران سازمان سیا با بعضی مقامات سوری از جمله وزیر خارجه و رهبر حزب محافظهکار آغاز شد.
پاکسازی کمونیستها و چپگراها، تاسیس ایستگاههای رادیویی در دمشق و حلب، خریداری چند افسر ارشد سوری و چند روزنامه که در دست مصریها و سعودیها بود مورد مذاکره قرار گرفت.
«کرمیت روزولت» ترتیب انتقال ماموری به نام «هوارد (راکی) استون» را از سودان به دمشق داد تا مطمئن باشد که مباشرت کودتا به دست فردی حرفهای انجام میگیرد. استون، اسطورهای در عملیات سری سیا به شمار میرفت و او را به عنوان مردی میشناختند که در سرنگونی دولت مصدق در چهار سال پیش به کرمیت روزولت کمک شایان کرده بود؛ هر چند سهم دقیق استون در کودتای ایران در پرده ابهام مانده بود. رهبر مورد نظر پس از کودتا، دیکتاتور راستگرای سابق سوریه، «شیشکلی» بود.
«ابراهیم حسینی» رئیس سازمان امنیت زمان شیشکلی، با گذرنامه جعل شده سیا وارد لبنان شد و قرار بود با اتومبیل سیاسی سفارت آمریکا از مرز سوریه عبور داده شود؛ اما کودتا پیش از اجرا برملا شد و افسران منتخب برای این عملیات، اسامی ماموران سیا را که به آنان رشوه داده بودند نزد رئیس سازمان امنیت سوریه فاش ساختند. معاون نظامی سفارت آمریکا، کنسولیار در سفارت و «هوارد استون» افسانهای (با پوشش ظاهری دبیر دوم سفارت)، شناسایی شده و از سوریه خارج شدند.
به افسران گفته شده بود آمریکا آماده است حدود 400 میلیون دلار به حکومت جدید سوریه کمک مالی کند مشروط بر اینکه اسرائیل از در صلح درآید اما وزارت خارجه آمریکا، ادعای سوریه را سرتاپا جعلی خواند.
ارتش مخفی سازمان سیا
ارتش مخفی سازمان سیا، بودجهای 15 برابر بودجه دیپلماتیک ایالات متحده را به خودش اختصاص داده است و در هر جایی که مایل باشد دست به اقدام میزند. در برزیل، این سازمان با پشتیبانی مستقیم سفیر آمریکا در برزیل به وسیله باندی از ژنرالهای جاهطلب برزیلی، حکومت دموکراتیک «گولارت» را سرنگون ساختند.
در آرژانتین نیز تانکهای آمریکایی حکومت غیرنظامی فروندیزی را فقط به خاطر دفاع نیم بندش از منابع طبقه متوسط کشور و عدم خدمت شایسته به کاپیتالیسم آمریکا، واژگون کردند. نظیر چنان وقایعی بارها در اکوادور، بولیوی، گواتمالا و هندوراس به وجود آمده است. یکی از کثیفترین و غیرقانونیترین حکمرانان معاصر به نام «تروخیلو» را مسلح ساخته و برعلیه مردم دومینیکن پشتیبانی و جنبش انقلابی و آزادی طلبانه مردم در 1965 مستقیما سرکوب کردند.
تخریب افغانستان و احیای تجارت مواد مخدر
در زمان دولت بوش به افغانستان، آمریکا بیشترین تلاش را برای نادیده گرفتن واقعیتهای تلخ افغانستان صورت میداد. کاخ سفید هنوز هم زیر بار مسئولیت عواقب یکی از شومترین تصمیمات خود نمیرود.
با گذشت ماهها از اشغال افغانستان، کشته و آواره شدن سیل عظیمی از مردم مستضعف افغان، نابود شدن اقتصاد و زیرساختهای اساسی کشور و تاراج منابع زیرزمینی و منافع حاصل از آن، هنوز اسامه بنلادن، زنده و سرحال در جایی نامعلوم به سر میبرد. از دیگر سو، موج بیسابقه تولید تریاک، افغانستان را فرا گرفته بود و این کشور در آستانه تبدیل شدن به مافیای بزرگ مواد مخدر بود.
بابی چارلز، مسئول اداره مبارزه با مواد مخدر وزارت خارجه آمریکا در آن زمان هشدار داد: «من زنگ خطر را به صدا درآوردم که این موضوع (رشد غیرقابل کنترل تولید تریاک، مقارن با اشغال افغانستان)، دموکراسی افغانستان را خواهد بلعید.» اواخر سال 2004 به چارلز اخطار شد که دیگر خیلی مزاحم شده است و اوایل سال بعد، توسط وزیر خارجه جدید (کاندولیزا رایس) برکنار شد.
ترکیب تحریم اقتصادی شدید و تهاجم نظامی
از زمان آتش بسی که علیالظاهر به جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 پایان داده بود، عراق به طور میانگین هر سه روز یکبار هدف بمب یا موشک قرار میگرفت. اینکه این بمبارانها، طولانیترین عملیات بمباران آمریکایی-انگلیسی تاریخ بود چندان توجه رسانهها را برنینگیخت؛ در حالی که جوامع کشاورزی، دهکدههای ماهیگیری و سایر اهداف غیرنظامی هدف قرار میگرفت.
از 14 باری که تا سال 2002 از تحریم اقتصادی، برای حفظ «نظم جهانی»! استفاده شد فقط تحریمهای عراق، جامع بود و واردات و صادرات آن از هر جنبه را در برمیگرفت و این برای کشوری که در حال بازیابی از جنگ منهدمکننده بود، بسیار سنگین است.
شعله جنگ در خلیج فارس
در جنگ خلیج فارس بهانهای که برای شعلهور کردن جنگ ارائه شد پاسخگویی به اشغال کویت توسط عراق بود و این بازی تبلیغاتی در حالی انجام شد که وقتی سازمان ملل، اشغال کرانه غربی رود اردن، ارتفاعات جولان، جنوب لبنان و حتی بیتالمقدس به وسیله اسرائیل را محکوم کرد، مقابله با اشغالگر صهیونیست برای آمریکا معنا و مفهومی نداشت. آمریکا به همان عملیات استعماری دست زد که انگلستان در 1961 انجام داد و کویت را از عراق جدا کرد. در آن زمان نصف تولیدات نفت عراق در کویت صورت میگرفت.
انگلیسیها یکی از فاسدترین حاکمان و روسای قبایل خاورمیانه را به حکومت کویت نصب کردند. نیکسون رئیس جمهور سابق آمریکا در نیویورک تایمز مورخه هفتم ژانویه 1991 چنین مینویسد: «ما به خاطر دفاع از دموکراسی به کویت نرفتهایم چون نه در کویت و نه در کشورهای منطقه دموکراسی وجود ندارد. ما برای سرکوبی یک دیکتاتور به کویت نرفتهایم... ما برای دفاع از تساوی بینالمللی هم به کویت نرفتهایم ما به این دلیل به آنجا رفتهایم که به هیچ کس اجازه ندهیم به منافع حیاتی ما لطمه بزند.»
ماموریت برای فیلیپین
جنگ با اسپانیا، آمریکا را در اولین قدمهای ورود در قرن بیستم، مسلط بر مجموعه جزایر بزرگ فیلیپین، جزایر اقیانوس آرام و جزیره پورتوریکو –همسایه باکو- کرد. رئیس جمهور مک کینلی به گروهی از مبلغان مسیحی توضیح داد: «کاری نمانده که انجام دهیم جز اینکه فیلیپینیها را به تعالی برسانیم، متمدن کنیم و مسیحی نماییم.»؛ اما سناتور بوریج پرده از سخاوت ایالات متحده برداشت و در سنا گفت: «درست در آن سوی جزایر فیلیپین، بازار بیانتها و نامحدود چین قرار دارد. اما از هیچ یک از آن دو، دست نمیکشیم.