گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ آیت الله مجتبی شهیدی کلهری مشهور به مجتبی تهرانی استاد مشهور اخلاق و مرجع تقلید و مدرس حوزه های علمیه تهران(مانند مدرسه مروی)بود؛ وی از محضر اساتید بزرگی همچون ادیب نیشابوری، آیت الله بروجردی، آیت الله حکیم، آیت الله گلپایگانی، علامه طباطبایی و... بهره برد.
این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهلبیت عصمت و طهارت، در دیماه سال 1391هـش؛ دار فانی را وداع گفت؛ در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
رُوِیَ عَنْ رَسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قال:
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ».[1]
روایت از پیغمبر اکرم منقول است که حضرت فرمودند: هرگاه روز قیامت بیاید، بنده قدم از قدم بر ندارد، مگر اینکه از او درباره چهار چیز پرسیده مىشود: 1- از عمرش که در چه راه نابود کرده است؛ 2- از جوانیش که در چه راه فرسوده است؛ 3- از کسبش که از کجا بدست آورده و در چه راهى مصرف کرده است؛ 4- و از دوستى ما اهل بیت.
4 سوالی که در قیامت از بنده می پرسند در حالی که قدم از قدم بر نداشته است
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ»؛ این تعبیری که می فرماید: «لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ»، کنایه است از اینکه قدم از قدم بر نمی دارد؛ قیامت که بر پا می شود، بنده هنوز قدم از قدم بر نداشته، از او درباره این چهار چیز پرسش می شود.
جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟
سؤال اول: «عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ»؛ از تو سؤال می کنند مدّتی که در نشئه دنیا بودی، عمرت را در چه راهی فنا کردی؟ چهطور مصرف کردی؟ اینجا در واقع یک سؤال کلّی از سراسر عمر انسان است؛ بگو هر چند سال که در دنیا بودی، چهکار کردی؟
سؤال دوم: «وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ»؛ نه تنها از سراسر عمر سؤال می کنند، از یک بخش خاصّ عمر هم سؤال میشود؛ یعنی از جوانی؛ معلوم می شود این بخش از عمر، از آن بخشهایی است که روی آن نظر بیشتری هست؛ «أَبْلَاهُ»، کنایه از کهنه کردن است؛ مثل لباسی که آرامآرام کهنه می شود؛ سؤال میشود که این جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟ در چه راهی این جوانی را فرسوده کردی؟
حب اهل بیت در قیامت کارسازی می کند
سؤال سوم: «وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ»؛ هر مقدار مال در دنیا به دست آوردی، چه کم چه زیاد، از چه راه به دست آوردی و در چه راه مصرف کردی؟ خوب دقت کنید! این خودش دو سؤال است: از چه راهی به دست آوردی؟ در چه راهی مصرف کردی؟
سؤال چهارم: «وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ و از پیوند قلبی و دوستی با ما اهل بیت نیز سؤال می شود؛ آیا پیوندی با ما برقرار کردی یا نه؟ معلوم می شود این سؤال چهارم در قیامت برای انسان جنبه سرنوشتی دارد؛ یعنی اگر کسی در دنیا محبّت اهل بیت را واقعاً در دلش جاسازی کند، این حبّ در قیامت کارسازی می کند؛ این سؤالات را از انسان می پرسند، پس جوابهایش را حاضر کنید! بالأخره باید جواب بدهیم دیگر. [2]
1 - بحارالانوار، جلد74، صفحه 162؛
2 - یکشنبه 1 اسفند 1389 – 16ربیع الاول 1432؛ مسجد جامع بازار تهران