آخرین اخبار:
کد خبر:۲۸۹۲۸۶
نگاهی به سریال «آوای باران»؛

آوای سیندرلا در شب‌های زمستانی/ «آوای باران»ی که از هند به گوش می‌رسد!

آدم‌های «آوای باران» تک بعدی هستند و تلاش چندانی برای شخصیت‌پردازی آنها صورت نگرفته و همه در حد تیپ‌های آشنا باقی مانده‌اند که یا دیو هستند یا فرشته!

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - مریم فاطمی؛ سریال آوای باران کاری از حسین سهیلی زاده که سریال‌هایی مانند «دلنوازان» و «فاصله‌ها» را در کارنامه خود دارد، این شب‌ها از شبکه سوم سیما در حال پخش است؛ سریالی که فارغ از کیفیت‌ آن، مخاطبان بسیاری را در شب‌های بلند زمستانی پای جعبه جادویی تلویزیون نشانده و مخاطبان بسیاری پیگیر ماجراهای آن هستند.


آوای بارانی که از هند به گوش می‌رسد!


آوای باران از همان ابتدای پخش، تکلیف خود را با مخاطب مشخص کرد و نشان داد سریالی ساده و بدون پیچیدگی‌های خاص و دارای قصه‌ای سر راست و تکراری و صد البته هندی طور! است که ادعای زیادی هم ندارد؛ در واقع آوای باران برای این ساخته شده که کنداکتور شبکه 3 در شب‌های زمستان با آن پر شود و مخاطب عام را نیز تا جایی که ممکن است با خود همراه کند، به همین دلیل قصه سریال قصه‌ای کلیشه‌ای و ساده است که بارها امتحان خود را پس داده و مخاطب تلویزیون نشان داده از این قصه‌ها بشدت استقبال می‌کند.


آوای باران قصه دختری است که مادر خود را از دست داده و در یک اتفاق از پدر خود جدا می‌افتد و در اثر آزار و اذیت‌های سرپرستانش سر از گداخانه‌های شهر درمی‌آورد و در انتها هم کاملاً قابل پیش‌بینی است که سیندرلا به زندگی اشرافی خود برمی‌گردد. در اینجا نویسنده و کارگردان نه تنها ابایی از این تشابهات داستانی نداشته‌اند، بلکه با استفاده از نام سیندرلا برای باران، دین خود را به این قصه قدیمی ادا کرده و صد البته که مخاطب عام را نیز پای این قصه‌ سیندرلایی نشانده‌اند.


آدم‌ها دو دسته‌اند؛ یا خوب مطلق یا شر مطلق!


آوای باران در شخصیت‌پردازی خود نیز از همان کلیشه‌های رایج استفاده و دو قطبی‌های ساده خیر و شر را خلق کرده است. اکثر شخصیت‌های اصلی آوای باران یا خیر هستند یا شر و حالت تعادل و نگاه خاکستری به آنها وجود ندارد. در یک سو طاها، مرضیه، مرتضی، فرید و باران نماد خیر مطلق و در سوی دیگر، زیور، نادر، سینا و شکیب نماد شر مطلق هستند که این مسئله در نامگذاری کاراکترها، بخصوص کاراکترهای مثبت رعایت شده است. به عبارت دیگر، در آوای باران نگاه صفر و یکی به آدم‌های قصه غلبه دارد و تنها در مورد شخصیتی مانند کیانوش است که نگاه خاکستری غلبه پیدا می‌کند؛ در واقع آدم‌های این سریال، آدم‌های تک بعدی هستند که تلاش چندانی برای شخصیت‌پردازی آنها صورت نگرفته و همه در حد تیپ‌های آشنا مانده‌اند که یا دیو هستند یا فرشته!


بازی‌‌های خوب نقش‌های منفی؛ بازی‌های بد نقش‌های مثبت


در این میان، بازی خوب برخی بازیگران چیزهایی به نقش‌ها اضافه کرده است. مثلاً مهران احمدی در نقش شکیب توانسته با بازی خوب خود تیپ شکیب را به یاد ماندنی کند که البته در این بین، گریم خوب نوید فرح‌مرزی هم موثر بوده است. الهام چرخنده نیز در نقش زیور خوب ظاهر شده و توانسته شمایل خوبی از تیپ یک مادر فولادزره! را ارائه دهد، اما گیر کار آوای باران در زمینه بازیگری و البته شخصیت‌پردازی، مانند بسیاری از سریال‌های تلویزیون به بازی‌های بازیگران نقش‌های مثبت و شخصیت‌پردازی آنها برمی‌گردد. آدم‌های مثبت این سریال نیز مانند نمونه‌های مشابه فراوانی از سریال‌های تلویزیون، کلیشه‌ای و فاقد کمترین جذابیتی هستند و بازیگران این نقش‌ها نیز بدترین بازی‌های سریال را دارند؛ مثلاً بازی سرد و بی روح حمیدرضا پگاه در نقش طاها یا بازی بسیاری بد و لهجه عجیب و ساختگی سپیده خداوردی در نقش مرضیه، مؤید این مطلب است؛ این در حالی است که تیپ‌های منفی سریال بازی‌های بهتری دارند.


کودکان در اینجا هم در حاشیه هستند


آن طور که از خلاصه داستان آوای باران که در رسانه‌ها مطرح شده بود، برمی‌آمد، آوای باران قرار بود سریالی در مورد کودکان کار باشد که این مسئله در تیتراژ کار نیز مشخص است، اما در این سریال عملاً کودکان کار در حاشیه قصه سیندرلایی قرار گرفته‌اند و به معضلات و آسیب‌هایی که آنها را تهدید می کند توجه چندانی نمی‌شود؛ در واقع در سریالی که به نام این کودکان ساخته شده این بچه‌ها در حاشیه هستند و آن چنان که باید و شاید به زندگی آنها پرداخته نمی‌شود. حتی باران هم که بین این بچه‌ها بزرگ شده هیچ وقت گدایی نکرده و کارهای خانه شکیب را انجام داده است، در حالی که واقعیت‌های زندگی این کودکان و خطرها و آسیب‌هایی که آنها را تهدید می‌کند قابل مقایسه با فضای استریل شده این سریال نیست.


آوای باران می‌توانست با لحاظ کردن مختصات و محدودیت‌های رسانه پر مخاطب تلویزیون و به کار بردن ظرافت و هوشمندی در پرداخت قصه، بیش از این به واقعیت‌های زندگی کودکانی که همه مخاطبان سریال آنها را سر چهار راه‌ها دیده‌اند، نزدیک شود و حساسیت‌هایی را نسبت به زندگی و آینده آنها در جامعه به وجود آورد و از این طریق باعث شود عزمی جدی‌تر در میان گروه‌های مختلف مردم و مسئولان برای حل مشکلات این کودکان ایجاد شود؛ زیرا وجود این تهدیدهای اجتماعی و شرایط زندگی آسیب‌زا نه تنها آینده فرد فرد این بچه‌ها را تهدید می‌کند، بلکه در آینده مشکلات و ناامنی‌های اجتماعی را برای جامعه به وجود می‌آورد، اما متأسفانه در سریال آوای باران این مسئله مورد توجه جدی قرار نگرفته و همان نگاه از بالا به پایین و تحقیرآمیزی که در جامعه نسبت به این بچه‌ها وجود دارد در این سریال نیز غلبه دارد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
بدون نام
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۵
به نکته خوبي اشاره کرديد،مرضيه و مرتضي با هم خواهر و برادر هستند.ولي مرتضي با لهجه تهراني صحبت ميکند ولي مرضيه معلوم نيست لهجه اش کجايي.
4
1
مريم
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۴
به نظرم کرم دارن چادري ها رو دهاتي نشون بدن.
س
۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۳۷
لهجه اين مرضيه موي بدن ادم رو سيخ ميکنه
انقدر ک يه جوري حرف ميزنه
مثل بدبختا
ز.ق
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۸
راست ميگيد اين لحجه مزخرف اين مرضيه ديگه نور الا نوره
63
2
لقمان
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲
اگه يه نکته مثبت داشته باشه همين لهجست وگرنه فيلم پر از سوتيه . همه چيز غير واقعيه يعني بيننده را چيز! فرض کردند. فقط مي خوان کشش بدهند .
از مسئولين صدا و سيما تقاظا مي کنيم از پخش فيلم ها و سريال ها به سمت طنز رو بيارند يه مدت طولاني هست که صدا و سيما ديگه طنز پخش نمي کنه و به سمت فيلم ها و سريال هاي غمناک رو آورده است . اين موضوع به شدت بر روي روح و روان مردم تاثير گذار است و متاسفانه اگر همين روند پيش برود بايد در آينده منتظر بيماري هاي روحي فراواني باشيم.
ابوذر
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۱
بازي و لهجه حال بهم زن
دانشجو
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۸
موافقم،شخصيتهاي مثبت داستان خيلي تکراري و خسته کننده هستند!
اي کاش بيشتر با مشکلات و بدبختي هاي بچه هاي کار آشنا ميشديم!
من
۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۶
خودش تو يه مصاحبه گفته بود که من خودم به کارگردان اين لهجه رو پيشنهاد دادم اونم استقبال کرده...
نام
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۸
سريالش واقعا بده ... واقعا بددددد
2
1
hamid sh
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۷
واقعا فيلم قشنگيه!!!يعني هست بهتر از اين؟داريم؟ راز بقا مذاشتن بهتر از اي بود...nemayum
1
1
عليرضا
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۳
من موندم دليل اينکه باران نبايد پيدا بشه و نادر حاضر اين همه هزينه کنه که باران نباشه چيه. تو رو خدا اگه مي دونيد بگيد!
مگه غير از اينه که دروغگويي نادر , زيور و دخترش معلوم شده و اموال هم به اسم باران وقعيه؟
2
0
الهام
-
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۶
چه نقد خوب و به جايي. اين قسمتهاي آخر سريال خيلي بي مزه شده.
طاها مثلا دخترش گم شده حالا هم که بعد 20 سال اومده دست روي دست گذاشته هيچ کاري نميکنه. آدم که دخترش گم ميشه بايد زمين و زمان رو بهم بدوزه.يا به بقيه ميگه واسه ام دخترم رو پيدا کنيد يا همه اش ميره ميخوابه / کاري به کار نادر و زيور هم نداره.!!!! دليل لهجه ي مرضيه و حالا ايدز گرفتنش رو هم نميفهمم . چه طور ميشه برادرش لهجه نداره ؟؟؟؟؟؟
فريد بعد از يه هفته فهميد گوشيش گم شده!!!!!
بچه هاي کار هم که هيچي . مثلا موضوع اصلي سريال در مورد اين بچه هاست!!!!!
اين سريال خيلي نقطه ي ضعف داره .
وسواس زيادي براي پايان بندي نتيجه ي عکس داره /
66
4
سجاد
۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰
دقيقا همينطوره.
چه جوريه فريد نفهميد گوشيش گم شده؟
در ضمن اين آخرو خيلي کش دادن و خيلي از اقوام ديگه حوصلشون سر اومده
سعيد
-
۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۳
علاوه بر نکته هاي گفته شده توسط دوستان ، مشکل ديگه اي که به نظر من به شعور مخاطب توهين ميکنه اينه که طاها سهام شرکت و به نام باران زده حالا چرا بيتا بايد اونو برگردونه ؟؟؟؟
5
0
علي
-
۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۳
اول تشکر ميکنم ولي مردم اينهمه مشکلات دارند به جاي اينکه يه برنامه اي بسازند تا خستگي از تنشون بياد بيرون و اينقدر ناراحت نشوند ، مي آيند و اعصاب مردم رو با اين جور سريال ها بهم ميريزند . من که با ديدن هيچ فيلمي اينقدر اعصابم خورد نشده بود .
13
0
رامين بهشتي
-
۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۶
لهجه مرضيه بد جور تو ذوق ميزنه
8
2
مريم
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۸
موافقم.اصلا جرا مرضيه ومرتضي که خواهر و برادر بودن بايد اينقدر تفاوت در لهجه داشته باشن؟
جواب: چون مرضيه چادريه بايد دهاتي باشه و چون مرتضي دکتره بايد بي لهجه باشه!
به نظرم يکم .... داشت فيلمش!
حرف حساب
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰
باسلام
نبايد فراموش کنيم که هر سريالي با خودش فرهنگ و خورده فرهنگ هايي مياره
طلاق ، خيانت ، اشرافي گري و داخل پرانتز ببخشيد (سوسک توله - سگ خورد و ...)
با نهايت تأسف عرض کنم قبلا شبکه هاي سيما هر کدام جداگانه نقد فيلم داشتند
که نتيجه چي شد؟ کجا بوديم و الان کجاييم؟
چرا تو فيلم هاي ما نکات مثبت خيلي کمه
به قول آقاي شهاب مرادي تفاخر يه نوع حماقته
وقتي يه بازيگر تو خونه 120متري نقش بازي ميکنه يا با فلان ماشين و برند زندگي مي کنه بسياري از مردم فکر مي کنن هنوز خيلي فاصله دارن و ...
بابا تو اگه پادشاه هم که باشي مغلوب روده ي خودتي
نخبگان علمي فرهنگي و خبرگزاري ها مسئوليت دارند
لذا اين مطالبه گري احساس ميشه و خواهشم اينه که ضمن تشکر خانم فاطمي و دست اندرکاران خبرگزاري دانشجو تو اين مسير سخت و پرارزش پيش قدم باشند
اللهم عجل لوليک الفرج...
5
0
سعيده
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۶
سلام!

به نظر من چند چيز در اين سريال مشخص نشد:

1-کيانوش پيدا نشد!(يعني بايد يه جوري مي فهميدن که کيانوش کشته شده و به خواهرش که خيلي هم نگرانشه خبر مي دادن)

2-معلوم نشد در حقيقت چه کساني براي طاها پاپوش درست کردند و هدفشون از اين کار چي بود؟آيا نادر هم در اين قضيه نقش داشت؟

3-چرا طاها به جستجو براي پيدا کردن کساني که براش پاپوش دوخته بودند،ادامه نداد؟چرا اين آدماي خلافکار پيدا و دستگير نشدند؟

4-بايد يه اثري از نادر پيدا ميشد.
7
1
سعيده
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۰
5-تکليف حامد معلوم نشد؟
5
0
محمد
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۱
موافقم باهات
مريم
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۴
کلا آخرش خيلي سمبل شده بود. وقتي ميخوان همه چي رو بذارن واسه قسمت آخر همين ميشه ديگه،اونوقت فرصت واسه جزئيات ندارن...
0
0
مريم
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۱
کلا يه جورايي توي فيلمش بعضيا رو خنگ نشون ميداد مثل طاها،کيانوش،حتي فريد فقط واسه اينکه اعصاب بيننده رو خورد کنه...
0
0
بدون نام
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۹
من که حالم از اين جور سريالا به هم مي خوره تا حالا يه قسمتشم نگاه نکردم. حيف وقتم نيست؟
1
0
پربازدیدترین آخرین اخبار