آخرین اخبار:
کد خبر:۲۸۹۷۶۳
یادکری از شهید عبدالله میثمی؛

جواب شهید میثمی به فرمانده عملیات/میثمی حقیقت پیروزی را چه می دانست

یکی از فرماندهان با چهره‌ای برافروخته وضعیت سخت عملیات را در خط مقدم تشریح کرد و گفت: تا کسی نیاید در همان صحنه قرار بگیرد نمی‌تواند اظهارنظر کند، شهید میثمی برخاست و گفت: عزیزم من هستم برو تا با هم برویم.

گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ شهید میثمی همان طور که در شب دوم عملیات بزرگ کربلای 5 به دوستان گفته بود: «من در این عملیات اجر خودم را از خدا می‌گیرم.» در تاریخ 9/11/65 وعده الهی تحقق یافت و در منطقه عملیاتی کربلای 5 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت.

 

 پایان ماموریت ما زمانی است که «پیمانی را که با خدا بسته‌ایم به مرحله صدق برسانیم.» ... وقتی انسان برای خدا کار کرد زمانی که یک کار کوچک می‌کند ولی چنان سود دارد و حاصل دارد که اصلا خودش هیچ باور نمی‌کند کار کردن مطلق خوب نیست، کار کردن برای خدا معراج دارد.
 
... خدا می‌داند اگر پیام شهید و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنهکاریم ... «برادران! پیشروی و عقب نشینی در خاک شکست و پیروزی نیست حقیقت پیروزی وحدت و انسجام؛ و حقیقت شکست اختلاف ماست. «سخنان شهید والامقام عبدالله میثمی»
 
دریادار شمخانی: آخرین باری که قامت نورانی و سبکبال شهید میثمی را دیدم در پنج ضعلی بود. آتش دشمن از همه سو می‌بارید آسمان زمین بالا چپ راست شرق غرب وضو داشت و من مشغول وضو شدم از او خواستم که منتظر من نماند و به سنگر پناه ببرد اما هرگز عزت نفس و شهامتش به او اجازه نداد که مرا تنها ترک کند. تا اینکه باهم در حالی که جمع کثیری از رزمندگان در اطراف کانال‌ها به سر می‌بردند به کانال‌های اطراف پناه بردیم اما او رفت و ما ... .»
 
نحوه شهادت: سرانجام همان طور که در شب دوم عملیات بزرگ کربلای 5 به دوستان گفته بود: «من در این عملیات اجر خودم را از خدا می‌گیرم.» در تاریخ 9/11/65 وعده الهی تحقق یافت و در منطقه عملیاتی کربلای 5 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز (مطابق با دوم جمادی الثانی که مصادف با شب شهادت حضرت زهرا (س) بود) و در ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی به دیدار معبود و مهمانی اولیای خدا شتافت.
 
در بحبوحه عملیات کربلای 5 در شدیدترین اوضاع تک‌های شدید و پاتک‌های شدیدتر در زمانی دائمی و طولانی شهید میثمی در قرارگاه حضور یافت.
 
یکی از فرماندهان با چهره‌ای برافروخته وضعیت سخت عملیات را در خط مقدم تشریح کرد.
 
فرماندهان هر راهکاری را می‌گفتند او می‌گفت انجام داده‌ایم و اوضاع را بسیار سخت گزارش می‌داد. همان طور که در سنگر قرارگاه ایستاده بود گفت: تا کسی نیاید در همان صحنه قرار بگیرد نمی‌تواند اظهارنظر کند.
 
شهید میثمی برخاست و گفت: عزیزم من هستم برو تا با هم برویم.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
hemat
-
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۲۱
بيا چون ميثمي عبد خداباش/ ز چوب کعبه اش در کربلا باش
2
0
پربازدیدترین آخرین اخبار