گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ در ادبیات علم مدیریت و ذیل موضوع راهبردهای رقابتی در بازار برای سازمان ها، چهار استراتژی پیشنهاد می شود.
این چهار استراتژی عام رقابتی که نمودار آن در زیر آمده است عبارتند از:
متمایز ساختن، پیشتازی در صرفه جویی، متمایز ساختن به صورت متمرکز، صرف هزینه به صورت متمرکز.
همان طور که در شکل دیده می شود؛ دو راهبرد اول مربوط به سازمان هایی است که در گستره ی وسیعی رقابت می کنند و دو راهبرد دوم مربوط است به سازمان هایی که در گستره ی محدودی رقابت می کنند و مخاطبین آن ها عده ی مشخص و محدودی است.
اما آنچه که از بیان این مسائل منظور نظر نویسنده است و مبحث بحث ما خواهدبود این است که برای سازمانی مثل صداوسیما که همواره در حال رقابت است(البته رقابت کردن مختص این سازمان نیست و همه ی سازمان های رسانه ای رقیب دارند و رقابت می کنند.)؛ استفاده از کدامیک از این 4 استراتژی مفید است؟ برای این که مختصات بحث بیشتر معلوم شود لازم به ذکر است که ما تنها در حیطه ی محصولات نمایشی این سازمان بحث می کنیم و باسایر محصولات کاری نداریم.
از آنچه که در سطور بالا آمد معلوم می شود که در حیطه ی محصولات نمایشی، سازمان مذکور، تنها یکی از دو استراتژی اول را می تواند برگزیند. چرا چون دو استراتژی دوم مربوط است به رقابت در بازار محدود. حال آنکه محدوده ی رقابتی سازمان صدا و سیما در عمده ی موارد گسترده است و این سازمان بنا دارد مخاطبین زیادی را با سلایق مختلف جلب کند.
بنابراین تا اینجا معلوم می شود که یکی از دو راهبرد: «متمایز ساختن» و «پیشتازی در صرفه جویی» باید انتخاب شود تا این سازمان بتوانددر حیطه ی محصولات نمایشی گوی سبقت را از رقیبان خود بگیرد. برای این که بدانیم کدام یک از این دو راهبرد مناسب است قدری به توضیح و تفصیل آنان می پردازیم.
دو راهبرد «متمایز ساختن» و «پیشتازی در صرفه جویی» در شرایطی مورد استفاده قرار می گیرد که سازمان ما در محدوده ی گسترده ای رقابت کند و مشتریان آن همه نوع فرد با هر نوع سلیقه باشد. نه این که تنها یک گروه خاص مشتری(مخاطب) ما باشند. در راهبرد «متمایز ساختن»؛ شما محصولی ارائه می کنید که رقبای شما آن محصول را ارائه نمی کنند یا این که نمی توانند ارائه کنند. لذا شما از آنان پیشی خواهید گرفت و مشتریان زیادی را به خود اختصاص خواهید داد و بازار را در دست خود خواهید گرفت. اصطلاحاً می گویند«سهم بازار» سازمان شما، بیش از سایر سازمان هاست.
اما در راهبرد «پیشتازی در صرفه جویی»، شما همان محصولی را که رقیبان شما به مخاطبین ارائه می کنند ارائه می کنید منتها هزینه ی کمتری صرف تولید آن محصول می کنید. لذا از آنان پیشی خواهید گرفت. چرا؟ چون هزینه ی تمام شده ی ساخت آن محصول برای سازمان شما کمتر است از هزینه ای که سایر سازمان ها برای ساخت همان محصول می کنند. از این رو شما میتوانید تعداد تولیدتان را هم افزایش دهید. این بار هم سهم بازار شما افزورده می شود؛ چون از آنجا که قیمت تمام شده ی محصول برای شما کمتر است، لذا بیشتر تولید می کنید و بازار مملو می شود از محصولات شما.
حال باید بررسی کنیم و ببینیم که موارد مطرح شده چه ارتباطی به سازمان صداوسیما پیدا می کند و چگونه این سازمان را در رقابت با سایرین یاری می کند؟
راهبرد «متمایزسازی» به نظر می رسد کمتر مورد استفاده ی یک چنین سازمانی باشد. چون قالب محصول شما چیز مشخصی است. یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی. نه بیشتر و نه کمتر!
پس تنها یک چیز می ماند؛ «پیشتازی در صرفه جویی»! اگر سازمان بتواند همان محصولی را که یک رسانه ی دیگر برای مخاطبین تولید می کند(از نظر کیفیت) به مخاطبین ارائه کند اما با هزینه ی کمتر ، گوی سبقت را از آنان ربوده و سهم بازار خود را افزایش داده است! یعنی محصول یک چیز است: فیلم و سریال . اما شما برای ساخت آن کمتر هزینه می کنید. لذا از رقبا جلوتر هستید.
اما این امر چگونه محقق می شود؟ واضح است. باید تلاش شود تا هزینه ی کمتری برای ساخت یک تولید نمایشی صرف شود. هزینه ها بر دونوع کلی است. هزینه های مادی و هزینه های نیروی انسانی. سعی شود که برای ساخت یک پروژه کمتر پول خرج شود و حتی الامکان افراد کمتری به ساخت یک پروژه اختصاص داده شود. این کار هم برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می کند و هم در این وانفساه مالی کمک حال سازمان خواهد بود. از سوی دیگر منطبق با راهبردهای اقتصاد مقاومتی است. شاید بسیاری از هزینه هایی که در یک پروژه صرف می شوند قابل تقلیل باشد که باید چنین کرد. لازم به ذکر است که کاهش هزینه ها به هیچ وجه نباید منجر به کاهش کیفیت شود. چون در این صورت مزیت رقابتی را از دست خواهیم داد.
اما چگونه؟
پیشنهاد کلیدی و لب مطلب:
جان یک کار نمایشی داستان آن است. اگر قصه قصه ی خوبی باشد، ولو این که کار در زمره ی بلاک باسترها و بیگ پروداکشن ها نباشد، مخاطب را به خود جذب می کند و با او ارتباط برقرار می کند. شما سریال های کره ای سال های اخیر را ببینید. این سریال ها اصلاً سریال های گران قیمتی نیستند. نه دکور های عظیم و بزرگی دارند و نه لوکیشن های خاصی دارند. اما دلیل این که مخاطب با آن ارتباط می گیرد داستان خوب آن است. یا سریالی نظیر سال های دوراز خانه(اوشین) نیز این گونه است. یا در میان سریال های داخلی می توان به سلطان شبان اشاره کرد که از این دسته بوده است. لذا لازم نیست حتماً سریال های الف ویژه با هزینه های هنگفت ساخت. شاید تولیداتی نظیر پایتخت نیز بتوانند جای آن ها را بگیرند و برای سازمان مزیت رقابتی هم ایجاد کند و ایضاً محقِق اقتصاد مقاومتی هم باشد.
سازمان با توليد سريال هايي مانند مختار، مي تواند در راهبرد اول نيز موفق باشد.