به گزارش گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»،حجت الاسلام علیرضا روزبهانی در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: حسین علی نوری بزرگ فرقه بهاییت در ابتدا ادعای پیغمبری در عصر جدید را دارد و پس از مدتی علی رغم این که میگوید من ادعای خدایی ندارم در تمامی رفتار، آثار و احکامش ادعای خدایی او کاملا به چشم میخورد.
وی افزود: حسین علی نوری آن چنان در گفتارش تشتت وجود دارد که نمیتوان با قاطعیت گفت که این شخص در نهایت چه میخواهد بگوید.
مدیر گروه فرق انحرافی مرکز تخصصی کلام و ادیان حوزه علمیه قم اظهار داشت: حسین علی نوری یک بار در نامهای که به ناصرالدین شاه قاجار مینویسد خود را نملیه فانی یعنی یک مورچه فانی میخواند و وقتی به یک وهابی مثلا در روستایی در یزد نامه مینویسد ادعای لا لا اله الّا انا المسجون الفرید می کند یعنی نیت خدایی جز من زندانی تنها.
وی تأکید کرد: حسین علی نوری تنها برای ارضا هواهای نفسانی خود و همچنین برای پاسخ گو بودن به استعمار که حامی او بودهاند در شرایط مختلف ادعاهای متفاوتی هم می کند.
وی در ادامه تصریح کرد: عباس افندی پسر حسین علی نوری در سفر غرب خود وحدت عالم انسانی را عصاره تعالیم و آیین پدرش میداند مسلما این جمله شعار دهان پرکنی است و باعث جذابیت در بین مردم خواهد شد اما باید از بهاییت پرسید که محور این وحدت چیست و انسانها از نظر آنها قرار است حول چه محوری به دور هم جمع شوند.
این کارشناس فرقههای مذهبی اضافه کرد: اگر پاسخ آنها این است که مردم باید به دور تعالیم بهاءالله جمع شوند باید گفت که چگونه می توان انسانها را به دور مکتب فردی جمع کرد که هنوز جایگاهش اثبات نشده است و هر روز ادعایی داشته تاجایی که خود را نیز خدا می خواند.
وی بیان داشت: بهاییت تصمیم دارد انسانها را به دور هم جمع کند در صورتی که همین مانیفست بهاییت در خودشان مرده است زیرا اختلافات بین رهبران این فرقه از جمله بین یحیی و بهاءالله چنان زیاد بوده که دولت عثمانی مجبور میشود آن ها را از هم دور کند.
حجت الاسلام روزبهانی در پایان خاطرنشان کرد: با یک مطالعه بسیار سطحی درباره تاریخ بهاییت متوجه اختلافات زیاد رهبران آنها خواهیم شد و این در حالی است که آن ها ادعای وحدت عالم انسانی را دارند.