گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» - سجاد مصطفی پور؛ از ابتدای شروع بحران در سوریه، مهم ترین عنصری که می توانست جایگاه مهم داشته باشد و بر تداوم بحران و چنددستگی در داخل سوریه تاثیر بگذارد، نقش کشورهای منطقه از جمله عربستان بود. از بدو شروع ناآرامی ها درشهرهای سوریه، عربستان سعودی به عنوان یک طراح و حامی جدی برای سقوط«بشار اسد» محسوب می شد که با حمایت های مالی، نظامی و عملیاتی خود سعی می کرد تا در کوتاهترین زمان ممکن به آنچه در سوریه می خواهد برسد. البته دیدیم که تا به امروز که 3 سال از بحران سوریه می گذرد هنوز عربستان در سودای سرنگونی «اسد» است و تا کنون به این هدف دست نیافته است. ولی نکته اساسی این است چرا عربستان به دنبال سرنگونی دولت سوریه بود و امروز چه هدفی را در برابر سوریه دنبال می کند؟
*با تحولاتی که در جهان عرب در منطقه روی داد، ژئوپلیتیک خاورمیانه از حیث ائتلاف ها دستخوش تغییر و تحولات گردید. به زعم تحلیلگران در منطقه خاورمیانه همواره دو خط فکری و محور سیاسی وجود داشته که کشورهای خاورمیانه را حول این محور به کنش سیاسی واداشته است. هر چند که چنین دسته بندی ای از کشورهای مذبور حول این دو محور خیلی گویا نیست و با پویایی های سیاسی در تضاد است، اما می توان از تقابل دو محور سخن گفت: محور محافظه کاری یا اعتدال عربی شامل عربستان سعودی، مصر، اردن و برخی از کشورهای عرب خلیج فارس و در مقابل محور مقاومت شامل ایران، سوریه، حزب الله لبنان و گروهای مقاومت در کشورهای خاورمیانه. از این رو بود که سوریه به عنوان کانون اساسی محور مقاومت مانع بزرگ در برابر خواسته های عربستان در منطقه بود پس ضرورت داشت برای تغییر موازنه قوا در منطقه به نفع عربستان اقدامی می شد پس چه طرحی بهتر از براندازی« بشار اسد».
*تاثیری که سوریه بر تقویت جایگاه ایران داشت مسئله دیگری بود که برای عربستان چندان خوشایند نبود، چرا که روز به روز گرایش و روابط کشورهای منطقه با ایران در حال بهبود بود و این امری بود که برای آینده و جایگاه سیاسی کشوری همچون عربستان می توانست خطرناک باشد. پس هر چه زودتر باید جلوی این روند گرفته می شد.
*صدور و نهادینه کردن باورهای موجود در عربستان به سایر کشورهای منطقه از جمله سوریه مسئله مهم دیگری بود چون «وهابی گری» و «سلفی گری» دو مقوله ای بودند که برای تقویت جایگاه عربستان در منطقه می توانستند موثر باشند.
با این وصف، عربستان سعودی با اقدامات متفاوت همواره درصدد براندازی نظام موجود در سوریه بود و دلیل این امر هم اگر خلاصه بگویم این بود که به دلیل ماهیت و ساختار کشور عربستان، خواسته این کشور «حفظ وضع موجود» در منطقه بود که وجود نظام هایی همچون ایران و سوریه و تحولات اخیر خاورمیانه یک خطر بزرگ بر حفظ این استراتژی در آینده بود پس باید عربستان با مهره چینی در منطقه و ایجاد وضعیت برهم زننده، وضعیت موجود را در منطقه حفظ می کرد.
اکنون با نزدیک شدن به انتخابات سوریه ـ 13 خرداد ـ، طبیعتا اهداف عربستان در سوریه با شکست بزرگ مواجه می شود و به نظر نمی رسد پیروی از مسیر دموکراتیک در سوریه مطلوبیتی برای سعودی ها داشته باشد. به این دلیل است که با هم پیمانان غربی خود تلاش میکنند برگزاری انتخابات در سوریه را نامشروع و غیر قانونی جلوه دهند و این بدین علت است که برگزاری موفقیت آمیز انتخابات در سوریه نه تنها تمامی برنامه های مخالفان دولت «بشار اسد» را به چالش و شکست می کشاند بلکه با نهادینه کردن مسیر دموکراتیک در منطقه خاورمیانه، تهدید جدی برای ساختار کشورهایی چون عربستان خواهد بود با توجه به اینکه سعودی ها امروز درگیری های داخلی هم در راس حاکمیتی خود دارند.
پس می بینیم نه تنها عربستان نتوانست آنچه می خواهد در سوریه و منطقه پیاده کند بلکه با پشت سرگذاشتن بحران توسط مسئولان دولت سوریه، اکنون معادله رابطه ای این دو کشور به سمتی پیش می رود که با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه این کشور یک «تهدید بزرگ» برای عربستان و آینده سیاسی این کشور در منطقه ایجاد می کند.