گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ چندی پیش، خانواده یک ناهی از منکر در شهر درجزین استان سمنان مورد آزار و اذیت اوباش قرار گرفتند. دختر کوچک این خانواده که از بیماری سرطان رنج می برد، پس از حمله اراذل و اوباش به خانه آنها که از عوامل توزیع مشروبات الکلی بودند، دلنوشتهای را برای رهبر معظم انقلاب نوشته است. «میترا کلاته عربی» برای رهبری این طور نوشت:
بسمه تعالی
سلام رهبر مهربانم
«تو این دنیا حرف دلم رو نمیتونم به کسی بگم بجز خودت؛ می خوام با هات درد دل کنم.
رهبرم! من قلبم درد گرفته و جلوی اشکهامو نمیتونم بگیرم؛ میدونی چرا؟ امروز جلوی درمون دعوای خیلی بدی شد. به شما توهین کردن، به بسیج توهین کردن، به خانوادمون توهین کردن و من که فحشهای خیلی بدی شنیدم، خیلی ناراحت شدم و حالم بد شد.
بابا هم سرکار بود و محسن هم مغازه بود. مهدی وقتی فهمید دارن به شما توهین میکنن و فحشهای بدی میدن، خیلی عصبانی شد؛ رفت در زد که بیاین بیرون و بگین چرا این حرف هارو زدین.
فقط تو دلم صداتون کردم و فریاد زدم. بعد جلوی درمون شد صحرای کربلا، پنج نفر آدمهای شرور افتادن سر مهدی فقط میزدنش من فقط داد میزدم مهدی، مهدی، تو رو خدا نزنینش... وقتی دیدم دارن چاقو در میارن، میرن سمت مهدی من رفتم جلو که اگر چاقو میزنن به من بخوره نه به مهدی...
راستی می دونستی می خواستن مهدی رو زیر ماشین بگیرن؟
رهبرم پاره تنم! دلم خونه از یه طرف که به ما حمله کردن و داشتن چادر از سرم می گرفتن، اما نذاشتم. میگن امام حسین وقتی میخواست برود به جنگ چون میدونست دیگه بر نمیگرده به خواهرش زینب گفت اگر من شهید شدم برام گریه نکنید که چادر از روی سرتون برود کنار و نامحرم موهایتان را ببیند.
اینها فقط دوست داشتن اشکها و زجری که میکشیم رو ببینند...
یه رازی هم هست که من بهت نگفتم؛ واقعیتش من مریضم یه بار عمل کردم، هنوز تحت نظر دکترم اما شما خودتو نو ناراحت نکنید به امید خدا زود حالم خوب میشه.
تو این دعوایی که شد، مردی به من حمله کرد و دوبار حالم بهم خورد؛ آخه دکتر اصغری گفته نباید عصبانی بشه، براش بده ممکنه تشنج کنم ولی وقتی دیدم آجر به پای مهدی زدن، مهدی با صورت خورد زمین حالم خیلی بد شد. بگذریم... یه چیزی بهتون بگم همه میگن دلم پاکه چون من خیلی خواب امام هارو میبینم که با من صحبت میکنن اما یه شب خواب امام خمینی رو دیدم که به من خاک کربلا رو داد و با من صحبت میکرد ولی قول بده که به کسی نگی... دوستت دارم یه دنیا... همیشه تو قلب منی ...»
فداي غيرت و مردانگيت آقا مهدي
کجاي اين نامه و خبر اومده که اسم اين دخترخانم ميترا خانومه؟
اينجا اسمشونو نوشته ::
گروه اجتماعي «خبرگزاري دانشجو»؛ چندي پيش، خانواده يک ناهي از منکر در شهر درجزين استان سمنان مورد آزار و اذيت اوباش قرار گرفتند. دختر کوچک اين خانواده که از بيماري سرطان رنج مي برد، پس از حمله اراذل و اوباش به خانه آنها که از عوامل توزيع مشروبات الکلي بودند، دلنوشتهاي را براي رهبر معظم انقلاب نوشته است. «ميترا کلاته عربي» براي رهبري اين طور نوشت:
بسمه تعالي
سلام رهبر مهربانم
خواهرم منم با تو هم مسيرم نگران نباش تنها نيستي.زينبي بمان.براي ما هم التماس دعا.
ياد حضرت رقيه افتادم و صحراي کربلا...
عزيزم
تو واقعا دلت پاکه که با يه نامه اشک آدمو در مياري
مي دونم بعضي آدمها به وظايفشون عمل نمي کنند ولي ما همه پشتت هستيم
تو عزيزي
ممنون که انقدر به حضرت آقا علاقه داري
آقا جون در کشور شيعه ببين با بچه بسيجيا چيکار مي کنن
غصه نخور خواهرم
هنوز برادران شما ابوالفضل گونه از حرمت چادر شما به حرمت چادر خاکي مادرمان زهرا دفاع خواهند کرد پس نگران نباش که ماهستيم.
جانم فدات.....
بچه هاي خبرگزاري يه لطفي کنيد پيگيري کنيد بينيد به اقا رسيده يا نه.
انشالله
ازخوندن نامه اي که به سرورم آقاي امام خامنه اي نوشتي قلبم جريحه دار شد. کاش بودم اون موقع تا براي غيرت تو و برادرت مهدي شاهرگمو بدم
سلام عليکم
اين مطلب شما در وبلاگ تسنيم رهپوي آفتاب ولايت نشر شد.
ياعلي
آخه برادر عزيزي که راي منفي به بعضي از اين نظرا ميدي منظورت از اين کار چيه ؟؟؟؟!!!! يعني کار اون ارازل رو تاييد ميکني ؟/! واقعا که.
برادرم مهدي و خواهرم من هم بعنوان سرباز رهبري با شما ابراز همدردي ميکنم خداوند وعده داده و انشاءالله وعده اش نزديک است
يا ابا صالح المهدي ادرکني ولا تهلکني
9