جنگ اخیر غزه در راستای آرماگدون‌گرایی است/ حمله "داعش" به عراق انحرافی بود

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، دکتر رضا سراج عصر امروز در جمع دانشجویان خط امام در مشهد به بیان نگاهی جدید و راهبردی در باره جریان داعش و صهیوینیست ها پرداخت و دراین خصوص با بیان اخیر سیدحسن نصرالله گفت: اخیر سیدحسن نصرالله به دو نکته ظرفیت و دقیق اشاره کرده است اول اینکه پیروزی مقاومت حمله اسرائیل به لبنان را عقب انداخت و دوم داعش به ترکیه و عربستان نیز حمله خواهد کرد.

وی با بیان اینکه صحبت های سیدحسن نصرالله همواره از عقبه اطلاعاتی برخوردار است گفت: حمله داعش به عراق و صهیونیست به غزه نیاز به تحلیل توأمان دارد که در این خصوص باید عقبه سرویس های اطلاعاتی امریکا، اسرائیل، انگلیس، عربستان و اردن را در نظر گرفت.

سراج داعش را موج چهارم جریان صوفی گری دانست و گفت: این موج از سال 2006 به صورت دست آموز از دل زندان های امریکا شکل گرفت.

وی تصریح کرد: بعد از اینکه القاعده از کنترل امریکایی ها خارج شد بن لادن در چارچوب استراتژی خودش سعی داشت لشکری به نام لشکر آزادی خود ایجاد کند.

وی افزود: از آنجایی که جریان القاعده کاملا زیر نظر سرویس های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل بود مرتبطین با جریان لشکر آزادی قدس خیلی سریع شناسایی و دستگیر شدند و عده زیادی از آنها به زندان گوانتانامو منتقل و بعد از یک دوره سنگین مجازات مجبور به همکاری با سرویس های اطلاعاتی غرب شدند اینها بعد از آزادی از زندان بر شبکه های برای شناسایی پیکارجویان شدند.

وی در خصوص بخش دیگری این گروه ها گفت: بخش دیگر این جریان تکفیری به زندان ابوغریب برگشت و در آنجا هم سازماندهی جریان تکفیری شکل گرفت که ابوبکر بغدادی سرگشته داعش در سال 2004 در عراق دستگیر شد و پس از دو سه سالی به همکاری با سرویس های اطلاعاتی غرب روی آورد.

سراج با اشاره به نقش سرکرده داعش پس از آزادی از زندان گفت: وظیفه این گروه ارتباط با سران القاعده برای شناسایی آنها بود که در نتیجه آن تعداد زیادی از افراد القاعده در عراق حذف شدند.

وی آغاز فعالیت داعش را پس از حذف عناصر القاعده دانست و فعالیت های آنها را در راستای اهداف زیر عنوان کرد 1. بی ثباتی کشورهای هدف در منطقه 2. تثیت بی ثباتی و بر هم خوردن آرامش در این کشورها 3. ایجاد ارتش ها درگیر به منظور زمین گیر کردن و تحلیل رفتن آنها 4. ایجاد دولت های بی ثبات 5. تقسیم کشورهای بزرگ منطقه و کشورهای کوچک تر برای ایجاد خاورمیانه جدید 6. نمایش چهره خشن از اسلام 7. معکوس سازی بیداری اسلامی 8. به کارگیری پیکارجویان مسلمان در اروپا و امریکا برای عملیات در خاورمیانه به منظور برطرف سازی خطر احتمالی آنها 9. مشغول سازی افکار عمومی به قضیه خلافت و جنگ بین شعیه و سنی 10. جنگ ادراکی علیه ایران به منظور تعامل و رابطه با امریکا.

این کارشناس مسائل استراتژیک در خصوص انتخاب عراق برای حمله توسط داعش و سناریو کلی آنها گفت: در منازعه صهیونیست های مسیحی برای تعجیل در فرج مسیحی، مسیحیان باید عراق را نابود کنند و رود فرات باید خشک شود. سناریو کلی این بوده که تکفیری ها بعد از ایجاد بی ثباتی و درگیر کردن ارتش سوریه به عراق بیایند و سپس به سراغ کشورهای عربی دیگر بروند که ممکن است به صورت محدود اقداماتی را هم علیه ما ترتیب دهند.

وی افزود: برنامه این بوده است که تکفیری ها جهان اسلام را مشغول کنند و جنگ اعتقادی راه بیندازند و سپس در دل این انحراف افکار عمومی جهان اسلام صهیونیست های با خیال آسوده به غزه حمله کرده و مقاومت را خلع سلاح کنند و سپس متوجه لبنان شوند.

وی خاطرنشان کرد: در این فرصت تکفیری های لبنان هم ارتش لبنان را درگیر کنند تا اسرائیل در شرایط آماده شده کار خود را انجام دهد.

سراج از ترس اسرائیل برای اخراج فلسطینیان از سرزمینشان سخن گفت و تصریح کرد: بنا بود که اسرائیل فلسطینان را مجبور به مهاجرت به صحرای سینا کند و بعد هم با حمله به کرانه باختری آنها را مجبور به مهاجرت به اردن نماید.

وی افزود: اگر می توانستند این سناریو در سایه اقدامات داعش شکل دهند و فسلطین را خالی از مسلمانان کنند آنگاه جنگ نهایی را شکل می دادند.

سراج حمله اسرائیل و داعش به عراق کلیدی برای سناریو جنگ مقدس دانست و با ابراز از عدم تحقق آن با خرسندی گفت: با این وجود جریان داعش همچنان باقی است و به کار خودش ادامه می دهد و جهان اسلام را نشانه گرفته است.

وی سرویس های اطلاعاتی را خطرناک تر از داعش عنوان کردو با اشاره به حمایت آل سعود از داعش گفت: تبار آل سعود به یهود خیبر برمی گردد این یعنی یهودیان موفق به نفوذ درمرکز جهان اسلام شده و بعد نفوذ در مسیحیت شدند.

وی افزود: امروز اگر به امریکایی ها و صهیونیست های درحال ستیز هستیم دلیل آن این است که ممکن است این غده سرطانی کل منطقه را بگیرد.

سراج در پایان صحبت های خود را با این سوال پایان داد که چگونه می توان با قدرت های سلطه گر واندیشه های بسیار خطرناک آنها تعامل برقرار کرد و افزود: کسانی که امروز نظریه تعامل گرایی در سیاست خارجه را مطرح می کنند و اخمشان را نثار دوستان و خندهایشان را نثار دشمنان می کنند آیا نمی دانند که آنها اهل تعامل نیستند بازی برد برد اعتقادی ندارند.