آخرین اخبار:
کد خبر:۳۵۳۰۳۱

ماجرای خواستگاری امام رضا (ع)از دختر رفتگر شهرداري مشهد

كرامت علي ابن موسي الرضا آنچنان است كه هيچ طراحي نمي‌تواند به زيبايي علي ابن موسي الرضا (ع) طرح‌ريزي چگونگي رسيدن محبانش به حوائج‌شان را ايجاد كند آنچنان كه امام رضا (ع) دختر رفتگر شهرداري مشهد را برای پسر تاجر تهراني خواستگاري كرد.

به گزارش خبرنگار «خبرگزاري دانشجو» از مشهد، حجت‌الاسلام رضوان طلب، مشاور وزارت علوم امروز در جمع دانش پژوهان نخبه و برگزيده فرهنگي در اختتاميه بيست و دومين جشنواره فرهنگي- هنري دانشجويان دانشگاه فني و حرفه‌اي  در سالن آمفي تئاتر دانشكده علوم پايه دانشگاه فردوسي مشهد گفت: هر كس در اين عالم يك برند براي شناسايي خود دارد و در عين حال يك ناجي كه به آن وابسته است و از طريق آن ارتباط خود با خداوند را حفظ مي‌كند.

 

وي افزود:‌ مفاخر علمي براي ما فخر هستند و در هر عرصه‌اي كه باشند چه فني و تخصصي و چه ورزشي و هنري براي ما داراي امتياز و هديه‌اي از سوي خداوند محسوب مي‌شوند.

 

مشاور وزارت علوم ضمن بيان اين نكته كه ما امامان خود را از راه فكر علم قلب و معرفت شناسايي مي‌كنيم، شناخت امام رضا (ع) را محصول معرفت قلبي دانست و افزود: خاطراتي را از علي ابن موسي الرضا (ع) نقل مي كنم كه تا كنون در كتاب‌هاي منصوب به معجزات ايشان در حرم علي ابن موسي الرضا ثبت نشده است و نقل قول از حجت الاسلام قرائتي در ديدار با خادميني است كه اين خاطرات را در سينه خود محفوظ نگه داشته بودند.

 

رضوان طلب با بيان اينكه در يكي از اين خاطرات خادم ذكر مي‌كند كه در شبي زمستاني و در آخرهاي شب حجت‌الاسلام قرائتي را در حال عبور از حرم و خارج شدن از درب خروجي ديدم، گفت: حجت‌الاسلام قرائتي در پاسخ خادمين جهت اينكه لحظاتي را با آنها باشد از آنها مي‌خواهد در هنگام صرف چاي اگر خاطراتي از معجزات امام رضا(ع) در ذهن دارند كه در جايي نقل قول نشده براي او بازگو كنند، خادم در پاسخ به خواسته قرائتي يك خاطره زيبا از معجزات ثامن الحجج بيان مي‌كند كه من محفل دانشجويي امروز را مناسب نقل قول اين سه خاطره مي‌دانم.

 

وی گفت: در يكي از اين نقل قول‌ها خادم مي‌گويد من دوست تاجري داشتم كه در تهران زندگي مي‌كرد زماني با من تماس گرفت و گفت شما كه خادم علي ابن موسي الرضا هستيد براي گرفتاري من از آقا تقاضايي داشته باشيد كه هرچه سريعتر مشكلم حل شود، من به دوست خود گفتم الحمدالله راه باز است و مي‌تواني به راحتي به مشهد بيايي خود شخصا به مشهد آمده و خواسته خود را تقاضا كنيد تا ان‌شاالله زودتر به نتيجه برسيد، اين خادم ادامه داد دوست من دقيقا زماني به زيارت آقا آمد كه ما مراسم غبارروبي از ضريح امام هشتم(ع) را در دستور كار داشتيم، در حالي كه لباس سفيدي براي انجام اين مراسم بر تن كرده بوديم به ايشان نيز لباس سفيدي داده و با هم وارد ضريح شديم پس از غبارروبي داخل ضريح دوست من از من خواست مقداري از غبار جمع شده از روي مرقد حضرت را به وي بدهند تا به همراه خود براي خانواده به تهران ببرد خادم ابراز داشت يكي ديگر از خادمين يكي از كاغذهایی را كه مردم به داخل ضريح انداخته بودند از گوشه از ضريح برداشت مقداري از غبار مرقد حضرت را به روي آن ريخت و به دوست من داد در هنگامي كه دوستم را به سمت تهران بدرقه مي‌كردم او به من گفت در حقيقت مشكل من پسرم است كه با وجود اصرار ما براي ازدواج علاقه دارد به خارج از كشور رفته و دختر غربي را به همسري برگزيند و هر چه به او مي گوييم رفتار تو براي ما توجيه پذير نيست و دختران مناسبي در تهران وجود دارند كه مي‌توان با آنها ازدواج كرد او نمي‌پذيرد.

 

خادم در ادامه در نقل قول خود مي‌گويد: مدت‌ها بعد با دوستم تماس گرفتم و او به من گفت هنگامي كه به خانه رسيدم براي خانواده تعريف كردم كه چگونه داخل ضريح رفته و به غبارروبي مرقد پرداختم و به همسرم گفتم ليوان آبي بياورد تا از غبار مرقد امام هشتم در داخل آن ريخته و همه اعضاي خانواده به عنوان تبرك آن را بنوشند.

 

رضوان طلب خاطرنشان كرد:‌ در اين لحظه خادم در حالي كه منقلب شده بود به قرائتي مي‌گويد فرزند پسر دوست من با اكراه از اين كه اين آب را بنوشد و يا اصلا كار درستي است يا خير جرعه‌اي از آن را مي خورد و دوست تاجر من كاغذي را كه غبار را از درون آن در داخل ليوان ريخته بود در كنار مبل در گوشه‌اي مي‌اندازد، پسر دوست تاجر من پس از خوردن آب با كاغذ بازي مي‌كند و محتواي آن را به صورت اتفاقي مي‌خواند.

 

مشاور وزارت علوم ادامه داد: به يكباره فرزندم پس از ساعتي به من گفت پدر من مي‌خواهم ازدواج كنم به او گفتم فرزندم ليستي از دختران تاجري كه هم تراز ما مي باشند از مدت ها قبل من و مادرت آماده كرده بوديم تا در صورت توافق شما مراسم خواستگاري را صورت دهيم، در حالي كه آماده بودم ليست را به او نشان بدهم پسرم گفت من مي خواهم با دختري ازدواج كنم كه در اين برگه نامش وجود دارد با تعجب برگه را باز كردم و ديدم همان برگه اي است كه غبار مرقد امام رضا(ع) را بر روي آن ريخته بودند در داخل برگه نوشته شده بود يا علي ابن موسي الرضا(ع)من دختر يك رفتگر از رفتگران شهرداري مشهد هستم، تحصيلكرده ام امابه خاطر شغل پدرم كسي سراغي از من نمي‌گيرد، شما برايم شوهري آبرودار با اخلاق و با ايمان بفرست.

 

خادم ادامه مي‌دهد:‌ دوست تاجر من در حالي كه مستاصل شده بود به پسر خود مي‌گويد پسر ما تاجر هستيم و نمي‌توانيم ازدواج اين چنيني را بپذيريم آخر اين دختر در تراز خانواده ما نيست و اين خود ايجاد مشكل مي‌كند؛ اما پسر بدون پذيرفتن حرف هاي من اصرار بر اين ازدواج داشت با وجود تمام مشكلات نبودن آدرس دختر توانستيم از طريق پيگيري‌ها از شهرداري مشهد ليست رفتگراني كه فرزندان دختر تحصيلكرده داشتند را پيدا كرده و پس از پرس و جو به دختر برسيم.

 

رضوان طلب در پايان ضمن بيان اين نكته كه اگر دانشجويان با ايمان و معتقد شوهراني خوب و زناني باعفت مي‌خواهند بايد درب خانه امام رضا(ع) را بزنند، گفت: اين دختر در شب عقد خود با حجب و حيا از پسر مي پرسد معرف من براي حضور شما و خواستگاري كه بود پسر برگه نوشته شده با خط دختر را با او نشان مي‌دهد و مي گويد معرف شما كسي بود كه برگه را به او داده بوديد و اين چنين در اوج ناباوري امام رضا(ع) دختر رفتگر مشهدي براي پسر تاجر تهراني خواستگاري كرد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار