به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ حسین شریعتمداری امروز طی یادداشتی در نقد اظهارات روز گذشته حجتالسلام حسن روحانی در کیهان نوشت:
"آقای دکتر روحانی یک عالم دینی، حقوقدان و اهل سیاست هستند بنابراین به خوبی میدانند که همیشه «اشتراک لفظی» به معنای «اشتراکدر مفهوم» نیست و برخی از کلمات در بستر حقوقی، سیاسی و یا فنی و... به واژهای تبدیل شدهاند که با معنای لغوی آنها فاصله دارد و «مذاکره» یکی از همین نمونههاست. مذاکره اگرچه به معنای گفتوگو و سخن گفتن با یکدیگر است ولی امروزه «مذاکره» در فرهنگ سیاسی مفهوم و معنای ویژهای دارد که با معنای لغوی آن متفاوت است و به نشست طرفین دعوا برای حل اختلافات فیمابین گفته میشود و ماهیت آن «دادنو ستاندن» است. با این توضیح که دو طرف برای حل اختلافات فیمابین با یکدیگر به مذاکره مینشینند و امتیاز یا امتیازاتی میدهند تا در مقابل آن امتیاز یا امتیازاتی بگیرند. مانند مذاکرات هستهای که جناب روحانی از آن با عنوان «برد-برد» یاد میکنند و در توضیح آن میگویند «مذاکرات باید هم به نفع ما باشد و هم به نفع طرف مقابل» و تاکید میفرمایند که «امتیازی میدهیم و امتیازی میگیریم.»
خب! با این حساب باید از جناب آقای روحانی پرسید که آیا گفتوگوی حضرت امام حسین علیهالسلام با دشمن از این نوع بود؟ و حضرت میخواستند امتیازی به عمرسعد بدهند! و در مقابل از او امتیازی بگیرند؟! چه کسی میتواند انکار کند که گفتوگوی سیدالشهداء علیهالسلام با سران شرک و نفاق از نوع نصیحت و دعوت آنان به صراطمستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و پلیدی بود، نه آنکه حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد، یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!
ممکن است جناب روحانی بفرمایند که منظور ایشان نیز مفهوم مذاکره به معنای لغوی آن- یعنی گفتوگو با دشمن برای نصیحت آنها و نه امتیاز دادن به آنان- بوده است. که متأسفانه این عذر نمیتواند پذیرفتنی باشد، چرا که ایشان میفرمایند؛ یکی از درسهای کربلا هم درس «تعامل سازنده»! و «مذاکره»! است و «تعامل» چه در فرهنگ سیاسی و چه در فرهنگ لغت به مفهوم معامله کردن است یعنی «بدهوبستان» و در فرهنگ سیاسی ترجمان دیگری از همان «مذاکره» است! و باید پرسید؛ آیا امامحسین علیهالسلام در پی معامله با عمرسعد و ابنزیاد و یزید بود؟!
رئیسجمهور محترم بلافاصله بعد از بیان فوق به مذاکرات هستهای جاری میان ایران و ۵+۱ میپردازند و از آنچه به امام حسین (ع) تحتعنوان «مذاکره و تعامل سازنده» با دشمن نسبت دادهاند، برای توجیه بینش و منش دولت محترم در مذاکرات - بینش و منش دولت در مذاکره و نه اصل مذاکرات- استفاده میکنند! و این نیز نشانه دیگری است از آنکه منظور آقای روحانی از «مذاکره و تعامل سازنده»! در کربلا همان مفهوم سیاسی رایج آن، یعنی «بده و بستان» میباشد که نه فقط به شهادت تمامی اسناد تاریخی، بلکه به گواهی آنچه حضرت اباعبداللهالحسین (ع) درباره قیام خویش فرمودهاند، این بده و بستان! از ساحت مقدس کربلا و عاشورا به دور است و تعجبآور است که رئیسجمهور حقوقدان که یک روحانی و سیاستمدار نیز هستند، به این نکته بسیار بدیهی توجه نکردهاند!
انتظار آن بود- و هنوز هم هست- که رئیسجمهور محترم بر این واقعیت تأکید ورزند که بزرگترین و با اهمیتترین درس عاشورا، ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان قدار و ستمکار است، حتی اگر بهای آن ایثار جان در راه خدا باشد.
مگر این کلام از سیدالشهداء علیهالسلام نیست که «انّی لا اریالموت الّا سعاده و الحیاهًْ معالظالمین الّا برما- من مرگ (در راه خدا) را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران (سازش با آنها) را جز خواری نمیدانم.»
آقای رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود درباره درسهای کربلا و عاشورا به «قبول توبه» اشاره کرده و میفرمایند؛ «ما تابع همان حسینی (ع) هستیم که توبه حر را هم قبول کرد... من در جامعه کسی را نمیشناسم که گناهی بالاتر از گناه حر مرتکب شده باشد و (هیچ) عظیمالشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر (ص) و امام علی (ع) جز اباعبداللهالحسین (ع) نمیشناسم که در برابر سری که حر برایش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشیده باشد.»
این بخش از اظهارات آقای روحانی «سخن حق» و صدالبته قابل قبولی است اما، اگر خدای نخواسته منظور آقای رئیسجمهور از اشاره به این فراز از تاریخ کربلا، مقایسه آن با سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ باشد که متأسفانه شواهدی از این فرض حکایت دارد، باید گفت نظر یاد شده از نوع «قیاس معالفارق» است و نه فقط کمترین مشابهتی میان جناب «حر» با سران فتنه وجود ندارد، بلکه این دو ماجرا با یکدیگر تفاوتی در حد تضاد و فاصلهای به اندازه زمین و آسمان دارند.
اول آنکه، جناب حر، کمترین اهانتی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) روا نداشت بلکه در مقابل اعتراض حضرت خطاب به وی که مادرت به عزایت بنشیند- ثکلتک امک- در کمال ادب و خضوع عرض کرد؛ هیچکس در میان عرب چنین سخنی به من نمیگوید مگر آنکه پاسخ میشنود اما، چه کنم که مادر شما، حضرت فاطمه زهراسلاماللهعلیها است و من خود را خاکسار حضرتش میدانم.
دوم آنکه تنها جرم جناب حر، بستن راه بر کاروان حسینی (ع) بود، که این گناه خود را روز عاشورا با توبه و ایثار جان خویش جبران کرد.
اکنون باید از آقای روحانی پرسید؛ کدامیک از عوامل و سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ کمترین شباهتی با جناب حر دارند که این «پاکدامنی و ایثار» حر را با «فساد و تباهی» سران فتنه مقایسه فرمودهاید؟! و چنانچه منظورتان از پیش کشیدن ماجرای توبه حر و پذیرش آن از سوی امام حسین علیهالسلام، اشاره و کنایه به سران فتنه نبوده است، این بخش از اظهارات حضرتعالی در جغرافیای سخنان دیروز شما در زنجان چه جایگاهی داشته است؟! و با چه مقصود و منظوری مطرح شده است؟! شواهد فراوانی که برخی از اظهارات و مواضع اخیر نزدیکان جنابعالی از جمله آنهاست، نشان میدهد منظور شما از پیش کشیدن ماجرای حر، ارتباط دادن آن با ماجرای خیانت سران فتنه بوده است که نه فقط قیاس معالفارق است بلکه میتواند برای جنابعالی یک درس بوده و «توبه» شما را از آنچه گفتهاید در پی داشته باشد.
و اما، جناب حر همانگونه که آقای رئیسجمهور اشاره کردهاند، از اقدام خود که با وطنفروشی و جنایت سران فتنه قابل قیاس نیست، توبه کرد و به مصداق آیه شریفهای که «توبه» را با اصلاح عمل انجام شده و بیان آنچه انکار کردهاند- الّاالذین تابوا و اصلحوا و بینوا (۱۶۰ بقره) - صداقت خود را در توبه با ایثار جان خویش امضاء کرد.
حالا باید از رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا سران فتنه از جنایت و خیانتی که مرتکب شده بودند، توبه کردهاند؟ که سخن از بخشش و پذیرش توبه آنها در میان باشد؟! اگرچه در هیچیک از سیستمهای حقوقی دنیا، توبه جنایتکاران مانع مجازات آنان نمیشود و در نظام حقوقی اسلام نیز چنین است. از این روی اظهارات جناب رئیسجمهور که یک عالم دینی و حقوقدان هستند، تعجبآور است و انتظار آن است که به صراحت اعلام کنند منظورشان سران فتنه و گذشت از جنایات آنان- آنهم بیآنکه توبه کرده باشند- نبوده است.
و اما، درباره سخنان دیروز رئیسجمهور محترم گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم و تنها خطاب به ایشان میگوییم «آقای روحانی از شما بعید بود!"
من شک دارم شما حرف های ایشون رو گوش داده باشید همچنین شک دارم معنای توبه رو بدونین. خداوند هم توبه پذیره و اگه شخصی توبه کنه (توبه واقعی که شرایط خاص خودش رو داره) توبه پذیره.
واقعا برای این اتحاد ملی متاسفم واقعا برای انان که دین را برای خودشان سپر کرده اند متاسفام واقعا متاسفم که وقتی یکی از جناح دیگه حرف میزنه یه عده ای هستن که میخوان تخریبش کنن نعوذ بلله میترسم به جایی برسیم که اگه یکی از یک جناح ایه قران خواند جناح مقابلش تکذیبش کنن
میدونم چاپ نمیکنین
تعالو علی کلمه سوا بیننا و بینهم
شما بهتر است داستان کربلا را بخوانی , علت پیروزی فلسطینیان در جنگ مقابل دشمن تا دندان مسلح را بدانی علت اقتدار حزب الله را بدانی
بر فرض تفکری شما داری درست علت این همه تاسف چیه؟ مشکل اینجاست که چون شما آقای روحانی را دوست داری فکر می کنی هرکاری که بکند درست است,بهتر است علل دفاع حضرت آقا از مذاکرات هسته ای را از سایتkhamenei.irمطالعه کنید تا بفهمید رهبر ما چقدر زیرک است و دلیل این حرف های شما اطلاعات غلط و جهت داری است که از سوی خود آقایان به شما تحمیل شده لطفا بصیرت خودرا بالا ببرید تا در آینده نگویند عده ای حسین زمان را به دشمن فروختند با این که میگفتند ما اورا دوست داریم لطفا به شعر زیر فکرکن
شکسته شد حرمت طاها شکسته شد قامت زهرا شکسته شد بیعت مردم با مولا
بی بصیرتی امت تا روز کربلا رسید آتش از بیت فاطمه تا به خیمه ها رسید
کاش از امام حسین درس آزادگی هم یاد میگرفتند....
چرا اصرار دارید بر بازگشت این مزدوران؟بنی صدر یادتان رفت؟جام زهر چطور؟78؟88؟تقیه کردین؟چرا فک میکنید 9 دی مرده؟چرا فک میکنید با قیاس نابجا و بی ربط، میتونید به نظام برای بخشش اینان فشار بیارید؟چرا؟هر روز گروهی از شما این بازی رو اجرا میکنه؟یه روز جناب مطهری از بخشش علی(ع) میگه حالا هم شما.حالا به فرض محال بخشیده بشن،مشکل مردم رو حل میشه؟منافع مردم تامین میشه؟یا یا یا،تعداد رای شما زیاد میشه؟واسه انتخابات مجلس برنامه دارید نه؟مثل گدایی سیاسی ظریف از غربیها!.چرا فکر میکنین ما بی بصیرتیم؟چرا به جا اینکه به فکر این خائنین باشید فکر مردم مرزی نیستین؟چرا فکر معلی که توسط اشر