گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - پیمان فراهانی؛ اخیراً هفتهنامه صدا در مطلبی به عنوان سرمقاله که متاسفانه نویسنده آن مشخص نیست و با استعارهگیری از رئیس جمهور بیشناسنامه است به مطالبی در خصوص رویکرد و عملکرد اصولگرایان در مواجهه با تحریمها اشاره کرده است.
این مطلب ضمن تحریف مواضع اصولگرایان در خصوص تحریمها به مواضع رئیس جمهور سابق در مقابل تحریمها از جمله "قطعنامه شورای امنیت کاغذ پاره است"، "آن قدر قطعنامه بدهند تا قطعنامه دانشان پاره شود" و "آنان نمیتوانند آب بینی خود را بالا بکشند" اشاره میکند و این جملات را در کنار اصرار دولت دهم در پایان دوران خود برای انداختن تقصیر مشکلات به گردن تحریمها گذاشته و سعی میکند از آن پارادوکس و اشتباه بزرگ بیرون بکشد و برای مخاطب اثبات کند اصولگرایان "اشتباه" کردهاند.
البته مخاطب هم خود عاقل است و هم حافظه تاریخی خوبی برای به یادآوردن برخی مسائل مربوط دارد اما جهت روشن شدن این دروغ لازم است نکاتی به شرح زیر یادآوری شود:
1- واژگان و اصطلاحات در ادبیات رایج سیاسی کشور متولد میشوند، نو میشوند، بار معنایی متفاوت به خود میگیرند و گاهی هم به فراموشی سپرده میشوند.
"مصرف داخلی دارد ..." یکی از این اصلاحات است که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و در اثنای مذاکرات هستهای وارد ادبیات رایج سیاسی کشور شد.
اگر از این اصطلاح کمک بگیریم در خصوص حرفهایی که حاوی طعنه و کنایه و رجزخوانی برای دشمن است میتوانیم از اصطلاح "مصرف خارجی دارد ..." استفاده کنیم.
برای مخاطبان بسیار روشن است که مواضع رئیس جمهور سابق در مقابل تهدیدهایی که علیه ایران در آن برهه زمانی صورت میگرفت مصرف خارجی داشته و عملکرد دولت قطعاً فقط به این محدود نبود.
تلاش جهت دور زدن تحریمها یکی از مهمترین این تلاشها بود که نویسنده سرمقاله صدا به آن اشاره میکند و البته آن را مورد تمسخر قرار میدهد و جالبتر آنکه همین متخصصان دور زدن تحریم در فاصله زمانی کوتاهی از روی کارآمد دولت جدید برای همکاری با دولت یازدهم به دعوت به کار شدند که بزرگترین شاهد مثال آن حکم مشاوره برای وزیر نفت دولت سابق است.
به فرض اینکه هم نظران نویسنده این مقاله در آن برهه زمانی مسئولیت دولت را بر عهده داشتند احتمالاً جرات دور زدن تحریمها به خود نمیدادند که مبادا دشمن بفهمد و اعتماد زدایی بشود و احتمالاً برای کشور راهی نمیماند جز پذیرفتن ذلت و حقارت تهدیدهای دشمن در قالب مذاکره!
2- سراسر این مطلب مذکور در تلاش است تا برای مخاطب یک گزاره را به اشتباه جا بیاندازد و آن اینکه "اصولگرایان سازی جدید کوک کردهاند تا بگویند تحریم زیر سر اصلاحطلبان است" و "اصلاحطلبان خط تحریم را به آمریکا دادهاند".
اما واقعیت نظر این است که جدای از جزئیات وقایع در سال 88 نتیجه فتنه خارج شدن کشور از مسیر اصلی خود و متزلزل شدن پایههای ثبات، کارآمدی و آرامش کشور بود. این نتایج دقیقاً همان اهدافی بود که تحریمها نشانه رفته بودند.
دشمن نیز که به این مسئله پی برده بود تحریمها را به امید و پشت گرمی جریان معترض داخلی ایران که اصلاحات بخش عمدهای از آن را پشتیبانی میکرد تشدید کرد.
این قضیه تا جایی پیش رفت که افرادی همچون شیرین عبادی جرات پیشنهاد رسمی تشدیدها را به آمریکا به خود دادند. عبادی در آن برهه زمانی در مصاحبه با روزنامه انگليسي فايننشال تايمز گفت: "چنانچه تحريم ها عليه ايران تشديد شود و مردم تحت فشار قرار گيرند، شانس اصلاح طلبان براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري افزايش مي يابد".
در واقع انتقاد اصلاحطلبان به رفتارهای داخلی بود که پالس مثبت به طرف خارجی جهت فشار هر بیشتر به نظام را میداد.
3- جدای از اینکه مطلب مجموعه اصولگرایان را منتفع از تحریمها معرفی میکند و تحریمها را برای آنان به خوان یغما تشبیه میکند و از جانب اصولگرایان قابل شکایت و پیگیری است؛ مضمون کلی مطلب حاکی از مخالفت با خط مقاومت است.
یکسال و اندی از تغییر رویکرد سیاست خارجی و تیم مذاکره کننده میگذرد و با استناد به آخرین گزارش آژانس انرژی اتمی ایران در این مدت به تمامی تعهدات خود پایبنده بوده و حتی بیشتر از آن را انجام داده اما طرف مقابل کمترین نرمشی از خود در این مدت نشان نداده است.
بطوریکه جان کری پس از مذاکرات جامع وین که اخیراً برگزار شد در کنفرانس خبری انتهایی مواضعی به شدت تند علیه ایران و فعالیت هستهای آن گرفت.
سوالی که باید به سیاق رئیس جمهور محترم پرسید اینکه آیا کسانی همچون نویسنده این مقاله، پیام این مسیر تقریباً دو ساله را دریافت نکردهاند؟ و آیا وقت آن نرسیده که به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و مسیر ترسیمی ایشان که همان "اقتصاد مقاومتی" است بازگردیم؟
این مطلب سرمقاله اولین شماره از هفتهنامه صداست که با سردبیری سعید لیلاز منتشر میشود. اینکه لیلاز تجربه کمی در عرصه مطبوعات دارد دلیل بر این نمیشود که به محتوای مطالب علی الخصوص سرمقاله مجله خود نظارت نداشته باشد!