به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ میتوان ادعا نمود یکی از اصلیترین انتقادها به احمدی نژاد، عوام فریبی در قالب نوعی پوپولیسم خاص وی بود که جدا از آنچه در واقعیت وجود داشت و آنچه رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب میگفتند، میتوان نوعی گرایش ضد نخبگی را در رفتار رییس جمهور سابق مشاهده نمود.
بیاعتنایی به قانون و طرح مسائل مختلف به صورت مستقیم با مردم و بیاعتنایی به بخشی از دیدگاههای نخبگان قوای دیگر و جامعه از ویژگیهای وی قلمداد میگردد. البته اینکه سفرهای استانی، سرکشی به شیرخوارگاهها و خانه سالمندان را میتوان تعبیر به نوعی پوپولیسم نمودند باید تامل بیشتری نمود.
یقینا مردمی بودن و همنشینی با اقشار مختلف رفتار قابل ستایشی است که بیشتر منعکس کننده مردمی بودن احمدی نژاد بود تا عوام فریبی وی.
حال اگر انتقادهای مربوط به رییس جمهور سابق را کنار گذاریم، تغییر یک شبه تعریف رسانه های اطلاح طلب از پوپولیسم قابل هضم نخواهد بود. ادامه سفرهای استانی، سرکشی از خانواده شهدا و شیرخوارگاه ها گفت گوی مسقیم با مردم از طریق رسانه ملی، توسط روحانی نیز انجام شد ولی تعبیر به پوپولیسم نشد که این موضوع نشان دهنده عضویت زنجیره ای ها در حزب باد است که هر دم به سویی متمایل می گردد.
جدا از مسائل بالا با رفتار شناسی روحانی میتوان نوعی از پوپولیسم را نیز در مواضع وی مشاهده نمود. فشار به نخبگان و فرار از پاسخگویی با استدلال درک پیام انتخاباتی مردم و به تازگی طرح بحث همه پرسی آن هم با مطرح کردن آن در مقابل روند قانون گذاری در مجلس نمونه های بارز رگه های پوپولیسم روحانی است.
ایشان به تازگی در کنفرانس اقتصاد ایران ابراز داشتند" خوب است بعد از 36 سال یک بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همه پرسی بگذاریم."
البته احمدی نژاد نیز بحث همه پرسی در مورد اجرای هدفمندی یارانه ها مطرح نمود که با برچسب های متفاوت مواجه شد لکن امروز این موضوع به عنوان یک حرف نو و شاه گفتار در رسانه های فتنه دوست مطرح می گردد که خود بیانگر منفعت طلبی مزمن این رسانه هاست.
البته نباید فراموش کرد پوپولیسم و عوام گرایی که در برخی مواقع در عمل به نوعی عوام فریبیو تقابل نخبگان و عوام منجر می گردد شرط دیگری نیز دارد. وجود سطحی از خصلت کاریزماتیک برای مجری این سیاست غیر قابل اجتناب است .
احمدی نژاد توانسته بود نوعی محبت عمومی نسبت به خود ایجاد کند که این موضوع خود به خود نوعی همراهی اجتماعی برای وی رقم زد. نمی توان شجاعت احمدی نژاد در اجرای هدفمندی یارانه ها را فراموش نمود و ادامه مدیریت قیمت ها در ماه های ابتدایی و عدم انفجار قیمتی را با وجود تمام کارشکنی فراموش نمود.
مردم باور داشتند که احمدی نژاد در راستا رفاه آنان قدم می دارد پس به آینده طرح خوشبین بودند و همراهی نمودند.
اما روحانی چند ماه پس از بدست گرفتن قدرت که اصولا ماه عسل هر دولتی محسوب می گردد نتوانست با تمام ابزارهای خود مردم و طبقه متوسط را متقاعد کند که از گرفتن یارانه انصراف دهند.
موضوع عدم همکاری مردم و روحانی نیاز به تفسیر و تحقیق بسیاری دارد که متاسفانه به سادگی از کنار آن عبور کردیم لکن نتیجتا باید گفت یک تجربه ناکام آن هم در ابتدای دولت ، تردیدی جدی در کارآمدی سیاست های پوپولیستی برای وی ایجاد می کند.
نباید فراموش کرد ناکارآمدی پوپولیسم در بین جامعه صرفا ناکامی اهداف مجری را به همراه ندارد بلکه به سمت شکل گیری دولتی ضعیف پیش رود که مرم به آن اعتماد ندارند.