به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - حسن رضایی؛ هنگامی که 10 دقیقه مانده به اکران فیلمی مستند در مورد زندگی شهید عبدالحمید دیالمه به سالن سینمای بوستان هنرمندان وارد شدم و استقبال ضعیف مردم از این مستند را دیدم، احساس خوبی به من دست نداد. سه ردیف صندلی ها پر شده بود؛ یا در بهترین حالت چهار ردیف! در پایان فیلم اما فرصت گفتگو با کارگردان در خروجی سالن سینما برایم فراهم شد. این مسئله خوشحال کننده بود و به واقعی تر شدن دیدگاه من نسبت به محتوای فیلم کمک کرد.
ذکر نکاتی چند در مورد فیلم «سمفونی استیضاح» مفید است. محمد علی شعبانی همانطور که در گفتگو با من اشاره می کند، سعی داشته به مخاطب القا کند که هیچ موضع گیری خاص شخصی در مورد شخصیت شهید دیالمه نداشته اما فیلم و آنچه در آن دیده می شود، گویای واقعیت دیگری است.
من با اینکه جناب آقای شعبانی نظر خود را بگوید، هیچ مخالفتی ندارم و در مقابل نیز، حق اظهارنظر به عنوان یک منتقد را برای خود و دیگران محفوظ می دانم.
کارگردان برای آنکه بی طرفی خود را به مخاطب یادآوری کند، در جریان فیلم، ضمن گفتگو با شوهر خواهر شهید دیالمه، دوستان او در مجمع احیای تفکرات شیعی و یکی از همکارانش در دوره اول مجلس شورای اسلامی(اسرافیلیان)، به گفتگو با اصلاح طلبان تندرو- به عنوان مخالفان تفکر شهید- نیز پرداخته است و سعی کرده است در تدوین فیلم، با پشت سر هم قرار دادن قطعاتی از گفتگوی جداگانه با هر کدام از دو طیف یادشده، فضای مناظره و گفتگو را در فیلم ایجاد کند.
نوع تدوین یادشده را می توان از نقاط قوت فیلم به حساب آورد. در بخش تعیین افراد مخالف تفکرات شهید، اما به نظر می رسد هیچ ملاک خاصی جز اصلاح طلب و تندرو بودن افراد در نظر گرفته نشده است. یقیناٌ این نوع انتخاب شخصیت، نشان دهنده نگاه سطحی کارگردان به وقایع تاریخی است که می خواهد در طول فیلم به آنها بپردازد. طبیعتاٌ در تهیه یک فیلم تاریخی و مستند، باید سراغ کسانی رفت که در شکل گیری آن واقعیت تاریخی سهمی داشته اند و یا حتی الامکان از نزدیک، درگیر ماجرا بوده اند.
به نظر می رسد در تعیین فردی چون صادق زیباکلام به عنوان روایت کننده بخشی از شخصیت شهید دیالمه، هیچ ملاحظهی تاریخی مدنظر نبوده است و همانطور که ذکر شد، تنها انتساب او به جناح اصلاح طلبان تندرو مدنظر کارگردان بوده است. این مسئله را می توان یک اشتباه مسلم علمی در روند تولید مستندات تاریخی دانست. در واقع حضور زیباکلام در فیلم، از ارزش و اعتبار علمی و تاریخی آن به میزان زیادی کاسته است.
از طرفی نوع اظهار نظر ابراهیم اصغرزاده درباره شخصیت شهید دیالمه نیز، نشان دهنده عدم آشنایی او با دیالمه است. اصغرزاده در تمام طول فیلم، به طرح اما واگرهایی می پردازد که به نظر می رسد بیش از آنکه حاصل اطلاع شخصی او و نتیجه شناخت از نزدیک شخصیت شهید باشد، حاصل اخباری است که در روزنامه ها و رسانه ها از زبان مخالفان دیالمه شنیده است! نظراتی که هر فرد عادی که اندکی مطالعه سیاسی و تاریخی در مورد دیالمه داشته باشد نیز، به راحتی می تواند آنها را اظهار کند.
در واقع نقش اصلی اصغرزاده در این فیلم، مرور اتهاماتی است که مخالفان به شهید دیالمه نسبت می دهند! و سوال اینجاست که چرا به جای استفاده از این فرد، از هر فرد ایکس یا وای دیگری استفاده نشده است تا اتهامات مخالفان نسبت به شهید را مرور کند؟
به نظر می رسد بهتر بود به جای تاکید بر مخالف خوانی افراد برای انتخاب آنها جهت اظهارنظر در یک فیلم تاریخی، از افرادی استفاده می شد که در طی چندین جلسه سخنرانی شهید دیالمه در دانشگاه مشهد، در مقام منتقد او حضور داشته اند و یا طرف مناظره او بوده اند.
از طرفی کارگردان که اصرار دارد خود را در دعوای مخالفان و موافقان دیالمه در طول فیلم بی طرف قلمداد کند، در دو جای فیلم در مصاحبه با موافقان شهید دیالمه، ناخود آگاه وارد چالش می شود و با نظرات آنها مخالفت می کند! این در حالی است که در طول فیلم هیچ مخالفتی با اظهارات زیباکلام و اصغرزاده از سوی مصاحبه کننده انجام نگرفته است.
نکته ی بعدی که در مورد این فیلم می توان گفت؛ آن است که سکانس ابتدایی و انتهایی فیلم که در واقع از مهم ترین بخش های هر فیلم هستند، به ترتیب به سخنرانی میرحسین موسوی در جمع معترضین به انتخابات سال 88 و سیدمحمد خاتمی اختصاص یافته است. بر خلاف آنچه انتظار می رفت با توجه به نام «سمفونی استیضاح» این سکانس ها به شهید دیالمه و بنی صدر اختصاص یابد.
در واقع کارگردان با آنکه اظهار بی طرفی می کند، نتواسته در روایت تاریخ، بی طرف بماند. او در حالی در سکانس پایانی از ممنوع التصویری خاتمی برای روایت تاریخ اظهار نگرانی می کند که در همین فیلم از تصویر او استفاده کرده است و در نوشته ی پایان فیلم، از عدم تمایل شخص خاتمی برای حضور در این مستند خبر داده است!
البته ناگفته نماند که روایت دوستان شهید دیالمه در مجمع احیای تفکرات شیعی از مهم ترین نقاط قوت فیلم است و بر ارزش تاریخی آن به صورت قابل توجهی افزوده است. از نطر نویسنده، این فیلم را چه از جهت رعایت صداقت در روایت تاریخ و چه از نظر کیفی، می توان مستندی با سطح متوسط به حساب آورد.
در پایان برای آقای شعبانی آرزوی توفیق دارم و امیدوارم در آینده شاهد کارهای باکیفیت تر از او باشیم.
خب این بابا به فرض محال هم حرف راست بزنه همه میگن حالش خوش نیست.