به گزارش گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»، به نقل از ایرنا؛ «عبدالله عبدالله» رییس اجرایی دولت، «محمد محقق» معاون رییس اجرایی، رییس و اعضای مجلس نمایندگان، رییس و اغلب نمایندگان سنا، به صورت مستقیم یا با کنایه، مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان را زیر سئوال برده و اعتقاد دارند این مذاکرات در صورتی ثمربخش خواهد بود که مشکلات موجود میان کابل و اسلام آباد، حل شود، در غیر این صورت پاکستان، داعش را جایگزین طالبان خواهد کرد.
اختلاف ها میان افغانستان و پاکستان ریشه های تاریخی دارد و محور همه آنها خط «دیورند» است. «دیورند» نام یکی از وزیران امور خارجه انگلیس در دهه 90 قرن هجدهم میلادی است. «هنری مورتیمور دیورند» پیش از تشکیل کشور پاکستان، قراردادی را از جانب مستعمره خود - هندوستان - با «امیر عبدالرحمن خان» پادشاه وقت افغانستان به امضا رساند که بر اساس آن دو هزار و 640 کیلومتر از مناطق نوار مرزی پشتون نشین افغانستان و هندوستان، برای مدت 100 سال به دهلی نو تعلق داشته باشد.
این قرارداد مرزی که بعدها به نام «دیورند» مشهور شد، در سال 1993 میلادی به پایان رسید. افغانستان پس از پایان مدت این قرارداد، خواهان بازگرداندن این منطقه پشتون نشین شد. پاکستان که به عنوان بخشی از خاک هندوستان در سال 1947 میلادی یعنی 54 سال بعد از انعقاد قرارداد «دیورند»، از بدنه هندوستان جدا شد، می گوید این قرارداد با هندوستان، امضا شده و اسلام آباد، آن را به رسمیت نمی شناسد و تعلق این منطقه پشتون نشین به خاک پاکستان از خطوط قرمز کشور است.
برخی تحلیلگران سیاسی در افغانستان می گویند پاکستان تمایل ندارد کابل قبل از پذیرش رسمی «خط دیورند» به آرامش و توسعه دست پیدا کند زیرا اقتدار کابل، به زعم پاکستان، منجر به تکرار ادعای مالکیت مناطق مرزی پاکستان خواهد شد، به ویژه آنکه پشتون های ساکن این مناطق در سال های اولیه جدایی از افغانستان، خود را متعلق به این کشور می دانستند و اکنون در سایه آرامش پاکستان، عکس العملی از خود نشان نمی دهند.
«بشیر هاتف» یک کارشناس افغان معتقد است: «پشتون های آن طرف مرز ابتدا روابط نیکی با افغان ها داشتند و برای آزادی افغانستان، علیه انگلیس جنگیده بودند، اما پس از استقلال افغانستان، دولت هایی که در این کشور بر سر کار آمدند، از آنان پشتیبانی نکردند و آنان هم همکاری خود را با افغانستان قطع کردند».
به این ترتیب، «خط دیورند» به عنوان یک گره کور در روابط کابل - اسلام آباد باقی مانده است و به نظر نمی رسد این گره دستکم در سال های آینده باز شود. با وجود اینکه چشم انداز باز شدن این گره کور بسیار تیره و تاریک است، مقام های بلندپایه افغانستان، قصد دارند با مسکوت گذاشتن خط دیورند، فصلی از همکاری های دوجانبه را به روی خود بگشایند.
«حامد کرزی» رییس جمهوری سابق افغانستان سال 90 در باره خط دیورند موضعی شفاف اتخاذ کرد: «از روزی که معاهده دیورند به افغانستان تحمیل شد، هیچ حکومتی در این کشور، آن را نپذیرفته است و مردم افغانستان نیز آن را تأیید نمی کنند. در آینده هم هیچ دولتی جرأت ندارد از آن بگذرد». با این حال، رییس جمهوری سابق افغانستان بر این نکته تاکید می کند که کابل هیچ گاه نخواسته است این مسأله را دستاویزی برای اختلاف با اسلام آباد قرار دهد.
«جاوید کوهستانی» کارشناس امور نظامی در افغانستان می گوید: «از دوران مجاهدین به بعد ما همیشه دچار ضعف شناخت با پاکستان بوده ایم. شاید پاکستان شناسی بتواند چاره کار افغانستان باشد. ما در سیاستگزاری های خود با پاکستان، استراتژی معینی را دنبال نکرده ایم که منافع ملی افغانستان را برجسته سازد. به همین دلیل، در سیاست های مقطعی گاهی همین حالت های زیگراکی و تغییر موضع در مقابل این کشور به وجود آمده است.»
وی می افزاید: «در زمان رییس جمهوری کرزی در بسیاری موارد، وی روابط نیکی با پاکستان داشت، حتی زمانی که جنجال های هند بالا گرفت، گفته بود که برای من پاکستان اولویت دارد و اگر درگیری باشد در کنار پاکستان هستیم، اما پاکستانی ها همان زمان هم فقط به دنبال منافع خود بودند.»
کوهستانی تصریح می کند: «رفتارهایی که حکومت افغانستان در 9 ماه دولت وحدت ملی داشته، نوعی سیاست تضرع آمیز بوده است. شاید به زعم رییس جمهوری، این نحوه برخورد، برای پایان دادن به جنگ بود، اما پایان دادن به جنگ و تامین منافع ملی باید با اقتدار صورت بگیرد.»
این کارشناس نظامی افغان اعتقاد دارد: «ما به عنوان افغانستان، باید سیاست خارجی خود را در قبال پاکستان جداگانه تعریف کنیم، چرا که سطح مشکلات ما با سایر همسایه ها بسیار محدود است. با ایران اختلافات کمی داریم، اختلافات مرزی ما کم است و مشکلاتمان محدود است، با کشورهای آسیای میانه مشکل جدی نداریم، با کشورهای دور دست هم دچار مشکل نیستیم. همه مشکلات ما با پاکستان است. »
«داود مرادیان» رییس مرکز مطالعات استراتژیک افغانستان هم می گوید: «ده ها جنگ در قرن 19 و 20 در دنیا آغاز شد و در نقطه ای به پایان رسید، اما دهه های متمادی است که جنگ در افغانستان نقطه پایانی ندارد.»
به عقیده وی، علت این امر، آن است که منازعه در افغانستان برای پاکستان یک تجارت است.
در همین حال، «علی واحدی» کارشناس مرکز بین المللی مطالعات صلح افغانستان، سایه خط دیورند بر سر تمامی اختلافات میان کابل و اسلام آباد را تایید می کند، اما منشاء آنها را عوامل خارجی می داند و می گوید: چنانچه پاکستان و افغانستان در سیاست های خود به صورت مستقل عمل کنند، مشکلات موجود را از میان برخواهند داشت، اما آمریکا نفوذ بسیار زیادی در دولت، ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان و نیز در افغانستان دارد و شواهد نشان می دهد سیاست آمریکا و غرب، به گونه ای است که امنیت در این منطقه تامین نشود و تشنج در این منطقه تداوم داشته باشد.
مخالفان گفت و گو با طالبان در افغانستان، علاوه بر آنکه می گویند دولت باید استراتژی خود را در قبال پاکستان مشخص کند زیرا تا مسایل دوجانبه حل نشود، مذاکرات صلح با طالبان نیز حل نخواهد شد، اعتقاد دارند که دو موضوع دیگر نیز باید در مذاکرات، رفع ابهام شود؛ نخست آنکه مشخص شود هیات مذاکره کننده طالبان، نماینده کدام طیف است زیرا به گفته آنان، معلوم نیست افرادی که بر سر میز مذاکره حاضر شده اند، نماینده ملاعمر و یا نمایندگان پاکستان هستند و دوم اینکه آیا این هیات، همه طیف های درون طالبان را نمایندگی می کند؟!.
این عده می گویند: اخبار غیررسمی حاکی از آن است که نمایندگان وابسته به پاکستان در دور نخست مذاکرات طالبان حضور داشته اند و طالبان، خواستار شرکت نکردن این افراد به عنوان اعضای دومین دور مذاکرات با دولت افغانستان شده اند و به همین دلیل، ترکیب هیات طالبان در این دور تغییر ملموسی خواهد داشت.
«ضیاء دانش» یک روزنامه نگار افغان می گوید: بخشی از طالبان زیر نفوذ «ملا منصور» است و بخشی دیگر در اختیار پاکستان قرار دارد. به همین خاطر، اگر پاکستان به خواسته های خود نرسد و بنا باشد نقش حاشیه ای در مذاکرات داشته باشد، مذاکرات صلح به نتیجه نمی رسد.
این روزنامه نگار معتقد است: نوعی نرمش در بیانیه منتسب به ملاعمر که به مناسبت عید سعید فطر منتشر شد، دیده می شود. این نرمش احتیاط آمیز، تلاشی برای متقاعد کردن طیف مخالف مذاکرات صلح با دولت افغانستان است اما در حال حاضر، مشخص نیست موافقان گفت و گوهای طالبان از کدام طیف هستند.
«عبدالجلیل آخوند» معاون وزیر امور خارجه، «عبدالرزاق» وزیر کشور، «عیسی» وزیر آب و برق، معادن و صنایع، «عباس آخوند» وزیر بهداشت، «حسن رحمانی» والی پیشین قندهار در زمان حکومت طالبان در افغانستان و «ملا فرهاد» ناشناس در این جمع، اعضای هیات نمایندگی گروه طالبان را در نخستین دور مذاکرات تشکیل می دادند.
«وحید مژده» یک کارشناس سیاسی نزدیک به طالبان که در زمان حکومت آنان در وزارت امور خارجه افغانستان کار می کرده، می گوید: «عبدالجلیل آخوند» معاون سیاسی وزارت امور خارجه بود که خود طالبان می گفت وی از جمله افراد خاص «آی اس آی» است، اما چون ما در شرایط فعلی به پاکستان نیاز داریم، او را در این سمت گذاشته ایم.
این کارشناس نزدیک به طالبان می افزاید: «عبدالرزاق» هم از افراد مورد اعتماد پاکستان و اصلا از خود پاکستان است، اما «حسن رحمانی» عضو دیگر این تیم و والی قندهار در زمان طالبان، یکی از افراد نزدیک به ملاعمر است.
رحمانی، زمانی که ملاعمر مذاکرات را تایید هم نکرده بود، در جمع هیات مذاکره کننده طالبان با افغانستان در ارومچی حضور داشت که به گفته «وحید مژده» هنگامی که از یک عضو طالبان پرسید، چرا وی در مذاکرات حضور دارد، گفت که از سر ناچاری در مذاکرات شرکت کرده است. شاید کسانی از او نزد پاکستانی ها زندانی باشند.
مسوولان افغانستان تاکید دارند پاکستان، از طالبان به عنوان مهره ای سوخته برای امتیازگیری استفاده می کند و شدت درگیری های طالبان با نیروهای افغان در مناطق مختلف این کشور پیش از آغاز مذاکرات با پشتیبانی و حمایت آشکار پاکستان، با هدف امتیازگیری بیشتر در مذاکرات صلح صورت می گیرد.
«محمد شریف یفتلی» فرمانده ارشد ارتش در منطقه جنوب شرق افغانستان می گوید: نظامیان پاکستانی سخت می کوشند که شبکه حقانی، اراضی بیشتری را در افغانستان در اختیار بگیرد تا از طریق آنان، امتیازهای بیشتری را در روند گفت و گوهای صلح، نصیب خود سازد.
وی می افزاید: «پاکستان با قاطر برای مخالفان مسلح دولت، اسلحه سبک و سنگین ارسال می کند و اگر ارزیابی شود؛ بیشتر از 50 درصد تهدیدها در منطقه جنوب شرق است. به خاطر اینکه همجوار پاکستان است و آنها برنامه هایشان را در اینجا عملی می سازند».
حتی مسوولان ارشد افغانستان نیز پذیرفته اند که طالبان را پاکستان بر سر میز مذاکره آورده و دولت وحدت ملی با پاکستان طرف است و این در شرایطی است که برخی از آگاهان عقیده دارند بخش زیادی از اعضای طالبان به جای صلح با دولت افغانستان ترجیح می دهند به داعش بپیوندند و در این صورت پاکستان به اهداف خود دست یافته است.
«ضیا دانش» ابراز عقیده می کند: پاکستان از یک سو به جامعه جهانی می گوید که به دولت افغانستان برای برقراری صلح کمک کرده و آنان را به پای میز مذاکره آورده است و از سویی دیگر به داعش کمک می کند تا جایگزین طالبان در افغانستان شود. پاکستان در آن صورت، نه تنها به صلح و ثبات در افغانستان کمک نکرده، بلکه وضعیت اسف بارتری را برای کابل رقم می زند.
داعش در روزها و هفته های گذشته اقدام به سربازگیری از سراسر افغانستان کرده است و با تطمیع جوانان به کمک های مالی و در اختیار قرار دادن وسایل مورد علاقه جوانان از جمله موتورسیکلت، به جذب جوانان پرداخته است. برخی مقام های بلندپایه افغانستان مدعی اند که داعش بین 700 تا 800 نفر را در کابل جذب کرده است.
با این اوصاف، اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان اعتقاد دارد: زمانی که از صلح سخن به میان می آید، «دو خط موازی وجود دارند، یکی صلح با طالبان افغان و دیگری صلح با پاکستان». به گفته وی، این دو موضوع مجزا از یکدیگرند و مذاکرات با هر کدام از این طرف ها، بر پایه منطق خود خواهد بود.
رییس جمهوری افغانستان می گوید: پاکستان و افغانستان نیازمند گشودن صفحه ای جدید در روابط خود هستند و از نخستین روزهای تشکیل دولت وحدت ملی، کابل و اسلام آباد نسبت به انجام گفت و گوهای شفاف اقدام کرده اند و تاکنون نیز اقدام های پاکستان رضایت بخش بوده است.
در چنین شرایطی، باید یک هفته دیگر صبر کرد و منتظر نتایج دور دوم مذاکرات طالبان با دولت افغانستان ماند که هشتم مرداد در چین برگزار می شود. شاید محتوای مذاکرات بتواند تصویر شفاف تری از روند و چشم انداز آن ارایه دهد.