گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ پس از اعلان جمعبندی طرفین مذاکرات هستهای در وین، مواضع رسمی مسئولین دولت ایران بهگونهای مطرح شد که گویی ایران به نتیجه مطلوب خود رسیده و حالا باید یک پیروزی بزرگ را جشن بگیرد. این رویکرد دولت با همراهی صدا و سیما به القاء یک تصور عمومی دامن زد، اینکه ایران رسما این جمعبندی را به عنوان یک توافق موفق پذیرفته است! در مواضع رییس جمهور محترم این تصور عمومی باعث شد تا بسیاری از مردم منتظر واکنشی مثبت از سوی رهبری نظام باشند و تکلیف پرونده مذاکرات هستهای در ایران به همینجا ختم شود.
این اما پایان ماجرا نبود؛ رهبری در واکنش به نتایج به دست آمده و جمعبندی صورت گرفته یک واکنش چاچوبمند و دقیق داشتند، و ضمن قدردانی از تلاش مذاکرهکنندگان بر لزوم بررسی دقیق متن سند جمعبندی شده در مجرای قانونی تاکید کردند. ایشان در سه موضع متوالی، لزوم حفظ متانت و دقت از سوی همگان را مورد تاکید قرار دادند. این یعنی جمعبندی به معنای پایان راه نیست و متن سند برجام باید با دقت و با لحاظ منافع ملی، مورد بررسی و تصمیمگیری قانونی قرار گیرد.
با وجود تاکید رهبری بر این مسیر قانونی و لزوم حفظ متانت، برخی همچنان بر ادامه مواضع نامتناسب خود اصرار داشته و در حالی که حتی در جلسه رسمی مجلس با وزیر خارجه نیز ترجمه رسمی سند برجام ارائه نشده است، بدون پاسخگویی شفاف به ابهامات وارد شده بر این سند، بر طبل پیروزی میکوبند!! جالب اینکه منتقدین این سند، از سوی ایشان با این هشدار مواجه میشوند که چرا قبل از حصول نتیجه بررسیهای دقیق بر سند برجام، به نقد و در مواردی رد مفاد این سند میپردازید؟!
اینک و با گذشت چندین روز از اعلان جمعبندی، به دلیل فقدان مواضع رسمی در تبیین روند قانونی در بررسی سند برجام، زمینه را برای گمانهزنی در این زمینه فراهم ساخته است. هنوز خیلی روشن نیست که هر یک از دو نهاد رسمی مسئول در این زمینه، یعنی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی، چه سهمی در این میان دارند. در این میان، بیان برخی مواضع غیر رسمی مبنی بر اینکه باتوجه به صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل و استقبال ایران از این قطعنامه، که پیشتر در برجام بر لزوم صدور سریع آن از سوی این نهاد بینالمللی تاکید شده است، کار از کار گذشته و دیگر برای اعلان مخالفت ایران با این سند راهی وجود ندارد. این اظهار نظر، از سوی برخی از نمایندگان منتقد برجام، موجی از نگرانی به بار آورده است که مبادا با این خدعه طرف امریکایی، ایران مجبور باشد برجام را حتی اگر در بررسیها ثابت شود که زوایایی با منافع ملی دارد، یکسره تایید کند؟!
از سوی دیگر، اظهارنظر تعجببرانگیز مسئولین دستگاه دیپلماسی مبنی بر الزامآور نبودن مفاد قطعنامه در بندهایی که در برجام ذکر نشده، و مساوی نبودن تخلف از این قطعنامه با تخلف از برنامه جامع اقدام مشترک، و نیز تاکید بر امکان رد این سند از سوی ایران (البته تنها به صورت رد کامل، نه اصلاح در مفاد آن)، درست نقطه مقابل آن تردیدها را نشان میدهد.
از سوی دیگر، کشمکشهای داخلی امریکا، میان دولت اوباما و کنگره، که با تهدید اوباما مبنی بر وتوی رای منفی احتمالی از سوی کنگره همراه بوده، هرچند با رای کارشناسان به احتمال ضعیف رد سند برجام از سوی کنگره همراه شده، اما لااقل نمایشی از جدیت کنگره در نقد دولت و اصرار بر حفظ منافع ملی امریکا را به دنبال آورده است. در جلسه بررسی برجام با حضور سه تن از وزرای دولت امریکا در کنگره، صورت متفاوتی از پاسخگویی دولت امریکا، نسبت به حضور تشریفاتی و پرابهام ظریف و صالحی در مجلس شورای اسلامی را شاهد بودیم.
اینک ما با یک فضای پر ابهام روبرو هستیم، که در آن اظهارات مختلفی به گوش میرسد؛ از محوریت شورای عالی امنیت ملی در بررسی برجام و نقش درجه دوم مجلس، تا لزوم ورود جزئی مجلس به متن این سند و بررسی دقیق ابعاد فنی، حقوقی و سیاسی... برخی حتی با اصرار بر این موضع که با نظارت مستمر شورای عالی امنیت ملی، رهبری شخصا در جریان روند مذاکرات بوده و در نتیجه سند برجام با اطلاع ایشان از مفاد دقیق آن تایید و امضا شده است، از تاکید رهبری بر ورود ایشان به مذاکرات به صورت تعیین خطوط اصلی و خطوط قرمز، و عدم ورود به ریز مذاکرات عبور میکنند و در صدد القای این شبهه هستند که نتیجه به دست آمده مورد تایید رهبری است! این فضاسازی، آنهم از سوی کسانی که از مناسبات تصمیمگیری در نظام اطلاع کافی دارند، محل تردید است؛ آیا یک خط نه چندان خیرخواه، در صدد القای این پیام است که کار تمام شده است؟! آنهم با ادعای دروغ امضای رهبری؟!
همه ما بارها از رهبری انقلاب شنیدهایم که ایشان تصریح کردهاند که مواضع رسمی ایشان همان است که در محافل عمومی میگویند و اینگونه نیست که اظهارات علنی ایشان چیزی باشد متفات از اظهارات پنهان... در موارد مختلفی هم برخی در صدد القای خلاف این اصل بودهاند و تاکید رهبری بر عینیت مواضع آشکار و پنهانشان در دفع همین شبهه بوده است. حالا ما هستیم و چند بند اظهار نظر شفاف رهبری؛
«به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است، با این حال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیشبینی شده قرار گیرد و آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبی میدانید که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو قابل اعتماد نیستند» (پاسخ به نامه رییسجمهوری؛ 24/4/1394)
«برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ انشاءالله. انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند» (بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر؛ 27/4/1394).
به صراحت روشن است که فرمان رهبری در این اظهارات بر لزوم یک بررسی دقیق و مبتنی بر لحاظ مسیر قانونی و محافظت از منافع و حقوق ملی تاکید دارد؛ آیا اگر متن سند برجام پیش از این به تایید رسیده و مورد تایید نظام جمهوری اسلامی بوده است، نیازی به فرمان رهبری انقلاب برای بررسی دقیق وجود داشت؟!
بر اساس فرمان رهبری انقلاب، در صورت زاویه داشتن برجام از منافع و حقوق ملی، مسئولین مربوطه موظف به جلوگیری از ورود آسیب به منافع و حقوق ملت بود و در صورت کوتاهی در این زمینه، در مقابل مردم و خدای متعال، ضامن خواهند بود. این آزمون دشواری برای همگان است.
شاید بد نباشد تا برای شفاف شدن مسیر حرکت بار دیگر این جمله رهبرمعظم انقلاب را بازخوانی کنیم: انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند...
دقت کردین چقدر اسلام آمریکایی و لیبرالیسم داره مبارز میطلبه؟!
دقت کردید کار رو به جایی کشوندن که امام انقلاب مجبور بشن بگن "من" اجازه نمیدهم!
کجایید ای شهیدان خدایی .....
http://bayanbox.ir/info/8499133362166053759/%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF
http://www.mfa.gov.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=2013&newsview=350914
و فرض کنید رهبر انقلاب طبق آنچه خط قرمز نظام خواندند بخواهند از این مساله جلوگیری کنند
اتفاقاتی که می افته بدین شرح هستند:
1- بین مسئولین دو دستگی می افته
2- بین مردم دو دستگی می افته
3- طرفهای غربی فشار می آرند که باید به امضای خود در وین متعهد باشید
4- نهایتا تصمیم بدی بر علیه ایران می گیرند: مثلا قطعنامه ، تحریم، یا حتی گزینه نظامی
5- آقایان با تدبیر! خواهند گفت رهبر با موضع گیری خود کشور را در معرض خطر قرار خواهد داد.
می بینیند یک فقره عبور از خط قرمز چقدر عواقب می تواند داشته باشد؟