عطوان می افزاید: اگر ائتلاف 60 کشوری ضد داعش به سرکردگی آمریکا بتواند یکی از سرکرده های داعش را بکشد، عجیب نیست زیرا این ائتلاف تاکنون بیش از پنج هزار بار به مواضع داعش حمله هوایی کرده است، اما سئوالی که اینجا وجود دارد این است که این ترورها و کشتن سرکرده ها تا چه میزان تاثیر بر داعش و ترکیب کادر سران آن و ادامه موجودیتش دارد؟
به عقیده عطوان، با بررسی بیانیه های رسمی آمریکایی ها و عراقی ها به این نتیجه می رسیم که آن ها اعلام کرده اند که پنج نفر از سرکرده های داعش را که یکی از آنها را مرد شمار دو داعش معرفی کرده اند، کشته اند، از جمله ابو علاء العفری، ابو سیاف، حاجی معتز یا همان ابو مسلم الترکمانی و ... و حتی آن ها یک بار اعلام کردند که شخص ابوبکر البغدادی سرکرده داعش را نیز در الرقه سوریه کشته اند اما بعدا خود آن ها اعلام کردند که البغدادی زنده است.
عطوان اضافه کرد: چگونگی چارت سازمانی سرکرده های داعش و هرم قدرت آن همچنان ناشناخته است و هرچه که در این خصوص گفته می شود، تنها پیش بینی و حدس و گمان است اما چیزی که شکی در آن نیست اینکه سرکرده داعش غیر مرکزی و غیر متمرکز است و هسته اصلی آن را افسران گارد ریاست جمهوری صدام و ارتش سابق عراق تشکیل می دهند، کسانی که قبلا با اشغالگران آمریکایی جنگیده اند و اکنون از نظر مذهبی و دینی بسیار تندرو شده اند و شاید ابوبکر البغدادی تنها غیر نظامی در میان این هسته مرکزی باشد.
به نوشته عطوان، داعش همچنان قوی و در حال قویتر شدن است و در عین حال دشمنان داعش با مشکلات زیادی مواجه هستند، به عنوان مثال حیدرالعبادی نخست وزیر عراق با مشکلات زیادی مواجه است و مردم عراق پیوسته خواستار مبارزه با فساد در این کشور هستند؛ رجب طیب اردوغان در ترکیه هنوز نتوانسته است دولت ائتلافی تشکیل دهد و خواستار برگزاری انتخابات در ماه نوامبر شده که البته ممکن است نتایج این انتخابات بدتر از قبل هم بشود و از سوی دیگر عربستان در باتلاق یمن گرفتار شده و وارد جنگی فرسایشی در این کشور شده است که تاکنون نتایج عکس برای آن داشته است و حتی بسیاری از شهرهای جنوب یمن و از جمله عدن، پس از خارج شدن انصارالله از آن، به دست القاعده افتاده است.
سردبیر رأی الیوم می افزاید: دستگاه های اطلاعاتی آمریکا اعلام کرده اند که تاکنون حدود 10هزار داعشی کشته شده اند (به زمان و مکان اشاره نشده است)، ممکن است این آمار صحیح باشد، اما آشکار است که تاثیری در قدرت و بنیان داعش ندارد زیرا داعش همچنان همه شهرهای تحت تصرف خود را در سوریه و عراق و از جمله الرقه، موصل و الرمادی حفظ کرده است.
عطوان در ادامه می نویسد: هنری کسینجر یک اصل طلایی در این خصوص دارد که می گوید، 'انقلابی ها نیاز به پیروزی یا حتی موفقیت ندارند، تنها چیزی که آن ها نیاز دارند، پایداری است و اینکه بازنده نباشند تا اینکه دشمنان خسته شده، دچار ناامیدی شوند و برای حفظ آبروی خود به دلیل عقب نشینی، در پی حل و فصل مسائل با این انقلابی ها باشند.
داعش این اصل را سرلوحه کار خود قرار داده و به همین دلیل در راهبردهای داعش مهم نیست که در برخی جاها شکست بخورد بلکه مهم برای داعش این است که همچنان پایداری کند و بتواند خود را حفظ کند تا در آینده اقدام به جنگ های جدید نماید.
سردبیر رأی الیوم در پایان می افزاید: سران داعش احمق نیستند و آشکار است که آن ها از سازمان القاعده در عراق و افغانستان درس ها گرفته و در حقیقت آن ها وارث این سازمان تروریستی هستند؛ داعش رهبری متمرکز و مرکزی را کنار گذاشته و اقدام به تمرکز زدایی و رهبری جمعی کرده است و شخصیت های خود را به طور کامل پنهان کرده است و البته این یکی از رازهای موفقیت داعشی هاست و به همین دلیل کشتن الحیالی یا البغدادی تاثیر چندانی در چارت سازمانی و هرم قدرت آن ها ندارد، این نقطه قوت آن ها و نقطه ضعف مخالفانشان است و به همین دلیل سخن اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا که گفت "جنگ علیه داعش ممکن است 30 سال طول بکشد"، بیراه نیست.