به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ مهمترین تصمیم حوزه انرژی شاید مباحث مربوط به «برجام» و موضوع بررسی آن در مجلس ارزیابی شود. اما بهموازات این پدیده در حوزه انرژی، راهبرد دیگری به میان آمده است که البته معطوف به حوزه نفت میشود، تصمیمی که اگر محقق شود هم فرصت است هم چالش.
وزارت نفت به سکانداری بیژن زنگنه از دو سال گذشته برای تحقق ظرفیت تولیدی برابر با سال 84 هدفگذاری کرده است. روزگاری که ایران بیش از چهار میلیون بشکه نفت در روز تولید و کمی بیش از نصف همین عدد را در بازار جهانی بهدست مشتریان میداد روزگارانی که بازار نفت، (به نسبت هماکنون) سکه بود.
و گذشت... بگذریم چه گذشت، همان اکنون کجای بازار نفت هستیم.
ایران هماکنون حدود یک میلیون سیصد هزار بشکه نفت و میعانات در روز صادر میکند، رقمی که قانونگذاران آن را در بودجه سالانه (94) تنظیم و پیشبینی کردهاند.
اما «فرصت» کجای قضیه است، ایران در بحبوحه فضای بعد از مذاکرات قصد دارد سهم کیک خود در بازار نفت را افزایش دهد، سهمی که مواضع ایران را در حوزه دیپلماسی انرژی مستحکمتر میکند و افزون به راین با افزایش میزان حجمی صادرات نفت، جبران کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت آن میشود.
اینجاست که دولت در کنار منابع آزادشده به منابع دیگری دست خواهد یافت که اگر به پروژههای عمرانی تزریق شود باید آن را به فال نیک گرفت، کمتر کسی است که از مزیتهای فعال شدن پروژههای عمرانی استقبال نکند.
باوجود این، تحقق این موضوع خود با چالشهای فنی بازار جهانی و میدانی (تولید) مواجه است.
در ابعاد بینالمللی ایران بهاصطلاح باید جای نفت خود را باز کند بهتر است بگوییم " باید سهم خود را از رقبا بستاند" حریفهای که همه حسابوکتابشان با ایران فنی نیست چون آنها در آوردگاههای همچون عراق و سوریه بهشدت به خاک سیاه نشستند به خاطر این باکم کردن سهم ایران و کاهش قیمت طلایی سیاه بهنوعی قصد انتقامگیری دارند و حتی میخواهند توان ایران را برای پشتیبانی از محور مقاومت تضعیف کنند اما واقعیتهای میدانی حکایت دیگری را روایت میکند.
پسکار بازاریابی نفت ایران آسان نیست ولی در یک برنامه بلندمدت و با توجه به ویژگیهای بازار سرمایه ایران، میتواند در آینده نه چندان دور رنگ واقعیت به خود گیرد.
از سوی دیگر، در عرصه داخلی وزارت نفت برای افزایش تولید و محقق شدن اهدافش در این زمینه، نیازمند سرمایهگذاری است اما اوضاع مالی و اعتباری نفت این روزهای خوب نیست این وضع در بیان وزیر نفت نیز خودنمایی میکند؛ کمتر مصاحبهای از زنگنه خواندهایم که مستقیم یا غیرمستقیم به محدودیتهای مالی وزارت اش اشاره نکرده باشد.
آنطور که زنگنه میگویید نفت پارسال خیلی زیاد سرمایهگذاری کرده باشد 6 میلیارد است. درحالیکه توسعه هر فاز پارس جنوبی شاید حدود 3 میلیارد خرج بتراشد البته سود خوبی برای کشور دارد.
درنهایت ...
اگر همهچیز خوب پیش برود و وزارت نفت با همه مشکلات پیشگفته، هدف بازپسگیری سهم ازدسترفته ایران را محقق کند، تازه چالش دیگری رخ مینماید آن معضلی نیست جز " بلای بودجه سوز خام فروشی " چالشی که سالهاست مقام معظم رهبری، اسناد بالادستی بر لزوم رفع آن تأکید و توصیه دارد.
نیت پیش کشیدن این بخش از نوشته، نقد بیحساب، طرح دولت برای افزایش صادرات نفت نیست. چراکه مزیتهای اقتصادی، سیاسی تحقق سهم بازار نفت بر همگان آشکار است.
هدف حرکت بهتر در حوزه اقتصاد مقاومتی است. بنابراین باید راهکارهای بازیابی سهم ایران در بازار جهانی نفت همزمان با بررسی روشهای ایجاد زنجیره ارزش در داخل بررسی و دنبال شود؛ واضح است میشود حرکت در هر دو عرصه، یعنی تحقق بازار در خارج و توسعه زنجیره ارزش در داخل؛ را در دستور قرار داد در این صورت است که فرصتی که قرار است در آینده با آن مواجه شویم نه تنها چالش زا نشود بلکه رشد اقتصادی را شتاب دهد.
چرا که اگر منابع حاصل از صادرات نفت (پس از افزایش صادرات) صرف بخش تولید و رونق کسب کار در خود حوزه انرژی شود میتواند چراغ صنعت نفت و گاز را روشن کند.
هماکنون، حداقل باید یک سالی صبر کرد؛ به نظاره نشست که دولت چگونه در ابتدا بازار نفت ایران را کسب میکند و سبب با ایجاد زنجیره ارزش، کشور را از تکانههای اقتصادی بازار نفت میرهاند، موضوعی که دیشب مقام معظم رهبری در دیدار با اعضا هیئت دولت بهنوعی آن را یادآوری کرد.