آيت الله جوادي آملي در پيامي به حجاج بيت الله الحرام به تبيين گوشه اي از رسالت حقيقي حجاج در اين ضيافت الهي پرداخته و رسالت حاجيان را كه ميهمانان الهي هستند، تحكيم پيوند بين خود و ابراهيم خليل(ع) دانستند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مشروح پیام این مرجع تقلید به شرح ذیل است:
سلام الهی بر بانیان كعبه كه بنیانگذاران قبله و مَطاف مسلمانان جهانیان هستند. سلام الهی بر منادیان توحید كه از كنار این كعبه جهان بشریت را به وحدانیت و احدیت خدای سبحان دعوت كردند. سلام الهی بر همه كسانی كه ندای ابراهیمی را و ندای نبوی علوی حسنی و حسینی(علیهم السلام) را پاسخ دادند و به زیارت این «بیت عَتیق» شتافتند و سعی كردند آن را قبله رسمی و مَطاف جهانی بدانند.
*رسالت حاجیان
رسالتی كه به عهده حاجیان و معتمران است ـ كه ـ انشاءالله ـ با حجّ مقبول، عمره مقبول، زیارت مقبول و دعای مستجاب برگردند ـ تحكیم پیوند بین آنها و خلیل خداست. وجود مبارك ابراهیم این بِنا را به دستور خدا ساخت تا وحدانیت و احدیت خدای سبحان را تثبیت كند، اولاً؛ و منادی این ندای وحدت باشد، ثانیاً؛ و مهمانان را كه «ضیوف الرَّحمان» هستند به این سرزمین دعوت كند، ثالثاً؛ تا جهان اسلام از شرك و امثال آن نجات پیدا كند.
وقتی ذات اقدس الهی به ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) دستور ساختن مطاف و قبله را داد، فرمود كسانی كه به این سرزمین میآیند مهمانان من هستند، اینها «ضیوف الرَّحمان» میباشند. گرچه رحمت الهی گسترده است (وَسِعَتْ كُلَّ شَیءٍ)، لكن در سرزمین وحی این رحمت موج میزند، چون (فیهِ آیاتٌ بَیناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ). وقتی «ضیوف الرَّحمان» شدند و «الله» میزبان اینها شد، اینها باید چیزی به همراه نیاورند؛ زیرا «وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیءٍ *** اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ»، باید از كالای رحمانیت و رحیمیت الهی استفاده كنند و آن كالا كه رزق كریم است، همان توحید است.
مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله، «رِجال» و «ضامِر»نشینها هستند. گرچه هر كسی بیاید این در به روی او باز است، امّا مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله پیادهها و كسانی اند كه دارای مَركَب و مَركوب ضعیف و لاغرند (یأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)؛ مهمانان اصلی كسانی هستند كه پیاده به مكه میآیند و مهمانان اصلی كسانی هستند كه روی مَركبهای لاغر و ضعیف از انتهای درّهها و منطقههای گودنشین حركت میكنند! گرچه هر كس بیاید؛ چه توانگر و چه تهیدست، این دَر به روی او باز است؛ ولی مهمانان كسانی هستند كه واجد این دو شرط باشند: ـ یا اهل این دو شرط باشند یا طبق این دو شرط فكر كنند ـ یا كسانی باشند كه پیاده میآیند یا سوار مركبهای ضعیف و لاغر میشوند، یا اگر توانگر هستند، به وصف پیادهها و مَركوبِ ضعیفنشین بیایند: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ). درست است که در آیه دیگر فرمود: (لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبیلاً)، گرچه اغنیا و توانگران كه مستطیع میباشند بر آنها واجب است، امّا «مُكلَّف» حساب دیگری داد و «ضِیف» حساب دیگر؛ «مُنادا» و «مُخاطب» حساب دیگری دارند و مکلّف حساب دیگر.
*سفره وحی در سرزمین ولایت
این سرزمین سرزمینِ وحی است و در سرزمین وحی سفره، وحی و نبوّت و رسالت و ولایت و امامت گسترده است؛ مهمانان این سرزمین غذای وحدانیت و احدیت، از یك سو؛ بهرهوری از وحی و نبوّت و رسالت و خلافت و امامت از سوی دیگر را میچشند و بهرهوری دارند؛ اگر كسی اهل «رِجال» و «ضامِر» نبود، باید به این وصف بیاید، چون «در كوی او شكسته دلی میخرند و بس». سرّ اینكه خدای سبحان از این گروه دعوت كرده، برای آن است كه میخواهد دعوت میهمانان خود را هم پاسخ بدهد؛ یك تعامل و تقابلی بین این دعوتهاست.
*انواع مهمانی خدا
درست است كه هر كس به سرزمین مكّه و وحی بار یابد جزء مهمانان خداست، امّا مهمان دو قسم است: یك مهمان است كه خدا با او تعامل و تقابل دارد؛ هم او را به مهمانی میپذیرد هم مهمانی او را میپذیرد و برخیها مهمانانی هستند كه تعامل و تقابل دوجانبه بین آنها؛ یعنی بین آنها و خدا نیست. ذات اقدس الهی فرمود: ـ چه به خلیل خود و چه به حبیب خود(علیهما آلاف التحیة و الثناء) ـ (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)، چرا اینها را دعوت بكن؟ برای اینكه اینها مهمانان ویژه من هستند، یك؛ میزبانان مخصوص من هستند، دو؛ من مهمان اینها خواهم بود و این یك تقابل است! اگر گفته شد حاجی و معتمر «ضِیف الرَّحمان» است، ذات اقدس الهی فرمود: «أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم». آن انسان دلشكستهای كه «رجالاً» آمده، (وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ) آمده، آن انسان تهیدست دلشكسته، میزبان من است و من مهمانی او را میپذیرم. بنابراین حاجی و معتمر اگر در كِسوت «رِجال» آمده است اگر به كِسوت (وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ) ـ گرچه متمكّن هست ـ به این حال آمده و در این حال بوده است که حالت ضعف و فقر خود را در نظر گرفته است؛ گفت بنده «مِسْكِینٍ مُسْتَكِینٍ مُسْتَجِیر» هستم، با این وصف آمده است، میتواند با خدا یك تعامل متقابلی باشد که هم مهمان خدا بشود و هم میزبان الهی؛ گرچه در هر دو حال مهمان خداست؛ زیرا این ضیافت را از ذات اقدس الهی گرفته است؛ «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك».
*وظیفه روحانیون و علما در حج
وظیفه همه مخصوصاً عالمان و روحانیون، بالأخص بعثهها و مسئولان بعثه، همه اینها باید بكوشند كه این تعامل متقابل عبد و مولا را در مسئله حج و عمره پیاده كنند. ما باید در این سمتوسو حركت كنیم، با خدا معامله كنیم و تعامل متقابل «ضِیف» و «میزبان» را داشته باشیم.
ایشان با بیان این نکته که طبق فرموده قرآن همه مومنان فرزندان معنوی ابراهیم علیه السلام هستند بیان داشتند:
وجود مبارك ابراهیم خلیل كه صریحاً اعلام كرد و فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)؛ این جزء ندای نبوّت عام است, ندای رسالت عام است, ندای خلافت عام است, ندای امامت عام است و اختصاصی به هیچ ملت و نحلهای ندارد. این بیان نورانی خداست كه از زبان ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) در سوره «ابراهیم» آمده است كه فرمود: هر كس که راهی راه من شد، از من است؛ (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی). همه ما فرزندان خلیل حقّی هستیم كه در پایان سوره «حج» فرمود: (مِلَّةَ أَبیكُمْ) این منصوب به اغراست، (مِلَّةَ أَبیكُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ)؛ او پدر ماست و صریحاً اعلام كرد فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)، بنابراین ما میتوانیم ابراهیمی باشیم و ابراهیمی فكر كنیم.
*ویژگی پیروان ابراهیم خلیل(ع)
اگر كسی ابراهیمی شد، در فضای زیست خودش باید كعبه بسازد مسجد و مَعبدو مَطاف و قبله بسازد و خودش هم قبله و مَطاف و مَعبد شود، تا از دیدن او از سیره او از سنّت او و از سَریرت او عدّهای بهره عبادی ببرند، تا بشود پیرو خلیل حق و در تمام این كارها براساس وحدانیت و احدیت خدا بیندیشد، نه غیر آن كه فرمود: (وَ إِذْ یرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، این (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا) زمزمه زیرِ لب آن مهندس و این معمار بود؛ تمام این سنگها و ملاتها را كه جابهجا میكردند، میگفتند: (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا). ما هم در زندگی خود, مسجد و معبد درست كنیم كه بشود مَطاف و قبله و مَعبد عامّه مسلمانها، آن هم با شعار (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، چون پدر ما این كار را كرده است، ما هم میتوانیم طبق پیام ابراهیمی از اهلِ بیت خلیل حق شویم كه اگر كسی اهلِ بیت خلیل حق شد، اهلِ بیت حبیب حق هم خواهد بود.
وجود مبارك ابراهیم كه براساس (مِلَّةَ أَبیكُمْ إِبْراهیمَ) پدر ماست و همه ما را به مهمانی دعوت كرده است، با آن تَبر بتها را شكست و هرگونه شرك ظاهری و باطنی را درهم كوبید. حاجیان و معتمران در شرق و غرب عالم به پیروی از ابراهیم خلیل، باید به مبارزه با شرک در اشکال مختلف آن بپردازند.
*روح عبادت اشتیاق به وحدانیت و احدیت خداست
بنابراین حجّی كه زائران و معتمران دارند، به لطف الهی حجّی مقبول خواهد بود، لكن همان كسی كه این مَطاف و این قبله و این مَعبد را بنا كرد، ذات اقدس الهی به او فرمود که صریحاً اعلام بكن: (لَنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْكُمْ)؛ عمل ظاهر؛ آن قربانی، آن گوشت آن خون یا آن سنگ و مانند آن كه «رمی جمره» میشود، اینها یك واجباتی است که بر همه ما لازم است تا انجام بدهیم، ما هم «سمعاً» و «طاعاً» انجام داده و انجام میدهیم؛ امّا اساس كار این است که فرمود روح این عبادت به خدا میرسد! روح عبادت اشتیاق به وحدانیت و احدیت اوست، اولاً؛ احیای نبوّت و وحی و رسالت و امامت و خلافت و اهلِ بیتی بودن است، ثانیاً؛ (فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاَّ كَبیراً لَهُمْ)، ثالثاً؛ تا جهان جهان مَهد و اَمن شود.
امیدواریم ذات اقدس الهی حج و عمره و زیارت همه زائران «بیت عَتیق» را به أحسن وجه بپذیرد و دعای همه حاجیان و معتمران و زائران را به أحسن وجه مستجاب فرماید.