به گزارش گروه بين الملل خبرگزاري دانشجو ، صالح السید باقر در این مقاله نوشته است، زمانی که ایران از حمله آمریکا به عراق با وجود آنکه با نظام صدام حسین شدیدا اختلاف داشت انتقاد کرد و از این کشور خواست اشغالگری در عراق را به پایان برساند ؛ واشنگتن با متهم کردن مداخله تهران در امور عراق از خود دفاع کرد و کشورهای منطقه به جای آنکه در کنار ایران قرار گیرند و با اشغالگری آمریکا در منطقه مخالفت کنند پشت واشنگتن قرار گرفته و ادعاهای خود را در مورد دخالت ایران در عراق تکرار کردند.
زمانی که ایران از کشورهای منطقه و جهان که خواستار برکناری بشار اسد رئیس جمهوری سوریه شده بودند و خواست به مردم سوریه اجازه بدهند تا سرنوشت شان را خودشان مشخص کنند ایران را به اعزام نیروهای ارتش و سپاه به سوریه برای دفاع از نظام قانونی این کشور و ابقای اسد در حاکمیت و دفاع از علوی ها و کشتار اهل سنت متهم کردند.
و زمانی که ایران از مذاکرات ملی یمن استقبال کرد و معتقد بود که مسائل در میز مذاکرات حل خواهد شد و جنگ و خشونت اوضاع یمن را پیچیده تر می کند این کشور را به پشتیبانی از افرادی که آنان را شورشی می خوانند و حمایت از به اصطلاح کودتا علیه دولت مستعفی و فراری یمن و تبدیل این کشور به نقطه نفوذی جدید، متهم کردند.
و زمانی که ایران خود را از بحران های سیاسی در لبنان مبرا و اعلام کرد از هر گونه حل و فصل مسائل که همه لبنانی ها بر آن توافق دارند حمایت می کند ، گفتند تهران متحد خود را (حزب الله لبنان) با کارشکنی در حل و فصل مسائل حمایت می کند.
و زمانی که تهران از منامه خواست به سخنان مخالفان گوش فرا دهد چرا که راه حل های امنیتی با مخالفان به هیچ نتیجه ای نمی رسد، این کشور را به تحریک طایفه گرایی و برانگیختن شیعه علیه سنی متهم کردند.
و زمانی که ایران مقاومت را تنها راه منطقی خواند که اسراییل آن را می فهمد و این رژیم را به پاسخ به خواسته های ملت فلسطین مجبور می کند و انواع حمایت ها را به گروه های مقاومت فلسطینی ارائه داد ، باز هم ایران را به شکاف انداختن بین صفوف فلسطینیان و کارشکنی در حکومت خودگردان متهم کردند.
هیچ کسی از دخالت های ایران هراس ندارد چرا که حمایت های این کشور در پشتیبانی از گروه های مقاومت فلسطینی و ارائه مشورت به دولت های عراق و سوریه برای مقابله با گروه های افراطی که اکنون همه کشورهای جهان خطر و تهدید امنیتی منطقه ای و جهانی آنان را درک کرده اند، خلاصه می شود .
آیا شایسته است ایران مواضعش را در قبال هر مساله ای در جهان اعلام نکند ، اگر چنین است این درخواست را به همه کشورهای جهان تعمیم دهید و نه فقط ایران ، حال چه این مواضع در جهت حمایت و یا اعتراض باشد، بنابر این نباید به اوباما رئیس جمهوری آمریکا و یا کامرون نخست وزیر انگلیس و یا کشورهای بزرگ یا کوچک اجازه داد مواضعشان را بیان کنند و نباید به آنها اعتراض کنیم در حالی که نسبت به هر گونه موضع ایران حساسیت نشان می دهیم.
ایران امروز خواستار شفافیت در باره سرنوشت حاجیان خود در فاجعه منا شده چرا که تعداد کشته شدگان در این فاجعه همچنان نامشخص است .
تا زمان نوشتن این مقاله تعداد کشته شدگان ایرانی در منا به 228 تن و مفقودان 248 تن رسیده است و هیچ امیدی که مفقودان زنده باشند نیز وجود ندارد با این حساب تعداد کشته های ایران در این فاجعه به 450 تن می رسد.
درخواست مشخص شدن سرنوشت ایرانیان در فاجعه منا و این که چه مساله ای موجب این فاجعه شده به خصوص که روایات متعددی در خصوص بی توجهی عمدی وجود دارد درخواست زیادی نیست.
حاجیان ایرانی در این باره گفته اند ماموران سعودی راه اصلی را بسته بودند و حاجیان را به مسیرهای فرعی که آنها نیز بسته شده بود هدایت می کردند و زمانی که فاجعه به وقوع پیوست هیچ یک از ماموران سعودی که تعداد آنان به صدها تن می رسید اقدامی برای نجات حجاج نکردند.
یکی از حاجیان نجات یافته از فاجعه منا می گوید ماموران سعودی 4 ساعت بعد از وقوع فاجعه وارد عمل شدند و اگر آنان زودتر به داد مردم می رسیدند تعداد کشته شدگان این قدر زیاد نمی شد.
نویسنده مقاله در پایان نوشت، باید به درخواست تهران با کشف علل فاجعه و مشخص شدن سرنوشت دهها حاجی ایرانی و خارج کردن مدیریت حج از دست رهبران سعودی و تبدیل شعائر حج به طرح های سیاسی و ایجاد آشوب در این مراسم پاسخ داد.
بدترین برداشت از فاجعه منا اتهامی است که یکی از نویسندگان عرب به ایران زد و در مقاله ای نوشت، ایران با طراحی و اجرای حادثه منا می خواهد عربستان را در موقعیت بدی قرار دهد و نشان دهد که این کشور لیاقت مدیریت حج را ندارد.
در ادامه این مقاله آمده است، نویسنده این مطالب کاملا متقاعد شده که دولت کشورش و یا کشورهای دیگر برای رسیدن به اهدافشان مردم را قربانی می کنند همان طور که صدام حسین از سلاح های شیمیایی علیه مردم کرد در حلبچه استفاده کرد. شاید این کار درستی نباشد ولی این اقدامات بر ایران تطبیق نمی کند چرا که این کشور مجلسی دارد که از مسوولان خود در هر کاری بازخواست می کند چیزی که اغلب کشورهای منطقه فاقد آن هستند.