به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - امیرعلی جهاندار در یادداشتی نوشت؛ اوباما در گفتوگو با توماس فریدمن؛ ستون نویس معروف روزنامه نیویورکتایمز میگوید: «یکی از سیاست کلان و اصلی آمریکا در مذاکرات، «تغییر ذهنیت» ایرانیها نسبت به آمریکا و به عبارت روشنتر و به تعبیر نگارنده «استکبار زدایی ذهنی» از ایرانیان نسبت به چهره این رژیم است.»
رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولین صدا و سیما فرمودند: «در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد. مسئولان و مردم آماج اصلی چنین جنگِ نرمی هستند. در مورد برنامهریزی که در جنگ نرم برای مسئولان وجود دارد با آنان صحبت کرده و خواهم کرد اما مخاطبان اصلی جنگ نرم مردم بهویژه نخبگان، دانشگاهیان، دانشجویان، جوانان و عناصر فعال هستند. آنها بهدنبال تأثیرگذاری بر مردم و تغییر طیف وسیعی از باورهای آنان بهویژه جوانان و نخبگان هستند که باورهای اعتقادیِ دینی، سیاسی و فرهنگی مردم از جمله این باورها است.»
رهبر انقلاب همچنین در دیدار با فرماندهان نظام بیان کردند: «بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.»
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان هم تاکید کردهاند: «شناسایی کردن نخبهها برای عوامل بیرونی؛ این هم هست؛ از این هم بنده گزارشهایی دارم، خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ [بلکه] برای عوامل بیرونی، که به آنها معرّفی کنند، حلقه واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج «فرار مغزها». این هم خیانت است؛ این خیانت است؛ این ولو ممکن است در پوشش دلسوزی برای این دانشجو انجام بگیرد امّا این دلسوزی نیست.... با اینکه من هشدار دادهام، بعضیها اردو درست میکنند که بفرستند اروپا؛ اردوی دانشجویی به اروپا! یکی از غلطترین کارها این است»
اشتان مایر در دانشگاه تهران گفته است: «پس از مذاکرات سیاسی به یک تفاهم رسیدیم. کوهها را شاید جابجا نکردیم اما این مسئله را مبنایی قرار دادیم تا دو کشور بیشتر با یکدیگر صحبت و کار کنند. روند سختی را پشت سرگذاشتیم که هرگز نباید آن را فراموش کنیم البته هنوز کارهای زیادی سر راه ماست که باید این مسیر را طی کنیم تا اینکه انسانها به یکدیگر برسند. لازم است یک جامعه مدنی و قوی ایجاد کرد و رابطه بین فرهنگ و علم را تقویت کرد تا زمینهای برای اعتماد سیاسی ایجاد کند. باید از شبکه علمی علمای بین دو کشور بهره گرفت تا در آینده بتوانیم از آن بهره گیریم. اگر امروز به ظرفیتها نگاه کنیم میتوانیم به این نتیجه برسیم که در آینده چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم و چگونه میتوانیم با منابع اندک به توسعه شرق و غرق همت کرد. ۶ هزار دانشجوی ایرانی در آلمان تحصیل میکنند و شاید شرایطی فراهم شود تا دانشجویان ایرانی با بورسیههای بیشتری در آلمان حضور یابند.»
این گزارهها در نگاه اول و بصورت تکتک شاید بیربط به نظر بیایند اما وقتی در کنار یکدیگر قرار بگیرند و چند نکتهای در مورد آنها گفته شود معنای «نفوذ» را به درستی القا میکنند. وقتی سند امنیت ملی آمریکا ۲۰۱۵ آمریکا تورق میشود این پازل کاملتر میشود؛ سندی که در آن به این گزاره خواهیم رسید که میگوید: «از روند دیپلماتیک انتقال قدرت حمایت میکنیم، در عین حال به گردانندگان تغییر در قرن حاضر نزدیک خواهیم شد که جوانان و کارآفرینان هستند. ما در حال سرمایهگذاری روی رهبران فردا، کارآفرینان جوان، مبتکران، رهبران مدنی و خدمتگزاران دولتی هستیم، زیرا این افراد، آینده را شکل خواهند داد. ما در حال بهدست گرفتن ابتکار عمل برای ایجاد روابط جهانی و شناسایی رهبران آینده در دولت، کسب و کار و اتصال آنها به یکدیگر و جامعه مدنی و مهارتهای مورد نیاز برای رشد کردن آنها هستیم. ما برنامههای جدید تبادلات میان جوانان آمریکایی از آفریقا گرفته تا جنوب شرق آسیا را پیگیری میکنیم».
آمریکا از طریق تمرکز بر حوزههای علم و فناوری و ارتباط با نخبگان علمی کشور تلاش دارد شبکه بینالمللی بسازد که در آینده مدیریتهای کلان کشورها را در اختیار بگیرند و اینها همگرایان آمریکا در کشورهای مختلف باشند. چند ماهی است که موضوع YGL یا (شبکه رهبران جوان جهان) مطرح شده است که آمریکا تلاش دارد از طریق آن به استحاله از درون بپردازد و نیروهای مولد و محرک کشورهای مختلف را به خدمت بگیرد.
این گزارهها امروز توجه به کنفرانس پل ۲۰۱۵ در آلمان را بیشتر میکند که در آن بیش از ۳۰۰ نخبه ایرانی حضور داشتند و حامیان این کنفرانس را اعضای شورای روابط خارجه آمریکا بر عهده داشتند. کنفرانسی که تحت حمایت آمریکا اما در آلمان برگزار شد و باید بیشتر مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد.
آمریکاییها دیگر تلاش نمیکنند براندازی کنند؛ آمریکاییها بیشتر تلاش دارند از داخل تغییرات خود را لحاظ کنند. اینکه مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ اینجا بدین معنا است که هر چه پل تعامل مستحکمتر شود مسیر برای دسترسی به نخبگان ما و سوءاستفاده از آنها بیشتر میشود و میشود آنچه «نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضررهای بیشماری نیز دارد».
امروز وزیر امور خارجه آلمان با بیان بالابردن ارتباطات نخبگان علمی دو کشور و باز کردن دروازه ورود آنها به آلمان قدم دیگری در این پروژه برداشت که بتواند نیروهای نخبه ایرانی را بدون هیچ زحمتی از کارایی و کارآمدی برای ایران بیندازد و در نظم نخبگانی مد نظر آنها قرار دهد.
اینها پازلهایی است در پروژه کلان دیپلماسی عمومی که از ارتباط نخبگان فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی بهره میجوید و قابل پیش بینی خواهد بود که بعد از این رفت و آمدهای نخبگان حوزههای یاد شده از کشورهای اروپایی و آمریکایی به ایران بیشتر شود چنانچه وزیر خارجه آلمان هم امروز در ابتدای صحبت خود با اشاره به این موضوع گفته بود: «خوشحالم که در این سفر نمایندگانی از پارلمان آلمان و در بخش فرهنگی و علمی من را در این حضور و سفر همراهی میکنند.»
رهبر انقلاب در دیدار اخیر دیگر صحبتی از براندازی نظام نکردند بلکه از فهوای کلام ایشان نیز موضوع «استحاله» یا تغییر از درون به چشم میخورد آنچه از طریق نخبگان با میل و رغبت البته در غفلت صورت میگیرد و اگر هوشیاریهای لازم صورت نگیرد دیری نخواهد بود که این اتفاق خواهد افتاد.