آخرین اخبار:
کد خبر:۴۶۱۹۸۹
گزارش/

آیا فرانسه به دنبال احیای نقش استعمارگرانه در سوریه است؟

داستان حضور فرانسه در سوریه به ماجرای اتفاق و هم‌پیمانی نیروهای اروپایی پس از جنگ جهانی اول برای تجزیه عثمانی باز می‌گردد. در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول، عثمانی، که مرد بیمار اروپا لقب گرفته‌ بود، بالکل مضمحل گردیده و فرصت برای آغاز استعمارگری فرانسه مهیا گردید ...

گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - پریسا زارعی/ فرانسه با اطوار فیلسوف‌منشانه‌ی خود در رقابت میان دول استعماری قدیم مانند اسپانیا و پرتقال و انگلیس دست فروتر را داشته و این انگلیس بود که صحنه گردانی بازی های استعماری را در میدان اجرا می‌کرد. استعمار فرانسه به حضور محدود خود در جنوب غربی آسیا و بخش وسیعی از شمال آفریقا و برمه قناعت کرده و پای به محدوده ی نفوذ انگلیس نمی گذاشت.

 

از سویی دیگر با وجود انقلاب کبیر فرانسه و از دست دادن بخشی از مستعمراتش در اقیانوس آرام و آمریکای شمالی، فرانسه هم چنان به عنوان رقیب سنتی انگلیس در اروپا مطرح بود انگلیسی که در میان دول استعماری دست برتر را داشت.

 

داستان حضور فرانسه در سوریه به ماجرای اتفاق و هم‌پیمانی نیروهای اروپایی پس از جنگ جهانی اول برای تجزیه عثمانی باز می‌گردد. در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول، عثمانی، که مرد بیمار اروپا لقب گرفته‌بود، با ترفندهای سیاسی و نظامی خارجی و بی‌کفایتی و خیانت درونی، بالکل مضمحل گردید.

 

درست در همین زمان بود که با موافقت روسیه، قرارداد سایکس – پیکو، در سال ۱۹۱۶ منعقد شد و تکلیف مستملکات عثمانی در منطقه خاورمیانه را روشن کرد. بر اساس این موافقت نامه فرانسه توانست بالاخره به یک منطقه استعماری در غرب آسیا دست پیدا کند؛ منطقه‌ای که سوریه و لبنان امروزی را در بر می‌گرفت. این تسلط اگر چه در برابر دستاوردهای انگلیس چندان به چشم نمی‌آمد، اما در استراتژی استعماری فرانسه یک نقطه عطف بود.

 

چهار سال بعد، کنفرانس سان رمو، که برای تقسیم سهم متجاوزین به سرزمین های اسلامی دولت عثمانی، تشکیل شده بود، این حق استعماری را برای فرانسه به رسمیت شناخت و شورای قیمومیت جامعه ملل، بر آن مهر تایید زد.

 

 

به این ترتیب و با وجود مقابله شدید اهالی منطقه سوریه و لبنان با حضور عوامل استعمار، در روز ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۰ (۲ مرداد ۱۲۹۹) با شکست مقاومت‌های پراکنده، فرانسه حاکمیت استعماری خود را بر سوریه آغاز کرد. آن ها در سال ۱۹۲۶ لبنان را از سوریه جدا کردند و به تغییرات بنیادین در فرهنگ، سیاست و اقتصاد اعراب این منطقه پرداختند. در واقع این نخستین بار بود که کشور لبنان مستقل از کشور مادر یعنی سوریه تشکیل می‌شد.

 

استعمارگران فرانسه وقت زیادی برای ایجاد یک نفوذ پایدار در منطقه نداشتند. آن‌ها به سرعت با تغییر سبک آموزشی و تربیتی، به تغییر بافت اجتماعی و اعتقادی سوریه و لبنان دست زدند. این تغییرات در حوزه سیاست، امروزه در لبنان قابل رویت هستند.

 

تسلط اقلیت مسیحی و به کنار راندن اکثریت شیعه، نتیجه یک قانون به اصطلاح اساسی است که استعمار فرانسه به تدوین آن پرداخته است؛ وضعیت سوریه اندکی متفاوت بود، اما در اصول کلی فرقی با لبنان نداشت، به علاوه ناپایداری در تثبیت برخی مناطق مرزی با ترکیه که در منطقه اسکندرون به اوج خود رسید، زمینه بدبینی سنتی دو کشور را ایجاد کرد؛ این تغییرات ماحصل توافقات متغیر فرانسه با انگلستان بود

 

شروع جنگ جهانی دوم بار دیگر فرانسه را دچار شوک کرد شوکی که باعث شد رقیبش انگلیس محدوده ی نفوذش را در خاورمیانه گسترده تر کند. اما دیری نپایید که انگلیس قدرت فائقه‌ی خود در دنیا را از دست داده و از نفوذش بر مستعمرات کاسته شد.

 

با سقوط حکومت فرانسه در سال 1941 میلادی به دست آلمان و تشکیل دولت در تبعید و ارتش آزاد فرانسه، این دولت نمادین و فاقد قدرت مدعی اعطای استقلال به سوریه شد و برای این منظور انگلیسی‌ها را نیز به کمک طلبید. البته داعیه‌ی اعطای استقلال به سبب عدم تمایل فرانسه به این کار و همچنین بهانه قرار دادن در جریان بودن جنگ جهانی، تا ۱۹۴۶ اتفاق نیفتاد و باوجود عضویت سوریه در سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵، این کشور در سال ۱۹۴۶ به استقلال کامل از استعمار فرانسه دست یافت.

 

با اقتدار روزافزون آمریکا در صحنه استعمار نوین، سیاست جدید ایالات متحده مبنی بر استفاده از تجارب استمارگران قدیمی در اداره مناطق مختلف جهان، سبب گردید تا فرانسه نیز در حوزه‌های مختلف فعالیت آمریکا وارد شود؛ به همین سبب تمایل به دخالت و اظهارنظر در امور سوریه، باوجود روی کار آمدن حکومتی با تمایلات سوسیالیستی در دمشق، همواره در دستور کار دولت فرانسه بوده‌است. در حقیقت فرانسوی‌ها با این اظهار نظر و دخالت، به دنبال احیای نفوذ خود در منطقه‌ای هستند که دیگر محل حضور آن ها نیست.

 

دخالت‌های فرانسه در امور سوریه طی پنج سال اخیر شکل جدی‌تری به خود گرفته است. این کشور یکی از مهم‌ترین حامیان گروههای تروریستی در سوریه برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد بوده است. البته حمایت فرانسه از گروه‌های مخالف اسد برای این کشور کم‌هزینه نیز نبوده است به گونه‌ای که طی کمتر از یک‌سال اخیر، پایتخت این کشور شاهد چندین اقدام تروریستی توسط به خانه‌بازگشتگان فرانسوی‌تبار داعش بوده است که آخرین این حملات در ابتدای هفته‌ی جاری شوک بزرگی را به مردم این کشور وارد کرد.

 

برخی از کارشناسان بر این باورند که با توجه به سابقه‌ی حضور استعماری فرانسه در سوریه و تمایل دولت جدید حاکم بر الیزه به افزایش دخالت‌هایش در این کشور، هیچ بعید نیست که حوادث پاریس بهانه‌ای طراحی شده برای افزایش نقش‌آفرینی مخرب این دولت در سوریه باشد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار