گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نیروهای نظامی فضای دانشگاه را قُرق کردند، تکتیراندازها روی بام موضع گرفتند، از دوشکا گرفته تا انواع سلاحهای سبک و سنگین در محوطه مستقر شده بود؛ سگهای تجسس در دانشگاه جولان میدادند؛ دانشگاه رسماً به پادگان تبدیل شد! از چند ساعت قبل برقراری تماس با تلفن همراه امکان پذیر نبود، برخی شنیدهها از اختلال مصلحتی در خطوط موبایل حکایت داشت؛ بازرسین انرژی اتمی در به در به دنبال دستگاههای رادیواکتیوی میگشتند که تصاویرشان را از طریق نیروهای اطلاعاتی بررسی کرده بودند. فضاهای مختلف دانشگاه فَنسکشی شده بودند، مسجد دانشگاه تعطیل شد و دانشجویان اجازهی حضور در سالن همایشها را نیافتند. به نظر میرسید پای یک تهدید جدی امنیتی در میان است، شاید داعش دانشگاه را تهدید به عملیات تروریستی کرده بود، برخی هم بگیر و ببندها را زیر سرِ دار و دستهی ریگی میدانستند. اما این روحانی بود که به دانشگاه میآمد!
دانشجویان نمازگزار که از ورود آنها به مسجد جلوگیری شده بود، پس از اقامه نماز مقابل گارد ریاست جمهوری به اعتراض پرداختند. جمعی از دانشجویان نیز در اعتراض به اختناق دانشگاه و جلوگیری از دیدار دانشجویان با ایشان، بیانیهای صادر کردند؛ در بخشهایی از این بیانیه آمده بود:
«مقدّرات دانشگاه را تعطیل کردند؛ خودروهای نظامی حامل دوشکا را از مرزها و نقاط خطرخیز به دانشگاه آوردند؛ تکتیرانداز حرفهای که سالیان سال چشمانش به دیدن اشرار و تروریستها عادت کرده بود، حال باید دانشجوی جزوه به دست و نگران امتحان میانترم فردا را مراقبت کند؛ دانشگاه را خطکشی کردند؛ دانشجو از آن طرف و مدعوین از این طرف، اگر هم دانشجویی بخواهد از فنسهای بیشمار و نردهها و داربستهاعبور کند، حساب کارش با سکیوریتی تیم است؛ حضور نمایندگان دانشجوها و تشکلهای دانشجویی را کأنلمیکن نمودند و اجازه نفس کشیدن در دیدار با رئیس جمهورشان را ندادند و تدبیر را به تکتیر، امید را به تهدید و اعتدال را به اختناق تبدیل کردند؛ غافل از آن که مقدّرات این مملکت، دست دانشگاهیهاست.»
دانشجو موتور پیشران کشور است و دیدبان پیشرفت و عدالت؛ جنبش دانشجویی حالا دههها است منتقد قدرت است و دشمن استکبار و اشرافیگری؛ دانشجویان مؤذنان جامعهاند که اگر خواب بر چشمانشان مستولی شود مملکت را آب بُرده است. به این ترتیب حضور مسؤلین بلندپایهی مملکتی در جمع دانشجویان و نشستن پای درد و دلهایشان آنقدر مطلب مهمی است که بارها مورد تأکید و اشاره ی مقامات عالیهی نظام قرار گرفته است. اهمیت این موضوع و مطالبهی افکار عمومی باعث شده دیدار با دانشجویان و حضور در دانشگاهها به پای ثابت برنامهی رؤسای جمهور بعد از انقلاب تبدیل شود؛ آنقدر مهم که تقریباً هیچ کدامشان نتوانستند از خیر آن بگذرند، و هرکدام با ترتیباتی متناسب با نگاهی که به فضای دانشگاه داشتند، در جمعهای دانشجویی حضور مییافتند. رییس جمهور روحانی نیز در بیشتر از دوسال گذشته از عمر دولت تدبیر و امید، چندین بار در دانشگاهها حاضر شده، آنطور که در یکی از سخنرانیهای خود ادعا کرد بیشترین صحبتهایش را در جمع دانشجویان و در دانشگاهها بیان کردهاست.
دانشگاه تهران و خزانه خالی!
اولین حضور روحانی در دانشگاه مهرماه 92 بود، وقتی که برای افتتاح سال تحصیلی جدید به دانشگاه تهران رفت. حضوری پُرحاشیه که بیشتر از آنکه دیداری دانشجویی باشد به یک مراسم تشریفاتی تبدیل شد. در این میان باز هم جو سنگین امنیتی و تحرکات گازانبری تیم حفاظت حسابی توی ذوق میزد. هنوز مراسم شروع نشده بود که تردد در بین کتابخانه مرکزی تا مسجد دانشگاه ممنوع شد و فقط افرادی که کارت داشتند اجازه عبور پیدا میکردند. به این ترتیب اولین حضور روحانی در یک فضای پادگانی صورت گرفت. این در حالی است که روحانی در خلال سخنرانی خود از فضای امنیتی انتقاد کرده و گفته بود "شما بدانید اگر جَو را امنیتی کردید، نفاق را توسعه دادید"!!!
اما همین حضور تشریفاتی هم کافی بود تا رئیس دولت که سالها از فضای دانشگاه به دور بوده، دچار هیجان شده و در آستانه مذاکرات هستهای اظهارنظری عجیب بر زبان آورد. او گفت: "دولت در شرایطی کار خود را آغاز کرده است که با یک خزانه خالی و با انبوهی از بدهکاری مواجه است".
16 آذر و سؤالات آبکشیده!
حضور بعدی روحانی در دانشگاه؛ در تالار بین المللی همایشهای دانشگاه شهید بهشتی و به بهانهی روز دانشجو بود، مراسمی که باز هم بدون حاشیه نبود و شعارهای دانشجویان بارها به گوش میرسید. روحانی در بخشی از سخنان خود خطاب به دانشجویان گفته بود باید با ریا، نفاق، دروغ، اتهام زدن و افراطیگری، نقادانه برخورد کرده و همه را به مسیر عقلانیت، اعتدال، توسعه، پیشرفت، عدالت و آزادی دعوت کنیم. این مراسم برای نخستین بار با یک پرسش و پاسخ نمایشی مجری از آقای رییس جمهور همراه شد.
بازهم و بازهم شهید بهشتی!
روحانی دو بار دیگر در دانشگاه شهید بهشتی حاضر شد، حضوری که احتمالاً از علاقهی وافر ایشان به این دانشگاه و یا مکان قرار گرفتن آن در تهران، حکایت داشت. برخی ناظرین سیاسی ردپای سریع القلم مشاور جنجالی آن روزهای روحانی که خود درسآموختهی شهید بهشتی بود، در هدایت ایشان به این دانشگاه جستجو میکردند. با این همه دومین حضور در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به بهانه تقدیر از برگزیدگان جشنواره رازی صورت گرفته بود که البته نمیتوان این دیدار رییس جمهور را نیز دانشجویی حساب کرد.
۱۵ بهمن سومین حضور در دانشگاه شهید بهشتی با پرخاشگری و حملات عصبی روحانی همراه شد، وی در این سخنرانی منتقدین ژنو را عدهای "کمسواد" خواند و خطاب به حاضران در مراسم گفت: «چرا یک عده کمسواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاهها چرا خصوصی حرف میزنند؟ چرا نمیآیند در میدان حرف بزنند؟ آینده تاریخ بر ما نمیبخشد.»
یک حضور نمایشی دیگر در دانشگاه علوم پزشکی ایران
هفتاد و ششمین اجلاس روسای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور و سازمانهای تابعه با حضور روحانی رئیس جمهور، در اسفندماه 92 در سالن کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد. حضور روحانی در این مراسم نیز نه در یک جمع دانشجویی، که در یک اجتماع رسمی با حضور کارکنان دولت و زیردستان رییس جمهور به پایان رسید.
بورسیه و ما أدراک ماالبورسیه!!
دومین حضور روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، باز هم به بهانهی آغاز سال تحصیلی جدید انجام شد. روحانی در این مراسم با دمیدن در آتش داستان دروغین بورسیهها که حاصل فضاسازی ذهن بیمار رسانه های زنجیره ای بود، بیان داشت: «فرجی دانا را آوردیم شروع به کار کرد، بورسیه و ما ادریک ما البورسیه!!»
انتخاب گزینشی حضار و فرصت نیافتن دانشجویان برای اظهار نظر آنقدر مایهی تعجب شد و به قول معروف آش آنقدر شور شد که صدای آشپز را هم درآورد و این بار حتی رییس جمهور نیز ظاهراً به انتقاد از آن پرداخت: «آنچه امروز جزو برنامه گذاشته نشده که تشکلهای دانشجویی سخنان خود را بیان کنند مایه تأسف من شد»
یک روزِ دانشجوی اتوکشیده دیگر!
دومین حضور روحانی در دانشگاه علوم پزشکی ایران به بهانه ی روز دانشجو در شانزدهم آذر 93 برگزار شد. مراسمی که بازهم با انتخاب گزینشی حُضار و سخنرانان در حضور رییس جمهور، به محفلی برای مجیزگویی و تملق دولت فخیمه تبدیل شد. «ما چقدر خوبیم» و «بَه به» و «چَه چَه»، رایج ترین دیالوگ آن روز بود. در این مراسم نیز هیچیک از دانشجویان منتقد دولت اجازهی سخنرانی پیدا نکرد، تا از مدعای انتقادپذیری روحانی رمزگشایی شود.
نگاه پادگانی به دانشگاه و برخوردهای گازانبری با دانشجویان منتقد، در حال تبدیل شدن به یک رویهی ثابت در دولت تدبیر و امید است، معدود حضورهای روحانی در دانشگاه با انتخاب گزینشی مدعوین و سخنرانان به محافلی برای خودگویی و خودخندی مقامات دولتی تبدیل شده است، و این در حالی است که غلبهی فضای امنیتی بر فضای دانشجویی همواره کمترین شباهتی را میان این مراسمات با دیدارهای دانشجویی از بین برده است. بازهم در آستانهی یک روز دانشجوی دیگر هستیم، باید منتظر ماند و دید در مراسم فردای دانشگاه شریف هم فضای پادگانی و مراسم تشریفاتی سالهای گذشته تکرار خواهد شد؟
خخخخخخخخخخخخ
کی میخواد جواب بده ها؟!
مگه استاندار عدن یمن رو ترور نکردن؟
این که از او کمتر نیست دیگه
این دولت به همه چیز و همه کس شک داره و از همه چی میترسه لذا میبینین که زمان مصاحبه کلی فاصله میگیرن اما دولت قبل تو دل مردم بود.
...
ولی به قول پدرم خیلی شبیه انهاست.
خداوکیلی آدم اعصابش می ریزه به هم از این همه دورویی..!
من فقط گفتم که: آقای روحانی! کسی شما رو ترور نمی کنه!
* البته با لحنی بدتر! :)
خدا فردا رو بخیر کنه!
از همین جا خدمت جناب سرهنگ سلام و خوش آمد گویی عرض می کنم!
درود بر دولتی که به دنبال کاهش تنش با غرب و ایالات متحده است و بجای نفوذ را در الویت قرار دادن اقتصاد را در الویت قرار داده و تورم را حدودا یک رقمی کرده.
طرف گفته ماشين ها را با جرثقيل مي برند.
آن مرد که در نزدیکی مرزهای اسرائیل جلوی تریبونی که محافظ شیشه ای ضد گلوله داشت وای نایستاد و جاش را با مترجم که تریبون معمولی و بدون محافظ داشت عوض کرد رفت
آن مرد که در موقعه سخنرانیش هواپیما های اسرائیلی روی سرش می پریدند و جرات شلیک نداشتن رفت
به نظرتون کسی که توی دانشگاه تهران چنین میاد جرات داره بره کنار مرز اسرائیل سخنرانی؟؟!!