گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ "آیرا کورزبان" وکیل "ژان برتراند آریستاید" رئیسجمهور هائیتی زمانی در یک سخنرانی جالب گفته بود "چرا تا کنون در آمریکا کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن سفارت آمریکا وجود ندارد!" اظهارات وکیل رئیس جمهور ربوده شده هائیتی به وسیله آمریکا در حالی ابراز می شد که هائیتی در آن زمان پنجاه و ششمین کشوری محسوب می شد که آمریکا در آن کودتا به راه انداخته بود. همه اینها در حالی است که هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا پس از پایان دوران وزارتش در یکی از مصاحبه های مطبوعاتی خود در پاسخ به سوالی در مورد سخت ترین پرونده دوران حیات سیاسی اش یک پاسخ کوتاه و مختصر داده بود:"ایران!" تقابل ۳۷ ساله ایران و آمریکا امروزه تبدیل به واقعیتی روزمره و بدیهی در سطح روابط بین الملل شده است. از این رو تصور عدم دخالت غرب و آمریکا هم در اتفاقاتی شبه کودتایی در سطح ایران، بسیار سخت خواهد بود. آمریکا طبیعتاً بسیار مشتاق است با کنار گذاشتن تمامی پرونده های درجه دو و سه خود در سطح بین المللی، یک بار برای همیشه مشقِ سختِ ایران را تمام کند.
از این رو طرح فرضیه نوع و گستره ارتباط فتنه گران سال ۸۸ با سرویس های جاسوسی غرب و آمریکا اکنون و پس از گذشت بیش از ۶ سال از آن ماجرا نیز می تواند یک مورد تحقیقی بسیار جذاب در زمینه تحقیقات میدانی در حوزه علوم سیاسی باشد. مسئله اما برای ما ایرانی ها فراتر از اینهاست. چه اینکه این مسئله ارتباط مستقیمی با تمامیت ارضی، منافع ملی، امنیت ملی و آینده کشورمان دارد. طبیعتاً هر ایرانی آزاده ای توقع دارد دعواهای احتمالی در داخل کشور، تنها در همین داخل کشور حل و فصل و رسیدگی شود و فکر یا پول اجنبی هرگز حریم مقدس وطن را آلوده نکند. چه اینکه تاریخ روشن ایران در حداقل دو سده اخیر، تابلوی روشنی از استعمار و استثمار جنایتکارانه ملت ایران توسط ابرقدرت های بیگانه را در خود ثبت کرده است. لذا هر فرد عادی با اندک سواد تاریخی و خرده عقل احتمالی! نیز بر این واقعیت صحه خواهد گذاشت که از بیگانه و اجنبی آبی برای ما گرم نخواهد شد.
در این فضا، ارتباط با بیگانگان برای حل و فصل یک دعوای داخلی، چیزی احمقانه و البته به مراتب خائنانه تر از پلوخوری مشروطه چیان در باغ سفارت انگلیس خواهد بود. با این وجود، مرور اسناد معتبر ارتباط سران و بانیان فتنه سال ۸۸ با دولت های خارجی بیانگر واقعیاتی تلخ و البته از همین جنس است. این مسئله البته چندان هم عجیب و شگفت انگیز نیست، چه اینکه همزمان با اجرای فتنه ۸۸ نیز شواهدی از هماهنگی سران و بانیان فتنه با طرف های غربی وجود داشت. به عنوان مثال؛ روزنامه سعودی الشرقالاوسط با ذوقزدگی در استقبال از یکی از بیانیههای میرحسین موسوی که بینهایت شبیه یکی از اظهارات جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا بوده، مینویسد:"به طور قطع ایران در داخل و خارج رو به ضعف و تحلیل است.نظام ایران منزوی است و برای ایستادگی زمینه داخلی محکمی ندارد. جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا چه خوب گفت که نظام تهران شکننده شده است و بیش از هر زمان دیگری در مقابل ملتش و در منطقه منزوی شده است. میرحسین موسوی هم گفته است نظام در بحران قرار دارد." این در حالی بود که همزمان بنیامین نتانیاهو در ايام فتنه ۸۸، از فتنهگران با عنوان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران ياد كرده بود.
گذشت زمان اما ابعاد جدیدی از ارتباط شکل گیری فتنه سال ۸۸ با پازل کلی تقابل ایران و غرب را آشکار کرده است. شهریور ماه ۱۳۸۹ بود که لری فرانکلین که به عنوان رئیس میز ایران در پنتاگون و در همکاری با افرادی همچون مایکل لدین بر موضوع جنگ عراق و زمینه های آن متمرکز بوده است، طی نوشته ای در نشریه فارین پالیسی با عنوان "برنامه سری من برای سرنگونی جمهوری اسلامی" از شروع برنامه ریزی انجام فتنه ۸۸ از سال ۲۰۰۳ خبر داد. لری فرانکلین در متن این مقاله آورده بود:" من همیشه در پنتاگون گفته بودم که تغییر رژیم و نه کنار آمدن با ایران و جنگ با این کشور، باید سیاست ما باشد. اما عناصری در سازمان سیا و وزارت خارجه با این موضوع مخالف بودند. نقشه من طرحی بود تا بنیادهای رژیم را بدون توسل به نیروی نظامی بلرزاند. سرانجام درخواست کردم که تعهدی نسبت به مردم ایران، مانند جنبش مردمی لهستان، داده شود و نسلی از فعالان سیاسی آموزش دیده شوند تا به طور مخفیانه وارد کشور شوند و از آن خارج شوند."
چند ماه پیش اما مخالفت سناتور چاک شومر مرد شماره ۳ دموکرات ها با توافق هسته ای موجب شد تا مایکل لدین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا طی مقاله ای در نشریه فوریس به بیان ابعاد جدیدی از ارتباط فتنه گران سال ۸۸ و دولت آمریکا بپردازد. مایکل لدین در این یادداشت می نویسد: "سابقه دشمنی شومر با ایران ریشه در سالهای قبل دارد و موضوع تازه ای نیست او در ادامه به نقش شومر در فتنه ۸۸ اشاره می کند و می نویسد: سناتور شومر در میانجی گری میان دولت آمریکا و سران فتنه ۸۸ ایران نقشی پر رنگ داشته است. دولت آمریکا در سال ۲۰۰۹ شومر را مامور ارتباط با گروه میرحسین موسوی می کند تا نامه برای او ارسال کند و از سران فتنه بخواهد به این دو سال پاسخ دهند. ما باید چه کارهایی انجام دهیم؟ چه کارهایی نباید انجام دهیم؟ شومر دموکرات، دوستی در وال استریت ژورنال داشت که به واسطه ارتباط با سبزهای ایران مسئول می شود تا به آنها بفهماند این نامه واقعا از سوی دولت آمریکا است."
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در ادامه می گوید:"پاسخ نامه به سرعت و در ۸ صفحه تنظیم و البته بدون امضا ارسال شد، در نامه ارسالی نظام ایران با شدیدترین الفاظی نظیر خشن و دیکتاتور یاد می شود و سران فتنه می نویسند با قدرت به دنبال تغییر نظام در ایران هستند. نویسندگان نامه بدون امضا به آمریکا هشدار دادند که توافق هسته ای با تهران به معنای سکوت در برابر رویکردهای داخلی و خارجی تهران است." او در پایان به نقش آفرینی وزارت امور خارجه آمریکا در حوادث سال ۸۸ صحه می گذارد و می نویسد: "تصور نمی کنم این نامه به دست کلینتون وزیر وقت امور خارجه در دولت نخست اوباما نرسیده باشد!" این عضو برجسته موسسه آمريكن اينترپرايز، پیش از این و در ۲۱ خرداد ۱۳۸۸ در مصاحبه با نيويورك تايمز نیز گفته بود:" فردا در ايران انتخابات نخواهد بود، بلكه يك انقلاب رنگي كليد ميخورد." مسئله ای که از عمق ارتباط بین سران فتنه ۸۸ و نهادهای آمریکایی وابسته به سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده خبر می دهد.
وی در بحبوحه فتنه ۸۸ نیز در مصاحبه با راديو فردا گفته بود:" اگر از شما بپرسند اين جنبش –فتنه سبز- به چه زماني برميگردد، احتمالا خواهيد گفت به يك سال پيش. اما من ميگويم ما از اواسط دهه ۶۰ با كساني از دفتر نخست وزيري ايران در ارتباط و تماس بوديم و موضوع مذاكره و رابطه را پيگيري ميكرديم." پاول رابرتز؛ معاون خزانه داري دولت ريگان و از چهرههاي سياسي برجسته آمريكا در نشريه كانترنچ، به زبان دیگری همین واقعيت را برملا کرده، مينويسد:"گزارشهايي وجود دارد كه حاكي از كمك مالي دولت امريكا به بمبگذاري و كشتار در داخل ايران است." وي با اشاره به نقش دولت آمریکا در پيروزي انقلابهاي مخملي در كشورهايي همچون گرجستان و اوكراين مينويسد:"قطعا چنين احتمالي نيز مطرح است كه كانديداي شكست خورده، يعني ميرحسين موسوي و حلقه پشتيبانش به عنوان اجرا كننده خواستههاي امريكا هماهنگ شده باشند."
محمود زمانی از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در متن مستند مثلث که به افشای ارتباط سران فتنه با کشورهای غربی اختصاص داشته و از صداوسیما پخش شده است، در همین زمینه می گوید:"در قضایای سال ۸۸ من به عنوان رابط آقای کروبی و آقای اردشیر امیرارجمند به عنوان نماینده آقای موسوی به عنوان رابط با خارج از کشور و اپوزیسیون خارج از کشور در ارتباط بودیم من در داخل مرتب با آقای کروبی ملاقات میکردم و نظرات اپوزیسیون خارج از کشور را به ایشان منتقل میکردم و همچنین نظرات ایشان رو به آنها ، ملاقاتهای من با آقای کروبی کاملاً در یک فضای خصوصی برگزار میشد." با این حال شاید بهتر باشد در این زمینه باز هم به اعترافات مقامات رسمی دخیل در امور سیاست خارجی دولت آمریکا استناد کنیم. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق ایالات متحده در متن کتاب" انتخاب های دشوار" که به بازتاب خاطرات وی در طول دوره مسئولیت اش اختصاص یافته، با اشاره به حمایت های آمریکا از جریان ضددموکراسی و آشوب طلب جنبش سبز می نویسد:" در پشت صحنه، گروه من در وزارت خارجه به طور مداوم با فعالان در ایران در ارتباط بودند و برای جلوگیری از تعطیل شدن توئیتر، به طور فوریتی مداخله کردند؛ قطع شدن توئیتر به معنای از بین رفتن یکی از وسایل اصلی ارتباطی معترضان بود."
ابراز تاسف هیلاری کلینتون نسبت به عدم دخالت جدی و وسیع تر آمریکا در آشوب های سال ۸۸ بخش دیگر قابل توجه خاطرات وی است. وزیر خارجه سابق آمریکا در این باره می گوید:"من متاسفم که در آن زمان اعتراض خود را شدیدتر اعلام نکردیم و دیگر کشور ها را (به اعتراض) ترغیب نکردیم. در دوران پس از سرکوب (مخالفان) در ایران در راستای تجهیز مخالفان طرفدار دموکراسی! به ابزار و فناوری هایی برای مقابله با فشار ها و سانسورهای دولت، تلاش کردم... در چند سال پس از آن، ما ده ها میلیون دلار سرمایه گذاری کردیم و بیش از پنج هزار فعال (طرفدار دموکراسی) را در سراسر جهان آموزش دادیم." ارتباط فتنه گران و کشورهای غربی اما محدود به مقطع زمانی نزدیک به فتنه ۸۸ نبوده است. آنگونه که محمدعلی ابطحی از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اعتراف کرده است، ترک یکباره میز مذاکرات هسته ای پس از مذاکرات ژنو ۱ از سوی طرف غربی، پیشنهاد صریح اصحاب فتنه به دولت آمریکا بوده است. ابطحی از قول مهدی هاشمی میگوید این اصلاح طلبان بودند که به اوباما پیغام دادند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران صبر کند و مطمئن باشد در این انتخابات دوستانش در ایران به جای دولت محمود احمدینژاد سر کار خواهند آمد.
دست اندرکاران فتنه ۸۸ اما خیانت و خباثت را محدود به زمان ۸ ماهه اغتشاشات در سال ۸۸ و مقطع زمانی پیش از آن نکردند. فروکش کردن اغتشاشات فتنه گران و ریزش قابل توجه بدنه اجتماعی فتنه، عاملی شد تا نماینده میرحسین موسوی در پایان سال ۸۸ طی سفری به آمریکا، پیشنهاد وضع تحریم های فلج کننده اقتصادی را برای دامن زدن به نارضایتی عمومی و فعال شدن مجدد بدنه فتنه سبز به دولت باراک اوباما ارائه کند. در این زمینه گزارش جی سالمون، خبرنگار امور ایران در روزنامه والاستریت ژورنال قابل توجه است. این روزنامه ۲۰ نوامبر ۲۰۰۹ مینویسد طی بازدید مخملباف از واشنگتن: آقای مخملباف که سخنگوی کاندیدای ریاستجمهوری ایران میرحسین موسوی است به اوباما پیام داده است پشتیبانی علنی خود را برای نیروهای دموکراتیک در ایران افزایش داده و به فشارهای مالی بر سپاه بیفزاید. آقای محسن مخملباف اعلام کرده است جنبش سبز ایران از تحریمهای اقتصادی هدفمند پشتیبانی میکند.وال استریت ژورنال، به نقل از مخملباف مینویسد:"ما به تحریمهای اقتصادی که فشار را بر ایران زیادتر میکند محتاجیم. ما میخواهیم اوباما بگوید او پشتیبان دموکراسی است. اگر چنین نگوید طرفداران خود را در ایران از دست خواهد داد."
حال سوال اینجاست که حامیان و وابستگان فتنه ۸۸ با چه رویی سخن از ظلم مردم و نظام اسلامی در حق سران خود می گویند؟ به راستی آنان در برابر این همه خیانت و جنایت شرم آور در حق ملت ایران و ایرانِ عزیز، برای آیندگان و در برابر تاریخ چه پاسخی خواهند داشت؟ آیا اصحاب فتنه آمریکایی-صهیونیستی سال ۸۸ بهتر از پلوخوران مشروطه خواه در باغ سفارت انگلیس خواهند بود؟ سوال این است حالا که فتنه کثیف ۸۸ به تاریخ پیوسته و همه چیز برملا شده است، چرا هنوز هم برخی جریانات سیاسی-رسانه ای به دنبال برجسته سازی و دادن تنفس مصنوعی به لاشه متعفن آن هستند؟ آیا این معنایی جز حماقت و خیانت نابخشودنی خواهد داشت؟ هر چه هست، ملت بزرگ ایران و تاریخ این مرز و بوم، هرگز کسانی را که از سینه سگ های آمریکایی و انگلیسی ارتزاق می کنند را نخواهد بخشید. به امید محاکمه خائنین به وطن و ملت بزرگ ایران!