به گزارش خبرگزاری دانشجو از تبریز، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در واکنش به سخنرانی رئیس جمهور در نشست مشترک با وزیر کشور و استانداران و فرماندران به عنوان مجریان انتخابات، نامه سرگشاده ای نگاشته است.
متن کامل این نامه سرگشاده بدین شرح است:
با سلام و احترام و خدا قوت خدمت جنابعالی و تشکر از زحمات فراوان شما و همکارانتان در دولت تدبیر و امید، پیرو بیانات حضرتعالی در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور مورخه اول بهمن ماه ۹۴، ما جمعی از بسیجیان دانشگاه علوم پزشکی تبریز، نظر بر تکلیف تفویض شده توسط بنیان گذار فقید جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) به این تشکل که همان ایفای نقش موثر در حرکت انقلاب اسلامی می باشد، بدینوسیله نکاتی را به سمع و نظر جنابتان می رسانیم.
تجربه تلخ گذشته ما را بر آن داشته تا حقیقت را فدای مصلحت نکرده و تضاد سخنان شما با بیانات رهبری را تذکر دهیم:
1. در ابتدا لازم به توضیح است که بر خلاف میل باطنی که در دو سال گذشته نیز بارها تلاش کردیم به موجب رعایت مصلحت کشور و ملت و جلوگیری از سوء استفاده دشمنان، مانع آشکار شدن زاویه صحبت ها و رویکردهای دولت شما با فرمایشات و هدایت های مقام معظم رهبری شویم، اما تجربه تلخ ادوار گذشته ما را بر آن داشت تا بیش از این حقیقت را فدای مصلحت نکرده و برای جلوگیری از بیشتر شدن این زاویه تعارف را کنار گذاشته و درباره تضاد آشکار برخی صحبت های شما با نصّ صریح فرمایشات رهبر معظم انقلاب -مدظله العالی- مواردی را متذکر شویم.
برای مثال جنابعالی در ابتدای فرمایشات خود در همایش مذکور، به این مطلب اشاره نمودید که " ...ما بدون استثنا تقریبا به تمام اهداف اصلی خود در مذاکرات دست یافتیم." این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با دست اندر کاران انتخابات به طور واضح بیان فرمودند که " ... البته همه خواسته های جمهوری اسلامی برآورده نشده" لذا این تضاد آشکار در گفتار که ریشه در اعتقاد دارد میتواند در عرصه های دیگر نیز ایجاد شده و تبعات جبران ناپذیری را در آینده به همراه داشته باشد. البته برخود وظیفه میدانیم که به تبعیت از ایشان از زحمات شما ، وزیر امور خارجه و دیگر اعضای تیم هسته ای کمال تشکر را داشته باشیم.
2. همان طور که جنابعالی بارها در جایگاه های مختلف نظام تجربه مذاکره با استکبار را داشته اید قطعاً بهتر از ما واقف هستید که مسئله استکبار و تمدن لیبرالیستی غرب و در رأس آنها آمریکا با انقلاب اسلامی، مسئله هسته ای یا موارد مشابه دیگر نیست ؛ بلکه این تقابل بین دو ابر پارادایم و ایدئولوژِی حاکم بر جهان، یعنی اصالت خدا و اصالت انسان است و در بین این دو گزاره، هیچ جایگاه میانه و معتدلی در معنای مصطلح امروزی تعریف نمیگردد. لذا چنان که مستحضرید قطعا ًو یقیناً با این مذاکرات و خنده های دیپلماتیک، ذره ای از دشمنی استکبار با ملت بزرگ ایران و امت اسلام کم نمی شود چرا که میفرماید: ﴿ ... يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ ... ﴾ 217- بقره
خون دل خوردن مجاهدان این عرصه در سالهای تعلیق پس از توافق سعدآباد کفایت می کند
3. در قسمت دیگری از صحبت هایتان اشاره فرمودید که " ... حالا سانتریفیوژ 5 هزار تا است یا 6 هزار تا یا 6 هزار و 40 تا اینها چیزهای مهمی نیست..." . برای بیان اهمیت این موضوع، یاد آوری خون شهدای هسته ای و صد البته خون دل خوردن های مجاهدان این عرصه در دوره تعلیق صنعت هسته ای کشور در سالهای پس از توافق سعد آباد کفایت می کند.
4. در بخش دیگری از بیانات خود مثالی را اینطور تشریح کردید که "... یک فردی در زمینی که از نظر قانونی و مقررات بینالمللی نه سند حاکمیت دارد، خانهای ساخته است، بعد برای آن زمین سند مالکیت داده شود و برای ساخت آن مجوز داده شود، اکنون شما میگویید این خانه همان خانه است و فرقی نکرده و این زمین همان زمین است؟ ... ". آیا این نگاه شما به موضوع در آینده منجر به این نمی شود که طرف مقابل، پا را از این زمین و خانه فراتر گذاشته و برای اموال و نوامیس داخل آن هم ادعای حاکمیت کند و ما در مقام گرفتن مجوز از او قرار بگیریم؟ در آن زمان تکلیف چه خواهد بود؟ (البته شاید از منظر شما، این مطلب ، به نوعی تحلیل محسوب گردد لکن ما هم امیدواریم که همواره در سطح تحلیل باقی مانده و هرگز تبدیل به خبر نگردد! )
5. در قسمت دیگری از صحبت هایتان بیان فرمودید که " ... کسی که میخواهد نماینده مجلس شورای اسلامی شود البته که باید به دین، اسلام متعهد باشد و التزام به قانون اساسی و ولایت داشته باشد و این از بدیهیات است، اما محیط زیست، صنعت، توسعه کشور، حل بیکاری و رکود نمیشود و آیا همه مشکلات کشور همین است؟ " در اینکه وجود توانمندی های تخصصی مرتبط در نامزد های نمایندگی مجلس شورای اسلامی امری واجب است شکی نیست اما مرور تاریخ انقلاب و خاطرات تلخ و عبرت آموزی همچون دولت یکم و مجلس ششم به خوبی مؤید این است کسانی که دو شرط اول یعنی التزام به قانون اساسی و ولایت را نداشته باشند یقیناً صلاحیت قرار گرفتن در مسند قانون گزاری و نظارت را در حکومت اسلامی نخواهند داشت و در مقابل ، کسانی که نه صرفاً در گفتار، بلکه در مقام عمل به این اصول پایبند هستند در حیطه تخصصی خود نیز به نحو احسن به وظیفه خود عمل کرده و ابهت هالیوودی نظام سلطه را در خشکی و دریا به سخره گرفته اند.
همچنین در بخشی بیان داشتید که " چرا در انتخابات آدرس غلط به مردم میدهیم و چرا دو اصل را چسبیدهایم و بقیه اصول را کنار قرار دادهایم. این افراد میخواهند در مجلس چه کنند؟ " قطعاً کنار قرار دادن برخی اصول در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات امری مردود است ولی از جمله شما اینطور برداشت می شود که باید اصل تخصص را گرفته و اصول مهمترِ التزام به قانون اساسی و ولایت را کنار بگذاریم که این نیز همچون حالت قبل امری مطلقاً مردود بوده و به معنای واقعی کلمه، آدرس غلط دادن به مردم است.
البته توصیه برادرانه ما به جنابعالی این است که به جای تلاش برای وارد کردن افراد متخصص به مجلس جهت رفع مشکلات اقتصادی و صنعتی همچون رکود و معضلات محیط زیستی، با وارد کردن این افراد به اصطلاح متخصص به کابینه دولت، مشکلات موجود کشور را مرتفع نمایید.
6. در بخش های پایانی صحبت هایتان بیان فرمودید : " همه باید تلاش کنیم که بهترینها را برگزینیم و قانون اساسی میگوید دولت مجری انتخابات است، وزارت کشور مجری انتخابات است و ناظر بر انتخابات را شورای نگهبان میداند." همانطور که خود شما در سال های اول انقلاب، از شورای نگهبان به عنوان مانعی برای حرکت دولت به سمت دیکتاتوری یاد کرده بودید؛ انتظار می رود امروز نیز که در مقام ریاست دولت قرار گرفته اید به این اعتقاد خود پایبند بوده و مانع تضعیف این نهاد مقدس که نعمتی از جانب خدا برای ملت ایران است گردید چرا که " تنها کمفروشی حرام نیست، بلکه کم جلوه دادن نعمت هم حرام است."
باید از ورود افسد و فاسد به انتخابات جلوگیری کرد تا اصلح از صالح انتخاب شود
همچنین در ادامه تشریح فرمودید که :" این ملت بزرگ ایران است که پای صندوقهای رأی میآید و مردمند که اصلح را برمیگزینند و انتخاب میکنند." در اینکه میزان رأی ملت است و مردم هستند که اصلح را انتخاب می کنند هیچ شکی وجود ندارد، اما آیا این وظیفه حکومت اسلامی نیست که با جلوگیری از ورود افسد و فاسد به عرصه انتخابات، زمینه انتخاب اصلح از صالح را فراهم نماید؟ که اگر اینطور نباشد پس فرق بین نظام مردم سالاری دینی با جمهوری های دموکراتیک سکولاریستی و لیبرالیستی چه خواهد بود؟
در پایان ذکر این مطلب ضروری است که ما با توجه به جایگاه مهم و حساس جنبش دانشجویی در روشنگری و آرمان خواهی طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب، و در مقام نقد سازنده از دولت که خود نیز بارها بر آن تاکید داشته اید، تلاش کردیم تا مواردی را به شکل کاملاً منصفانه و مبتنی بر واقعیات و بدون جهت گیری سیاسی عارض شویم و البته تلاشمان بر این بود که در این مرحله از گفتن حرف های تلخ خودداری کنیم تا مبادا همین اندک امید موجود در مردم که به برکت خون جوانان دلیر انقلابی در جبهه های نبرد با اسلام آمریکایی در عراق و سوریه فراهم آمده، نا امید گردد و یقین داریم حرکت عظیم انقلاب اسلامی در این برهه حساس هم ، مانند گذشته در سایه ولایت با اقتدار به مسیر خود ادامه داده و منتج به واقعه بزرگی که تاریخ سالهاست انتظارش را می کشد خواهد شد.
انشاالله