به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو،داود پرچمی ، استاد داشگاه شهید بهشتی در خصوص بازنشستگی اجباریاش در دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به جوابیه دانشگاه توضیحاتی را به همراه اسناد آن ارائه کرد که متن آن به شرح زیر است
درپی درج جوابیه روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی در روز ۲۸/۱۰/۹۴ در صفحه فناوری و آموزش آن خبرگزاری محترم، از آنجا که همانند عمل انجام شده، در پاسخ روابط عمومی دانشگاه نیز واقعیت کتمان شده و عمل بر خلاف آئین نامه استخدامی دانشگاهها مطابق آن ادعا شده است و با نسبت خلاف واقع گویی به اینجانب موجب خدشه دار شدن اعتبار و آبروی بنده شده خواهشمند است توضیحات ذیل را جهت تنویر افکار عمومی در آن خبر گزاری محترم درج نمائید. وظیف خود می دانم از زحمات شما عزیزان در اطلاع رسانی دقیق وقایع و اخبار به مردم شریف تشکر و قدردانی نمایم.
۱- همانطور که آن خبرگزاری محترم در متن خبر درج نموده است اعتراض و اطلاع رسانی دانشجویان و مصاحبه اینجانب به صدور حکم مغایر با قانون و بازنشستگی اجباری می باشد.
۲- همانطور که در مصاحبه قبلی به اطلاع رسانده ام این اقدام در واکنش به تذکرات رسمی و درخواست رسیدگی از رئیس دانشگاه در پذیرش اخراجیهای جریان فتنه براندازی امریکایی سال ۸۸ از دانشگاههای دیگر که در کمیته بررسی صلاحیت عمومی دانشگاه نیز رد شده و از نظر تخصصی نیز بی ارتباط با رشته تحصیلی گروه می باشند، استفاده از اساتید فاقد صلاحیت، حذف داوطلبان دکتری واجد شرایط علمی و ارزشی و گزینش افراد فاقد شرایط علمی اما همسو با مدیران دگر اندیش و غرب گرا بوده است.
۳- اینجانب استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی و دارای ۵۵ سال سن و ۲۰ سال سنوات خدمت رسمی می باشم، اما متاسفانه معاونت توسعه مدیریت و منابع دانشگاه با بهانه جوییهای غیر اداری با صدور حکمی به شماره ۱۲۹۳/۱۳۰/د (پیوست۱) در تاریخ ۲۵/ ۶/ ۹۴ و تاریخ اجرای ۱/۷/ ۹۴ ( در میانه ترم تحصیلی) بر خلاف قانون نسبت به بازنشستگی بنده اقدام نموده است.
۴- ماده ۹۶ آئین نامه استخدامی اعضای هیات علمی که در حکم مذکور به آن استناد شده عبارت است : موسسه مکلف است اعضای خود را با توجه به مرتبه علمی آنان و به شرح ذیل بدون نیاز به وصول درخواست عضو ذینع بازنشسته نماید و در بند ۳ آن آمده استادیار آموزشی با ۶۵ سال سن و یا ۳۰ سال سابقه خدمت و در ماده ۲ قانون اصلاح مقررات بازنشستگی نیز آمده : بازنشستگی مستخدمین رسمی، ثابت و دارای عناوین مشابه وزارتخانهها، مؤسسات، شرکتهای دولتی، شهرداریها و مؤسسات دولتیکه شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است با حداقل سی سال سابقه خدمت قابل قبول از لحاظ بازنشستگی طبق مقررات مربوط خواهد بود.
۵- اینجانب متولد ۱۳۳۹ بوده و تقریبا ۵۵ سال سن و از تاریخ ۲۸/۳/۷۶ که در این دانشگاه مشغول کار شده ام با خدمت سربازی خود حدود ۲۰ سال سابقه خدمت قابل قبول برای بازنشستگی دارم، بنابراین هیچیک از موارد استناد شده در ابلاغ مذکور شامل حال بنده نمی باشد و براین اساس ابلاغ صادره مغایر قانون است.
۶- در ماده ۱۰۰ آنین نامه استخدامی اعضای هیات علمی دانشگاهها آمده است: منظور از سابقه خدمت قابل احتساب برای بازنشستگی آن مدت از سوابق عضو می باشد که در حین اشتغال تمام وقت در وضعیت هیات علمی و یا غیر آن انجام شده و کسورات مربوط را پرداخت نموده یا می نماید. بنابراین سنوات خدمتی که این شرایط را نداشته باشد خدمت غیر رسمی و برای سنوات بازنشستگی قابل قبول نمی باشد. بر اساس مفاد مواد ۱۰۱ و ۱۰۲ و ۱۰۸ قانون مدیریت خدمات کشوری، تغییر و انتقال صندوق به درخواست و یا موافقت مستخدم صورت می گیرد. گزارش کارشناسی مدیر محترم امور حقوقی دانشگاه (پیوست۲) و مدیر محترم منابع انسانی (پیوست۳) و مدیرکل محترم صندوق بازنشستگی کشوری استان تهران (پیوست۴) نیز موید موارد فوق الذکر می باشد.
۷- علاوه بر ادله فوق اینجانب مدت ۴ سال از بورس دکتری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری استفاده نموده و دکتری خود را در بهمن ماه ۱۳۸۹ به اتمام رسانیده ام، و دو برابر آن مدت یعنی ۸ سال تعهد خدمت داشته که کمتر از۵ سال آن سپری و ۳ سال دیگر آن باقی مانده است و طبق پاسخ استعلام دانشگاه از اداره کل حقوقی وزارت علوم (پیوست۵) نادیده انگاشتن آن تضییع حقوق بیت المال بوده و دستگاهها و مسئولان آنها اختیار بخشیدن آن را ندارند، بویژه اینکه این امر مورد درخواست بنده نبوده بر این اساس نیز بازنشستگی اینجانب تا اتمام تعهد خود با منع قانونی مواجه است و فقط با درخواست متقاضی، آنهم در صورت موافقت کمیسیون ذیربط و پرداخت خسارت قابل طرح و بررسی می باشد.
۸- اینجانب طی نامه های شماره ۲۲۹۳/ ۷۱۰/ د و ۲۶۶۶/۷۱۰/د و ۳۲۷۶/۷۱۰/د به ترتیب تاریخ ۲۹/۶/۹۴ و ۱۸/۰۷/۹۴ و ۳۰/۰۸/۹۴ ضمن اطلاع رسانی به رئیس و سایر مسئولین ذیربط در دانشگاه از معاونت مربوطه ابطال ابلاغ مذکور و یا حداقل تعلیق موقت اجرای آن تا انجام بررسی های لازم را خواستار شدهام که متاسفانه هیچگونه ترتیب اثری نداده اند و در صورت عدم پایندی و تعهد اینجانب می بایست تمام کلاسهای بنده در وسط ترم به حالت تعلیق در می آمد تا حداقل استاد دیگری را جایگزین نمایند.
۹-درحال حاضر برای ترم جدید کلیه کلاسهای بنده که بعضا کلاسهای پیوسته بوده را بین اساتید دیگر تقسیم نمودهاند، دانشجویان که دو دانشجوی دکتری و سه دانشجوی کارشناسی ارشد که پایان نامه های خود را با اینجانب شروع کرده و آماده تصویب بودهاند بلاتکلیف ماندهاند و از این رو خسارات مادی ومعنوی به اینجانب و دانشجویان وارد نمودهاند.
با احترام و تشکر
داود پرچمی