گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو - محدثه الهی؛ در تمام این سال ها تنها برنامه ای که از ازدواج و عشق و عاشقی دور مانده بود برنامه عموپورنگ بود. برنامه ای که با خیال راحت کودکان مان را پای آن می نشاندیم و آسوده خاطر بودیم از اینکه بحث عاشقی و ازدواج در برنامه عمو پورنگ جایی ندارد. عمویی که دغدغه انتخاب برنامه مناسب برای کوکان را از پدر و مادرها دور کرده بود! عمویی که بچه های دهه هفتادی و هشتادی با برنامه اش خاطره ها دارند. عصرها به شوق دیدن برنامه عموپورنگ و مسابقه تلفنی اش از مدرسه تا خانه می دویدند و با دعای آخر برنامه اش آمین می گفتند! برنامه ای که گاهی بزرگترها برای دور شدن از دنیای خودشان و وارد شدن به دنیای بچه ها، به تماشای آن می نشستند. برنامه ای که مأمنی بود برای فرار از فضایی که دیگر برنامه ها برای ما می ساختند. فضای عاشقانه و بحث های کلیشه ای در فیلم هایی که همه کانال ها را پر کرده بود.
اما بالاخره داریوش فرضیایی، همان عموی محبوب بچه ها با ساخت برنامه ای با عنوان "محله گل و بلبل" پای ازدواج را به برنامه خود باز کرد! برنامه ای که در آن دیگر خبری از مسابقه تلفنی و دعای آخر برنامه نیست.
دیگر خبری از شعر زیبای"مامان بابا دوست دارم"نیست! دیگر خبری از "در قندون، لب خندون" نیست! دیگر"اردک تک تک، با لک لک تنها"دوست نمی شود! عموپورنگ دیگر نمی پرسد "کی از همه باهوشتره؟ کی از همه...؟!
در این برنامه که بیشتر شباهت به سریال های تلویزیونی دارد جایی برای بچه ها نیست و آنها جای خود را به بازیگران به نامی داده اند که در محله گل و بلبل هر یک نقشی ایفا میکنند. شخصیتی به نام"بلبل خان" که در برنامه های قبلی اصلا در این فضا نبود حالا شیفته دختری شده و قصد ازدواج با یکدیگر را دارند! مادر عمو پورنگ قصد دارد برای او آستین بالا زده و عموی بچه ها را داماد کند اما او مایل به ازدواج نیست. و داستان های عاشقانه دیگر...
گویا عمو پورنگ هم به این نتیجه رسیده که هیچ چیز بدون قصه های عشقی تلویزیونی جذابیت ندارد. حتی برنامه کودک! شاید فکرکرده باید طرفداران قدیمی خود که دهه هفتادی و هشتادی ها بودند را حفظ کند و حالا که آنان بزرگ شده اند دیگر آن مدل برنامه را نمی پسندند و برنامه ای با این مضمون و محتوا را نیاز دارند. شاید اصلا قصد دارد دیگر برای بچه ها برنامه ای اجرا نکند. شاید.
اما برنامه عمو پورنگ با بچه هایی که در مسابقه تلفنی شرکت میکردند و مهمان برنامه بودند جذاب بود! عمو پورنگ مهربان بعد از ماجرایی که برای عموهای فیتیله ای پیش آمد، فقط تو مانده بودی برای بچه ها! عموی دوست داشتنی بچه ها، اگر ما بزرگ شدیم، تو باز هم عموپورنگ باش، برای بچه ها باش! بچه ها داریوش فرضیایی نمی خواهند. عمو پورنگ می خواهند!
خیلی ممنون
ممکنه بچه ها از خیلی مساءل دیگه هم مطلع باشن.مثل حوادثی که هر روز در اخبار و روزنامه ها میشنویم و میبینم.اما آیا تشریح اونها در برنامه کودک،کار صحیحیه؟بهتره سعی کنیم کاری کنیم که اینطور مساءل دغدغه بچه ها نباشن!
دیروز آرزوی جوانان دنیا بود اما امروز آرزوی جوانان پایان دنیاشده
یامهدی من کجایم تا کجا بیایم