به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، نشریه «نیوزویک» در گزارشی مفصل که تیتر اصلی شماره این هفته این مجله را هم به خود اختصاص داده، به وضعیت شهر دیترویت که بالاترین نسبت جمعیت سیاه پوست را در بین شهرهای بالای با جمعیت 100 هزار نفر به بالا در آمریکا دارد پرداخته و نوشته است که نژاد مهمترین عامل در تعیین مجاورت افراد با مناطق آلوده در آمریکاست.
نویسنده در ادامه این گزارش مینویسد: ژاکلین کیسون زن 38 ساله سیاهپوستی است که بواسطه ابتلا به آسم قادر نیست در این سن از پلههای خانه خود بالا و پایین رود. وی میگوید: «هنگامی که در میسیسیپی زندگی میکردم تحمل آسم برایم آسانتر بود اما از زمانی که به یکی از روستاهای کوچک حومه جنوبی دیترویت نقلمکان کردهام، نمیتوانم بیماریام را در کنترل نگه دارم. تنفس در این هوا همانند ماهیای است که از آب بیرون افتاده و قادر به نفسکشیدن آسان نیست.»
این وضعیت مدتهاست برای بسیاری از ساکنین مناطق حومهای دیترویت امری عادی و روزمره میباشد. فرزند 10 ساله این زن گرچه مبتلا به آسم نیست اما به گفته کیسون، او نیز در آینده به آسم دچار میشود. پزشک به کیسون (و افراد همانند وی) توصیه کرده که در اسرع وقت مناطق آلوده دیترویت را ترک کنند، اما بدلیل اجارهبهای اندک در این نقاط، اکثریت سیاهپوستان که از اقشار فقیر نیز هستند زندگی در آنجا را ترجیح میدهند. آنها ناچارند با مصرف قرصهای قوی استروئیدی حملههای آسمی خود را کنترل کنند.
آلودگی شدید هوا در مناطق جنوبی دیترویت بر هیچکس پوشیده نیست. در عبور از جادههای آن بوی مواد سمی استشمام شده و شعله کارخانجات زغالسنگ، گاز و پتروشیمی نیز به وضوح قابل رویت است. در این منطقه 52 سایت صنایع سنگین وجود دارد که در مجموع بیش از 10 هزار پوند زباله سمی تولید میکنند. تولید دیاکسید گوگرد در این مناطق بسیار بیشتر از حدمجاز بوده و عامل اصلی ابتلا به آسم محسوب میشود اما هیچ ممنوعیتی از سوی فدرال برای فعالیت کارخانهها اعمال نمیگردد. حتی آب آشامیدنی همسایگان (سیاهپوست و فقیر) این کارخانهها نیز آغشته به مواد سمی است. هزینهبر بودن اصلاح فعالیت کارخانهها در این منطقه بهانه اصلی مسئولین فدرال برای بیتوجهی به آن میباشد.
تعدادی از بزرگترین نیروگاههای تولیدکننده سولفور دیاکسید پس از دوران جنگ در فواصل چند مایلی از یکدیگر در این منطقه میباشد. یکی از آنها که در حومه رودخانه «روژ» در جنوب دیترویت واقع است در سال 2011 بعنوان نهمین کارخانه آلودهکننده کشور تعیین شد. اگر در کنار این رودخانه بایستید شاهد مشعلها و دودکشهای بزرگ کارخانهها در دورتادور خود خواهید بود. آسمان در اینجا نارنجی رنگ و مملو از گردوخاک تولید فولاد است. اکسیدهای نیتروژن، اسیدهیدروکلریک، جیوه و سرب ریزذراتی هستند که بطور دائمی در هوا پراکنده بوده و توسط ساکنین این مناطق استنشاق میشود. کارخانهها حجم بسیار زیادی از آلایندههای خود را در آب رودخانه رها میکنند.
قانون محدودیت فعالیت کارخانجات بزرگ و آلاینده در سال 1970 به اجرا درآمد اما هرگز تولید مونواکسیدکربن بعنوان بارزترین نمونه مواد آلاینده کاهش نیافت. سپس و در سال 1990 اصلاحاتی در این قانون اعمال گردید که بر اساس آن نظارت بر عملکرد کارخانههای بزرگ آلاینده بیشتر شد. هزاران انسان در این فاصله زمانی به بیماریهای تنفسی مبتلا شدند. باران اسیدی نیز پدیدهای است که از دیرباز مناطق جنوبی دیترویت با آن آشنایی دارند.
یکی از اساتید علوم بهداشت محیطزیست دانشگاه میشیگان در این باره میگوید: «گروهی از اساتید طی نامهای مبسوط به دولت، از مسئولین کشوری خواستیم تا فعالیت کارخانههای نفتی را با مجوزهای قدیمی محدود نماید چرا که مردم ساکن این مناطق با بالاترین حجم آلایندههای تنفسی مواجه هستند. اما این نامه بدون پاسخ و نتیجه باقی ماند.»
کارخانههای آلاینده و تولیدکننده بدترین موادسمی دور تا دور دیترویت حلقه زدهاند. بر اساس تازهترین اطلاعات ایالت میشیگان، بیش از 15 درصد افراد بزرگسال ساکن دیترویت مبتلا به آسم بوده که در مقایسه با سایر شهرهای ایالت میشیگان افزایشی 29 درصدی دارد. دیترویتیهای مبتلا به آسم در مقایسه با سایر اهالی میشیگان که آنها نیز بیماری آسم دارند، سه برابر بیشتر در بیمارستان بستری میشوند. در این میان سیاهپوست بودن نیز فاکتور حائزاهمیتی است: دیترویتیهای سیاهپوست 150 برابر بیشتر از همسایگان سفیدپوست خود برای کنترل آسم خود ناچارند به بیمارستان مراجعه کنند. 83 درصد دیترویت را ساکنین سیاهپوست تشکیل دادهاند (دیترویت بیشترین نسبت جمعیت سیاهپوست را در میان شهرهای آمریکا دارد).
نویسنده این گزارش همچنین تاکید کرد: فقر این جمعیت اکثریتی نیز مشکلات آنها را دوچندان کرده است. اکثر آنها قادر به پرداخت هزینههای درمانی نیستند. همچنین دسترسی مردم حومه دیترویت به یک مرکز درمانی یا بیمارستان در صورت نبود خودروی شخصی حدودا یک روز طول میکشد.
در آمریکا، نژاد مهمترین در تعیین این مساله است که شما زاغهنشین باشید یا خیر. در اکثر ایالات با جمعیت غالبا سفیدپوست، محلههای سیاهان و اتباع آمریکای لاتین در نزدیکی پالایشگاههای نفت یا کورههای زبالهسوزی قرار دارد. در داخل و حومه دیترویت، این مساله به نحو مضحکی قابلمشاهده است. در سال 2011، «پل موهای» استاد و بنیانگذار برنامه عدالت زیستمحیطی در دانشگاه میشیگان نقشهای از مدارس عمومی دیترویت بر اساس اطلاعات و وضعیت آلودگی هوا تهیه کرد.
وی دریافت که 82 درصد دانشآموزان سیاهپوست به مدارسی می روند که در آلودهترین نقاط شهر قرار دارد در حالی هم همین آمار درباره دانشآموزان سفید 44 درصد بود. نکته دیگر اینکه این دانشآموزان که در معرض آلودگی هوای بیشتر قرار دارند در آزمونهای تحصیلی موفقیت کمتری بدست میآورند. هم اکنون ثابت شده که آلودگی هوا علت نارسایی شناختی در کودکان و همچنین دارای تاثیراتی منفی از جمله تولد زودهنگام و یا کموزنی نوزاد هنگام تولد بر زنان باردار است؛ عواملی که میتواند رشد مغزی نوزاد را در سطح پایین نگه دارد. ابتلا به آسم شدید و مزمن و نیز اختلالات خوابی از دیگر عوارض آلودگی هواست که بیشک بر روند تحصیلی کودکان بیتاثیر نیست.
ایالت میشیگان در چند سال اخیر اقدامی برای مبارزه با نژادپرستی زیستمحیطی انجام داده است: تشکیل هیاتی از کارشناسان در سال 2008 که البته در سال 2010 منحل شد؛ دلیل انحلال نیز این بود که این متخصصان راهکار مستقیم رسیدگی به این مشکل سیاهپوستان فقیر را که گازهای مسموم را تنفس کرده و هرگز نیز دیده نشدند، به دولت ارائه نموده بودند.
موهای در این باره میگوید: «دولت اندک اعتراضی به وضعیت آلودگی هوا در محلههای سیاهپوستنشین بیان داشت اما هیچ طرح یا اقدامی برای مقابله با آن اجرا نشد.»
موهاوی و دو فعال دانشگاهی دیگر پیشنهاد اجرای عدالت زیستمحیطی را در این هیات مطرح کردند اما پیشنهاد آنها هرگز پذیرفته یا عملیاتی نشد. طی چند سال اخیر همان امکانات محدود در سازمان بهداشت و خدمات انسانی میشیگان (برای سیاهپوستان) نیز بدلیل کسری بودجه ایالت حذف شد. اداره بهداشت دارای برنامهای برای مقابله با آسم بوده و اداره محیط زیست برنامه مقابلهای برای آلودگی هوا با مواد سمی دارد اما این دو نهاد تبادلنظر و مشارکتی با یکدیگر ندارند.
نیوزویک نوشته است: «اگر شما سیاهپوستی هستید که در دیترویت، فلینت، ورنون، کالیفرنیا یا هر جای دیگری که کارخانههای تولیدکننده موادسمی در آن فعال هستند، زندگی میکنید باید بدانید که کمک چندانی از سوی فدرال دریافت نخواهید کرد: سازمان حفاظت محیط زیست 95 درصد حقوق شهروندانی را که از جوامع رنگینپوست علیه آلودهکنندگان هوا مطالبه میشود، رد کرده است.»
آلودگی هوا میتواند ژنهای انسان را نیز تغییر دهد بنابراین هنگامی که شما هوای آلوده را تنفس میکنید فرزندان و نوههای شما نیز از این آلودگی آسیب میبینند. «کری نادو» در دوران تحصیل خود در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا به بررسی ارتباط میان ژنهای بدن و ابتلا به آسم پرداخت. نتیجه تحقیقات وی نشان داد که همه کودکان مبتلا به آسم و آلرژی در کالیفرنیا در «دره فرزنو» جایی که مملو از ترکیبات مرگبار سموم کشاورزی و اگزوز خودروهاست، زندگی میکنند. بسیاری از ساکنین این مناطق نیز مهاجرین یا رنگینپوستان فقیر هستند. ریههای نوزادان در این مناطق هرگز فرصت ساختهشدن بطور طبیعی در دوران جنینی را ندارند. ژنهای تغییرشکل داده از نسلی به نسل دیر منتقل شده و بطور دائمی در این خانوادهها باقی میماند حتی اگر نسلهای بعدی دیر در این مناطق آلوده زندگی نکنند.