گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، اتحادیه اروپا روزگاری منحصر به فردترین الگوی همکاریهای منطقهای محسوب میشد. مرزهای زمینی کم رنگ و بی اثر بود و آنقدر آرمان شهر اتحادیه دلنشین بود که نوای حذف مرزهای سیاسی هم شنیده میشد. این روزها اما بحرانهای متوالی، رویای زیبای اروپای متحد را با کابوس فروپاشی گره زد. بحران مالی قدرت اتحادیه اروپا را تضعیف نموده و سیاستهای سخت گیرانه مالی و پولی این اتحادیه ناراحتی مردم را در پی داشت و در نهایت اقدامات تروریستی و بحث آوارگان، کشورهای متحد را چند تکه کرد. برخی کشورها احتمال جدایی از اتحادیه اروپا را اعلام نمودند. در این میان خبر همه پرسی انگلیس برای خروج از اتحادیه شوکی سنگین به اروپا وارد کرد. چرا انگلستان به خروج از اتحادیه اروپا فکر میکند؟ آینده اتحادیه اروپا بدون انگلیس چگونه خواهد بود؟
انگلستان حاضر ولی محتاط
انگلستان در کنار فرانسه و آلمان سه رکن اصلی اتحادیه اروپا را تشکیل میدهند . رویکرد این کشور در رابطه با اتحادیه اروپا بازی در مرزهای اتحادیه است به همین دلیل تا حد ممکن خود را جایی میان رفتار مستقل و رفتار دسته جمعی تعریف میکند. این کشور از پیوستن به پیمان شینگن (Schengen agreement) امتناع میکند، واحد پول مشترک (EURO) را نمیپذیرد ولی استفاده از سیاستهای سودآور در زمینههای تجاری ، تخفیفهای مالیاتی، گمرکی و غیره را با جان و دل پذیرفتهاند.
فرانسه و آلمان به اهمیت حضور انگلستان واقف هستند اما معتقدند این کشور نقش نماینده ایالات متحده را در اتحادیه اروپا ایفا میکند که این امر برای دو قدرت دیگر اروپایی آزار دهندهاست. با این همه چارهای جز ارائهی رشوه به این بازیگر چموش اروپایی و حفظ آن در سیستم متحد اروپا وجود ندارد.
جدایی از مشکلات همگرایی
23 ژوئن (سوم تیر ماه 1395) موعد برگزاری همه پرسی از انگلیسیها برای حضور یا خروج از اتحادیه اروپا است. دیوید کامرون وعده داده بود با پیروزی در انتخابات سراسری سال 2015 این همه پرسی را برگزار خواهد کرد و اکنون بر خلاف میل خود چارهای جز برگزاری همه پرسی ندارد. این همه پرسی محصول بحران اقتصادی اروپا و برای فرار از تبعات ورشکستگی برخی از کشورهای عضو مانند یونان، اسپانیا و ایتالیا است. بخشی از دو حزب اصلی انگلستان یعنی محافظه کار و کارگر در کنار حزب (استقلال بریتانیا) حامیان اصلی برگزاری این همه پرسی هستند. این همه پرسی طیف مختلفی از نگرانیها و خوشحالی ها را به همراه دارد چرا که بر سطح وسیعی از اروپا می تواند تاثیر مستقیم بگذارد. نظر سنجی ها از رقابت سنگین موافقان و مخالفان خبر میدهند و این آینده را غیر قابل پیش بینی کردهاست.
موافقان جدایی باور دارند اتحادیه اروپا نسبت به سال 1975 که مردم بریتانیا رای الحاق به آن را دادهاند بسیار تغییر نموده است و باید بر اساس شرایط موجود نسبت به ادامه این مسیر تصمیم گیری شود. آنها معتقدند انگلستان در ازاء پرداخت حق عضویت سنگین (سالانه 17 میلیارد پوند) به این اتحادیه نه تنها بهره قابل توجهی نمیبرد بلکه در امور مختلف مانند مسائل مرزی و مهاجرت، قوانین انتقال سرمایه، تجارت و گمرک، مالیاتها، سیاستهای آموزشی و تحقیقاتی، قوانین زیست محیطی، کشاورزی و ماهیگیری، مسائل دفاعی و بازیگری بینالمللی با افزایش هزینه و کاهش منافع رو برو است.
طیفی از سیاست مداران انگلیسی قوانین اروپای متحد را مانع رشد این کشور معرفی میکنند و خلاصی از زنجیرهای اتحادیهی اروپا و کشورهای بحران زده آن را گامی پیش به رشد اقتصادی میدانند. «بوریس جانسون» شهردار سابق لندن و عضو حزب محافظه کار ضمن حمایت از این جدایی معتقد است: « اتحادیه اروپا همان کار هیتلر و ناپلئون را برای تسخیر اروپا انجام میدهند اما از راهی دیگر».
مخالفان اما معتقدند هر چند اتحادیه اروپا موانع و مشکلاتی برای انگلستان ایجاد کرده اما مجموع منافع آن بیشتر است و به همین دلیل تداوم حضور در این اتحادیه لازم و ضروری است. قوانین متحد از دید این گروه منجر به آزادی فعالیت، تقسیم هزینهها و افزایش سود مجموع میشود این در حالی است که در صورت جدایی هزینههای کشور نه تنها کاهش نمییابد بلکه اتحادیه اروپا در قامت یک رقیب می تواند باعث افزایش هزینهها هم گردد.
«دیوید کامرون» حدود دو ماه قبل برای جلب نظر جدایی طلبان، در مذاکرات فشرده با سران اروپایی توانست امتیازات ویژهای برای انگلستان بگیرد تا این کشور از یک عضو معمولی به یک عضو ویژه ارتقا پیدا کند. امتیازاتی که نتوانست مخالفتها را کاهش دهد و آینده ارتباط با اتحادیه اروپا همچنان در هالهای از نگرانی و ابهام باقی ماند.
کارشناسان بین المللی درباره آینده انگلستان خارج از اتحادیه نظر یکسانی ندارند. بیش از 60 نفر از 100 اقتصاددانی که در مصاحبه با فاینشنالتایمز به بررسی آینده انگلیس پس از جدایی از اتحادیه پرداختهاند، معتقد به آسیب دیدن اقتصاد انگلستان در میان مدت باوجود منافع کوتاه مدت آن هستند.
اندیشکده اوپن یوروپ (Open Europe ) در بررسی این موضوع اعلام کرده است: «در صورت خروج از اتحادیه اروپا، رشد اقتصادی انگلیس احتمالا بین 0.5 تا 1.5 درصد کمتر از ارقامی خواهد بود که باید تا سال 2030 میلادی به آن دست یابد.»
جدیدترین تحلیل سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) هم بیانگر کاهش رشد اقتصادی انگلستان در صورت خروج از اتحادیه اروپا است. با این حال برخی اقتصاددانان معتقدند پیشبینیهای انجام شده به دلیل ذات محافظهکاری اقتصاد قابل اعتنا نیست و انگلستان میتواند با ایجاد قراردادها و موافقت نامههای مستقل بر اساس منافع خود رشد اقتصادی سریع را تجربه کند.
خروج انگلیس و تاثیرات بین المللی
انگلستان تنها کشوری نیست که از نتایج این همه پرسی تاثیر میپذیرد، کشورهای متعددی منتظر نتیجه و مشمول تاثیرات مثبت و منفی آن هستند.
اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان در این خصوص میگوید: «مطمئن هستم اگر انگلیس بخواهد از اتحادیه اروپا خارج شود، این تصمیم اثری منفی بر دیگر کشورهای عضو اتحادیه بر جای میگذارد و اقتصاد جهان با یک تهدید روبرو خواهد شد.»
مقامات اتحادیه اروپا هم هشدار دادند که خروج انگلستان میتواند منجر به یک جریان همگانی برای خروج از اتحادیهی اروپا و در نهایت متلاشی شدن این سازمان شود. روزنامه اتریشی دی پرسه ( DiePresse ) در یادداشتی از تمایل کشورهای شمال اروپا برای جدایی از این اتحادیه خبر داد. نظر سنجی شبکه SVT سوئد نیز بیانگر علاقه کم مردم سوئد به اتحادیه اروپا است. دانمارک نیز وضعیتی مشابه دارد و مواضع حزب راستگرا که مخالف اتحادیه اروپا است تقویت شده است.
ناتو نیز از این خروج احتمالی و اثرات ناگوار آن بر این پیمان ابراز نگرانی کرده است. پنج تن از دبیرکلهای سابق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با انتشار نامهای نسبت به جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا هشدار دادند. معاون دبیر کل ناتو هم در بیانیهای رسمی اعلام کرد: «در شرایط کنونی جهان، حفظ اتحاد و قدرت ناتو یکی از اولویتهای این سازمان در اروپا است و این درحالی است که با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نمیتوان به این اتحاد امیدوار بود.»
مقامات اسکاتلند اعلام کردند در صورت جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا ممکن است مجدداً طرح استقلال به همه پرسی گذاشته شود. این طرح برای آن است که اسکاتلند بتواند مستقلاً در این اتحادیه حاضر شود.
واشنگتن پست نیز از امکان چند پاره شدن بریتانیای کبیر میگوید: «این جدایی میتواند به همه پرسی مجدد اسکاتلندیها برای جدایی از انگلستان منجر شود. اگر مردم انگلیس به جدایی از این اتحادیه رای دهند رهبران ناسیونالیست اسکاتلندی آن طور که گفتهاند یک بار دیگر برای جدایی اسکاتلند از بریتانیا تلاش میکنند تا بتوانند اسکاتلند را در اتحادیه اروپا حفظ کنند.»
فرجام
هر چند وزیر خارجه آلمان این همه پرسی را یک دروغ و فریبکاری برای رسیدن به منافع بیشتر نامیده است اما ترس از این تصمیم و تبعات آن تا همین جا موجب ارائه امتیازهای بیشتر به انگلستان سرکش را فراهم آورده است. جدای از نتایج همه پرسی، انگلستان توانست خود را به عنوان تافته جدا بافته در اتحادیه تعریف کند که امتیازات ویژه و معافیتهای مطلوبی را برای آنها به همراه دارد. اکنون باید دید همین امتیازات کافی است و نوای جدایی تا زمانی دیگر به تاخیر میافتد یا اینکه واقعاً انگلیسیها جدایی میخواهند؟