گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - سیدمصطفی موسوینژاد،اخیرا نوشته ای منتسب به محمد مجتهد شبستری در باب انسانی شدن علوم اسلامی منتشر شده است. محمد مجتهد شبستری که به یک دین شناس، فقیه و فیلسوف در دهه گذشته مشهور شد، پس از گذشت چند سال، انحرافات زیادی در وی پدیدار گشت که شاید مهمترین آن اعتقاد به هرمونوتیک و پس از آن قابل استناد ندانستن قرآن و تجربه بشری بودن آن می باشد. مجتهد شبستری که آزادانه در دانشگاههای ایران تدریس می کرد از این فضا برای گسترش افکار انحرافی خود استفاده می نمود. یکی از علل رشد وی در سیستم جمهوری اسلامی حمایت اصلاح طلبان از وی و حتی اعتقاد بزرگان اصلاح طلب همچون سید محمد خاتمی به سخنان عجیب و غیر دینی او بود تا جایی که محمد خاتمی در دیدار با زنان حزب مشارکت در بررسی جایگاه زن در قرآن گفت: ((این سخن عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که وحی الهام بر پیامبر بوده و ماهیت قرآن بر ما آشکار نیست و نمیتوان به آن استناد کرد درست است… ! در حال حاضر مطالب قرآن با برخی دریافتهای بشری سازگار نیست؛ چرا که احکام آن متناسب با زندگی قبیلهای است و اگر بپذیریم احکام کتاب آسمانی مسلمانان قطعی و جاودانه است، باید بگوییم که زندگی مورد نظر اسلام زندگی قبیلهای است! در زمان حاضر بنابر ادلهای که ذکر کرده، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست.))
از این مسائل که بکذریم اگر به سخنان اخیر جناب مجتهد شبستری بخواهیم اشاراتی داشته باشیم، می بینیم بر خلاف اینکه ایشان سالهاست دروس فقه و فلسفه و حوزوی را خوانده است و یک استاد تمام است اما همچنان در راه زدن دین و حکومت اسلامی از سخنانی کاملا سطحی نگرانه استفاده می کند. در این مجال قصد داریم بخش هایی از سخنان ایشان را بررسی کرده و نقد نماییم:
۱)وی در بخشی از سخنان خود گفته است: (( معلوم و آشکار شده که تعبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جز یک شعار تبلیغاتی نیست و این نظام هم مانند همه نظامهای دیگر دنیا نامقدس است. این نظام هم همان کارهای خوب یا بد را میکند که نظامهای دیگر دنیا میکنند. حکومتگران ایران هم مانند همه حکومتگران دیگر خطا پذیر و اشتباه کار و قابل انتقاد هستند. پس آنچه اتفاق افتاده این است که آن پدیدهها که در سالهای نخست پیروزی انقلاب ادعا میشد که الهی هستند و هالهای از قداست دور آنها را فرا گرفته بود، امروز همه آنها بشری (انسانی) دیده میشوند.))
در پاسخ به این سخنان می شود چندین استدلال ارائه کرد که این سخنان سطحی که از سوی جناب شبستری مطرح شده است را رد نمود:
الف) وی برای اینکه بگوید این نظام نامقدس است اشاره داشته به اینکه در این نظام هم، کارهای خوب و بد انجام می شود و حاکمانش خطا پذیر و قابل انتقادند. لذا این حکومت الهی نیست. اشتباه جناب مجتهد شبستری آن قدر آشکار است که اگر همین جملات را بدون نقد در مقابل هر انسانی بگذاریم خود به سطحی بودن این استدلالات پی می برد. سوالاتی که در این بین مطرح است، این است که آیا در هر حکومتی، اگر اشتباهی رخ بدهد آن حکومت می شود نامقدس؟ آن حکومت می شود غیر دینی؟ مگر در زمان پیامبر وقتی فرمانده سپاه پیامبر که ولید بود و رفت آن کشتار را انجام داد و وقتی برگشت پیامبر فرمود خدایا من از کار این فرد برائت می جویم، آن اشتباه که در ذیل حکومت پیامبر اسلام رخ داد دیگر می توان به کل حکومت آن جناب و مقدس بودنش خدشه وارد کرد؟ آیا در حکومت حضرت علی که ایشان فرمانداران خود را بدلیل اشتباهات شان عزل می کردند، می توان گفت حکومت آن حضرت نا مقدس بوده است؟ خیر. اشتباه شما دقیقا همینجاست. در تعریف نظام مقدس. هیچکس معتقد نیست در حکومت الهی و مقدس هیچ اشتباهی رخ نمی دهد، بلکه در تعریف حکومت اسلامی و الهی آمده است که این حکومت مبانی و قوانین آن بر مبنای اسلام و خدا آمده است و سعی می شود کارگزاران معتقد به ان بر سر کار بیایند تا آن قوانین را اجرا نمایند. حالا ممکن است زیر دستان اشتباهاتی داشته باشند. چنان که در حکومت پیامبر و حضرت علی هم این امر دیده می شود. این امر هم اجتناب ناپذیر است چرا که افراد غیر معصوم هستند و اشتباهاتی از آنها رخ می دهد.
ب) اشتباه بزرگ دیگر این جناب آنجاست که اشتباهات رخ داده در نظام جمهوری اسلامی را با اشتباهات رخ داده در نظام های سلطه و استکباری همسان دیده شده است. عدم توجه ایشان (و شاید مغالطه عمدی ایشان) آنجاست که اگر در نظام جمهوری اسلامی اشتباهاتی رخ دهد، این اشتباهات مبنایی و اساسی نیست، بلکه اشتباهاتی در برداشت از قانون، یا در عملکرد (بدلیل عدم تقوای لازم در برخی از مسئولین یا کوتاهی نهادهای نظارت کننده) است اما اشتباهات نظام سلطه اساسی و مبنایی است که ممکن است فجایعی چون هیروشیما، ویتنام، عراق و افغانستان را به بار بیاورد در حالیکه در نظام جمهوری اسلامی هیچگاه چنین اشتباهات اساسی رخ نخواهد داد.
۲)مجتهد شبستری در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: (( معلوم و آشکار گشته که در طول چهار دهه گذشته، کشور ایران با علوم برآمده از وحی اداره نشده (چون این کار ممکن نبوده است)، بلکه عملاً با همان علوم انسانی اداره شده که در صدد حذف آن بودهاند (تدوین چندین برنامه توسعه و چشم انداز بیست ساله و مانند اینها نمونههای بارز این واقعیت است). ))
در این بخش نیز مغالطه مجتهد شبستری آنجاست که بخشی از حقیقت را با بخشی از وهمیات خود در هم آمیخته و از آنها نتیجه مطلوب خود را گرفته است. اینکه کشور کلا با علوم برآمده از غیر وحی اداره شده است امری است دروغ که ردیه آن همین قانون اساسی است که بر مبنای اسلام نوشته شده است و کشور بر مبنای همین قانون اساسی اداره می شود. ردیه آن وجود یک نهاد مثل شورای نگهبان است که کلیه قوانین را با اسلام مقایسه می کند و در صورت غیر اسلامی بودن آن را رد می کند. اما اینکه در برخی از امور اساسی کشور از مبانی غیر اسلامی استفاده می شود از جمله همین مواردی که خود آن جناب به آن اشاره داشته اند، را نمی توان به کلیه امور نسبت داد. درست است که در برخی امور این اشکال وجود دارد و اصلا علتی که مقام معظم رهبری می فرمایند باید علوم انسانی را اسلامی کنیم دقیقا همین داستان است و امروز عقب ماندگی هایی هم که داریم به همین موضوع برمی گردد. مشکل سخنان مجتهد شبستری در این فراز از سخنانش این است که یک مثال را گرفته و به کلیت نظام ارتباط می دهد و نتیجه مطلوب خود را می گیرد.
۳)مجتهد شبستری در بخشی دیگر گفت: ((معلوم و آشکار شده که متولیان علوم اسلامی (نهاد روحانیت، مرجعیت و حوزههای علمیه) هم خطا پذیر و اشتباه کار و متاثر از وسوسههای قدرت و منافع صنفی... و قابل انتقاد اند.))
این فراز از سخنان جناب شبستری را شاید بتوان از سطح پایین ترین بخش های سخنان ایشان به شمار آورد. مگر کسی از ابتدای انقلاب ادعا کرده بود که روحانیت، مرجعیت، یا حوزه های علمیه بدون اشتباهند؟ مگر امام خمینی نفرمود: ((خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای عملیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکاییاند و دشمن رسول(ع) آیا در مقابل این افعیها، نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ ))
جناب مجتهد شبستری! مگر چه کسی از روز اول گفته بود روحانیت عاری از خطا هستند؟ مگر کسی گفته بود حوزه های علمیه بدون اشتباهند؟ هم اکنون مگر ما روحانیونی نداریم که علم انحراف را علیه اسلام برداشته اند؟
آنچه در این سه فراز از سخنان مجتهد شبستری بررسی کردیم بخوبی نشان می دهد ایشان یا از بدیهیات برخی امور بی اطلاع و ناآگاهند و یا از روی غرض ورزی با سخنانی سطحی نگرانه سعی در فریب عوام را با مغالطه های فلسفی دارند که امری است بسیار زشت و ناپسند.