گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمد نوروزی آن زمان که بحث نرمش قهرمانانه از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد هر صاحب نظری از نقطه نظر خویش به تحلیل این موضوع پرداخت؛ اینکه نرمش یعنی چه؟ قهرمانه یعنی چه؟ و ترکیب این دو واژه در این برهه حساس چه معنایی دارد؟ و مسائلی از این دست.
اما هر چه از آن زمان فاصله می گیریم و تجربیات جدیدی به دست می آید و هر دو طرف یعنی غرب و ایران رفتارهای جدیدی از خود بروز می دهند و اظهارات مختلفی را مطرح می کنند معنای جدیدتری از این واژه به دست می آید و می توان دقیق تر و جامع تر به بررسی آن پرداخت.
در یک طرف این جریان، غرب به سرکردگی آمریکا در این مدتی که از مذاکرات هسته ای می گذرد به خوبی خوی و منش خود را بروز داده است. مدت زیادی از توافق برجام می گذرد و به اذعان دوست و دشمن هنوز آمریکا از رفتارهای مستکبرانه خود دست بر نداشته و به بهانه های مختلف مانع روابط عادی شرکت های ایرانی با شرکت ها و تجار کشورهایی شده است که از ترس آمریکا روابط خود را با ایران قطع کرده اند و از طرف دیگر و البته قابل توجه تر دولت یازدهم گویا هیچ بنایی بر رفتار متقابل و متناسب با عهدشکنی طرف مقابل ندارد. در این میان آنچه مهم تر و قابل تامل تر است رفتار دولت یازدهم به ریاست آقای روحانی است چرا که از طرف مقابل قبلا هم چنین بی اخلاقی هایی مشاهده شده بود و تاریخ جهان مملو است از رفتارهای غیرانسانی غرب؛ از لشکرکشی های آمریکا به کشورهای مظلوم عراق و افغانستان گرفته تا تجهیز صدام حسین به سلاح های شیمیایی و غیرماز و مواردی زیاد دیگری از این دست. اما نیاز بود زمان بگذرد تا دولت یازدهم که با شعارهای فریبنده و عوام فریب دل مردم را به دست آورد، خودش را در پیچ و خم تحولات و مشکلات نشان دهد. و درست همین جاست که معنایی جدید از نرمش قهرمانانه بروز و ظهور می یابد. شناخت شخصیت یک شخص یا حتی دولت برای تحلیل رفتارهایش نیازی ضروری است و دولت یازدهم در این مدت که از عمرش سپری شده به خوبی شخصیت خود را به نمایش گذاشته است. به عنوان مثال می توان به جملات جنجالی «باید تحریمها رفع شود تا مشکل آبِ خوردن مردم حل شود» و یا «درس و پیام امام حسین(ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد». که از سویآقای روحانی مطرح شد اشاره کرد که با واکنش های تندی هم از سوی انقلابیون و نیروهای مذهبی روبرو شد.
حال با توجه به شخصیتی که از دولت یازدهم می شناسیم می توان معنای دیگری از نرمش قهرمانانه به دست آورد. در واقع نرمش قهرمانانه پیش و بیش از آنکه از سوی دولت یازدهم نسبت به طرف مقابل یعنی 1+5 صورت گرفته باشد از سوی نظام نسبت به دولت صورت گرفت. چرا؟
برای اینکه با شعارهای فریبنده ای که رئیس جمهور محترم سر داد و تحریم ها را مانع اصلی و خود را حلال مشکلات معرفی کرد مردم به این باور رسیدند که تنها راه حل مشکلات اقتصادی و به حرکت درآمدن چرخ تولید کشور رفع تحریم هاست و این دولت آمده است که تمام توان و انرژی خود را بگذارد تا این مانع بزرگ از سر راه کشور برداشته شود.
حال تصور کنید اگر رهبری نظام این نرمش قهرمانانه را نسبت به دولت نشان نمی دادند چه می شد. مهمترین نتیجه این اقدام، بدبینی مردم به نظام بود. در واقع هوشیاری و بصیرت رهبری باعث شد که این رفتار را از خود نشان دهند و با دولت به نرمی برخورد نمایند تا هدف مهم آمریکا و رژیم صهیونیستی که سال های طولانی به دنبال آن هستند و با زیرکی رهبر انقلاب ناکام مانده اند تامین نشود.
توضیح بیشتر اینکه تیم هسته ای کشورمان به ریاست رئیس جمهور محترم با اصرار خود مبنی بر اعتماد به آمریکا، نظام را مجبور به کاری کردند که نتیجه اش در جا زدن کشور در زمینه اقتصادی بود و تنها مقصر این قضیه و باعث و بانی خسرانی که متوجه مردم شد دولت تدبیر و امید است. اما مقام معظم رهبری با علم بر مضرات مذاکرات با غرب رفتاری را نسبت به دولت در پیش گرفتند تا هم آمریکا به هدفش که همانا بدبینی مردم به نظام است تامین نشود و هم همبستگی میان ملت محفوظ بماند.
اما از یک مسئله مهم در واکاوی علل این نرمش نباید غافل بود و آن مدیریت و پشتوانه اصلی این دولت یعنی آقای هاشمی است. در اصل بعد از شکست های سنگینی که آقای هاشمی طی سال های اخیر متحمل شد و در واقع از چشم مردم افتاد، وی ساکت ننشست و سعی کرد دوباره با کمک آقای روحانی وجهه خود را بازسازی کند و قدرت خویش را به دست آورد. تمام این شعارها و برنامه ریزی ها برای مذاکرات با غرب که از سوی دولت آقای روحانی مشاهده می شود از جایی دیگر آب می خورد و مطمئنا اگر وی پشتوانه این دولت نبود و با این وسعت و هجمه رسانه ای قوی به تطهیر چهره مستکبران عالم نمی پرداخت همه چیز طور دیگری رقم می خورد حتی نرمش قهرمانانه.