گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمد نوروزی، موضوع فیش های نجومی با توجه به اهمیتی که داشته و دارد و از آنجا که با معیشت مردم و همچنین اعتماد مردم به دولت منتخب مرتبط است حالاحالاها بر سر زبان ها خواهد ماند و تلاش های برخی حامیان متعصب دولت برای به بوته فراموشی سپردن آن راه به جایی نخواهد برد.
درباره این رسوایی دولت از جنبه های مختلفی از سوی افراد و جریان های مختلف به روش های گوناگون نوشتاری و گفتاری و هنری پرداخته شد اما جا دارد به این قضیه باز هم از آنجا که با احساسات و اطمینان مردم بازی شد پرداخته شود. مثلا یکی از جنبه هایی که می توان به آن پرداخت ابعاد مثبت فاش شدن و بی اعتنایی و توهین به عواطف مردم است.
شاید در ابتدا این سوال مطرح شود که مگر می شود رو شدن دست دولت در دستبرد با این وسعت به اموال عمومی از طرف دولتی که خود را نجات بخش و حلال مشکلات مردم جا زده، نکات خوبی هم داشته باشد. برای پاسخ به این پرسش باید به شعار معروفی که همه با آن آشنا هستند و در دوران دولت نهم و دهم بسیار بر آن تاکید می شد اشاره کرد؛ شعار «تبدیل تحریم ها به فرصت».
در آن دوران علیرغم اینکه با تحریم ها و فشارهای ناجوانمردانه ای از طرف غرب به سرکردگی آمریکا روبرو بودیم اما با توجه به اینکه عزم بر پیشرفت هسته ای با تکیه بر استعدادهای بومی جزم بود به درجه ای از پیشرفت هسته ای دست یافتیم که باعث تعجب همگان شد؛ بماند که این دولت سعی در چشم پوشی از دستاوردهای دولت گذشته دارد.
بنا بر مثال بالا نباید به مسائل منفی یکسره با بدبینی نگریست و باید به فرصت های پیش آمده از قِبل این سهل انگاری دولت توجه ویژه داشت که در ذیل به دو مورد آن اشاره می شود:
تا قبل از لو رفتن دستبرد برخی مقامات دولتی به بیت المال به راحتی نمی شد از رئیس جمهور خواست که از وضعیت مالی و سطح رفاه و محل زندگی اش پرده بردارد. نکته مهم این است که درباره دولت قبل این مشکل وجود نداشت و همه می دانستند رئیس دولت نهم و دهم اهل کدام محله تهران است و خانه اش کجاست، اما با توجه به عصبانیت آقای روحانی که نمونه اش را در برخورد با مطبوعات منتقد دولت دیده ایم، درخواست سخن رو در رو با مردم درباره دارایی خود قبل و بعد از قبول مسئولیت ریاست قوه مجریه، معلوم نیست چه عواقبی در بر داشته باشد.
اینکه در جامعه اسلامی یک مسئول در این رتبه نه خودش تمایلی به شفافیت سازی داشته باشد و نه منتقدین جرات مطرح کردن این مطلب را داشته باشند یک ضعف بزرگ و انحراف از جامعه اسلامی زمان پیامبر اکرم(ص) به حساب می آید. از جامعه ای سخن می گوییم که از ابتدای تشکیل حکومت، بنا را بر ساده زیستی و توجه ویژه به فقرا قرار داد؛ آنجا که وقتی پیامبر اعظم(ص) وارد مدینه شدند بزرگان محله ها جلو می آمدند و از ایشان دعوت می کردند تا در منزل آنها سکنی گزینند در پاسخ می فرمودند: «انها ماموره» یعنی این شتر مامور است. شتر پیامبر محله های مختلف را پشت سر گذاشت و همین طور وقتی متمولان محله ها همین درخواست مشابه را مطرح می کردند پیامبر اسلام(ص) می فرمودند انها ماموره. تا اینکه شتر پیامبر جلوی منزل یکی از فقیرترین افراد مدینه به زمین نشست و پیامبر خانه آن شخص فقیر را برای زندگی انتخاب کردند.
نگارنده مدتها بود دغدغه این موضوع را داشت که وقتی زمان انتخابات می رسد به عنوان قانون انتخابات، کاندیداهای ریاست جمهوری وظیفه داشته باشند شرایط اقتصادی و محل سکونت خود را با مردم در میان بگذارند اما می دانست که این مطالبه راه به جایی نخواهد برد. گویا اکنون با توجه به برملاشدن برداشت های نامشروع اطرافیان رئیس جمهور محترم از اموال عمومی این فرصت پیش آمده تا این مطلب به صورت یک درخواست عمومی بعنوان قانون انتخابات مطرح شود تا هر شخصی از هر قشری خواست خود را به عنوان کاندیدای انتخابات در معرض عموم قرار دهد بداند که دیگر از مخفی کاری و ناسره را جای سره جا زدن خبری نیست.
نکته مثبت دیگر که می توان به آن اشاره کرد شناخت و تمیز افراد دلسوز در فضای سیاسی کشور است. متاسفانه آقای هاشمی با کمک رسانه هایی که در اختیار دارد خود را محبوب و دغدغه مند معیشت مردم جا زده است و تلاش برای باز کردن مشت قدرتمند وی آن طور که باید نتیجه بخش نبوده است. ولی بعد از این آبروریزی دولت در برداشت های حرام از بیت المال و سکوت وی و خاندانش و همچنین رسانه های همسو با دولت، فضا به سرعت در حال تغییر است. سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا آقای هاشمی که در برابر کجروی های دولت قبل بی رحمانه به آقای احمدی نژاد می تاخت و ملاحظه هیچ چیز حتی مصلحت کشور را نمی کرد اکنون طوری برخورد می کند که گویا مسئله مهمی در کشور اتفاق نیفتاده و در واقع به طرز بسیار مشکوکی معیشت و وضعیت دشوار زندگی مردم را که مدام از آن دم می زند فراموش کرده است. این رفتار آقای هاشمی مصداق اتم و اکمل سیاست زدگی است که به موجب آن تمام مسائل کشور حتی اقتصاد مملکت بر اساس علایق جناحی تعریف می شود. اساسا وی با این سکوت تاریخی اش یک علامت سوال بزرگ در ذهن مردم درباره مواضع قبلی خود راجع به ارتباط با آمریکا و وحدت و هر آنچه از روی سیاست بازی بر آن پافشاری می کند، ایجاد کرد. به عبارت دیگر مردم به دنبال سکوت معنی دار آقای هاشمی با این سوال مهم روبرو شده اند که منظور واقعی اش از شعارهایی که می دهد و آنچه حقیقتا در دل وی می گذرد چیست؟ آیا واقعا رابطه با آمریکا را راهگشا برای حل مشکلات می داند یا سیاست وی و شکستی که از سال 84 به بعد در عرصه سیاسی کشور متحمل شد مجبورش کرده چنین مواضعی را برگزیند.
ولی هاشمی شاید در این مورد به این نتیجه رسیده که جواب جاهلان خاموشی است
آقای نوروزی دست شما درد نکنه که دغدغه ملت رو دارید.....!!!!!
ضمنا همه جا باید شفاف سازی صورت بگیره
بعدم شما چرا جوش میزنی مگه نه اینکه آن را که حساب پا ک است از محاسبه چه باک است ؟
بگو از رو شدن گند کاری هاشون میترسم و خلاص !
دزدبه هم پالگیش که گیرنمیدهدشما توقع بیخوددارید
از وقتی یادم میاد اموال بیت المال به غارت برده شد و هیچ کس دم نزد چون...
انصافا رو راست باشیم تو هیچ موقعی از تاریخ توی هیچ حکومتی اینجور اموال یه حکومت به تاراج برده نشد یه روز سه هزار میلیارد یه روز ریس بانک ملت یه روز شهرام جزایری یه روز یکی دیکه و باز هم این داستان ادامه خواهد داشت.
به علاوه الان اصلا بحث این نیست که فیش حقوقی مال کیه. بحث عکس العمل آقای هاشمی به این جریان است.
اگه دلسوخته بود هیچوقت اعیانی واشرافی زندگی نمیکرد..
مگه نه اینست که ادمها رو در عمل باید دید ؟!!!!