گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمد آزادی؛ «آیا میان برجام (رفع تحریمهای هستهای ایران) و موفقیت ارتش سوریه در آزادسازی حلب از اشغال تروریستها رابطهای وجود ندارد؟» یک روز بعد دوباره نوشت: «آیا میان راهبرد تعامل سازنده با جهان در سیاست خارجی ایران و موفقیت ارتش سوریه در آزادسازی حلب از اشغال تروریستها رابطهای وجود ندارد؟» دو روز بعد سهباره نوشت: «آیا مناسبتر نیست در جریان آزادسازی حلب از سرداران نظامی و دیپلماسی همزمان تشکر کنیم؟» دیشب اما حسامالدین آشنا، برای چهارمین بار در چهار روز اینطوری توئیت کرد: «آیا کسی از سردار سلیمانی پرسیده نظرش درباره دکتر ظریف چیست؟»
حسین دهباشی سازنده مستند تبلیغاتی روحانی هم اینطور پاسخ داد: «آیا کسی از مالک اشتر نخعی پرسیده نظرش درباره ابوموسی اشعری چیست؟» مشاور تبلیغاتی روحانی اینبار از جان سردار سلیمانی چه میخواهد؟
دستاوردتراشی آشنا برای ظریف/ وزیر امور خارجه: اشتباه کردم!
فتح نمایان حلب چه ربطی به ظریف دارد؟ این دقیقاً سؤالی است که مخاطبان صفحهی آقای مشاور میپرسند. آشنا اما عزمش را جزم کرده هرطور شده کلاهی از این نمد برای سبد خالی دستاوردهای دیپلماتیک دولت، بدوزد. چاره چیست؟ انتشار اعترافات ظریف مبنی بر اشتباهاتی که در اعتماد به آمریکاییها کرده، مختصر حیثیت باقیمانده را هم بهباد داد. حالا مردم نومیدتر از همیشه تماشاچی دستاوردهای «تقریباً هیچ» برجامند. آقای مشاور باید کاری میکرد؛ تحرکی، عملیات روانیای چیزی؛ هرچه نباشد او تئوریسین تبلیغات تیم روحانی است.
«من اشتباه کردم، ما نمیباید براساس حرفهای این بابا (جان کری) عمل میکردیم؛ بلکه باید براساس همان استراتژی که تعیین کرده بودیم، کنگره را حذف می کردیم.» این بخشی از سخنان وزیر امور خارجه است؛ سخنانی که در جمع نمایندگان مردم و در کمیسیون امنیت ملی ایراد شده است. ظریف در ادامه با اقرار چندباره به اشتباهاتش در مذاکره با آمریکاییها، ادامه داد: «در طول اجرای برجام هر بار اعتراض میکردیم، اعضای تیم آمریکایی محکم میگفتند این مخالف برجام نیست. ماجرا را میکشاندیم به آقای کری؛ آقای کری و آقای مونیز هم میگفتند ما روشهایی داریم که مانع تصویب این قانون در سنا میشود. تمام تعهدات اما شفاهی بود، تعهد متنی در کار نیست.»
صداقت ظریف، آشنا را به دردسر انداخت. آقای مشاور حالا موظف است تلاش کند هرطور شده کارنامه دیپلماتیک دولت روحانی را پُر نشان دهد؛ ولو با مصادرهی دستاوردهای دیگران، ولو با چسبیدن به سردار سرافراز سپاه.
مشاور روحانی از جان حاج قاسم چه میخواهد؟
آشنا درحالی اینروزها دم از شراکت میزند که سابقاً برای سردار سلیمانی خط و نشان میکشید! آقای مشاور همین چند ماه پیش نوشته بود: «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند.» همینطوری؛ آقای مشاور تنها به خاطر پریشانگویی چند رسانه دربارهی احتمال کاندیداتوری حاج قاسم، درشتگویی میکرد. آن روزها جسارت او خیلیها را آزرده کرد. مردمی که امنیتشان را از چشم سردار میدیدند. کسانی که خوب میدانستند رزمآوری در کارزار، سایهی جنگ و داعش را از سَرشان دور نگه داشته است.
برای اطلاعات بیشتر در اینباره این گزارش را بخوانید: دولتیها از جان حاج قاسم چه میخواهند؟
توئیتهای «آشنا» با توفان توئیتری منتقدین مواجه شد/ روزنامه هوادار دولت: شما را چه به توئیتر!
تواتر توئیتهای مخالف آنقدر بود که دولتیها و طرفدارانشان را بهتزده کند. احتمالاً به همین خاطر آفتاب یزد نسبت به فعالیت چهرههای منتقد در این شبکه اجتماعی معترض شد. این روزنامه روز گذشته با انتشار تصویری از حساب کاربری برخی منتقدین، با فونت درشت نوشته بود: «شما را چه به توئیتر!» نارضایتیهای عمیق مردم بههرحال محاسبات دولتیها را حسابی بههم ریخته؛ احتمالاً آقای مشاور حتی تصور نمیکرد انتشار افاضاتش در فضایی مثل توئیتر تا این اندازه بازخورد منفی داشته باشد.
یک مرور ساده همه چیز را روشن میکند، برخلاف مدعای آفتاب اتفاقاً انبوه آرای منتقدین متعلق به مردم است؛ نه آن شخصیتهایی که این روزنامه روزگذشته اسم و رسمشان را رسانهای کرده بود.
مردم چه میگویند؟
تئوری آقای مشاور آنقدر فضایی بود که مورد پذیرش افکار عمومی قرار نگیرد. آشنا چهار بار با چهار ادبیات متفاوت سؤالش را تکرار کرد؛ هربار اما با انتقادات صریح و روشن کاربران مواجه میشد. مرور کامنتهای خلقالله تماشایی است! بررسی همانها به سادگی اثبات میکند تا چه اندازه تفکرات آقای مشاور از متن و یومیات جامعه فاصله گرفته است.
گروهی از کاربران با یادآوری عملکرد ضعیف دیپلماتیک دولت، به آقای مشاور گوشزد کردند اساساً مقایسهاش تا چه اندازه اشتباه است. یکی از کاربران مثلاً نوشته بود: «چرا وجود دارد؛ سوریه وقتی دید ایران بعد از این همه وادادگی در برجام، اشتباه کرد و چیزی عایدش نشد، فهمید باید مقاومت کند نه مذاکره» کاربر دیگری هم به طنز عملکرد وزارت خارجه را زیر سؤال برد و نوشت: «منظورتان همان قطع رابطه جیبوتی است دیگر!؟» کاربر دیگری دستاوردهای «تقریباً هیچ» برجام را برای آقای مشاور یادآوری کرد: «شما همین بیکاری، بالارفتن نرخ دلار، تحریمهای ادامهدار و هواپیماهای اجارهای و غیره را با برجام رفع کنید؛ باقی پیشکش!»
کاربر دیگری هم وادادگی دستگاه سیاست خارجه را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: «بله یک کلمه مشترک هست، آنهم "مقاومت" است که در سیات خارجی ما وجود ندارد و در آزادسازی حلب وجود دارد.» کاربر دیگری هم نوشت: «آیا اگر دولت کارنامه قابل قبولی داشت شما اینجا مجبور میشدید خودتونو بچسبونید به دست آوردهای سردارسلیمانی؟»
کاربران دیگری اما اساساً جنس استدلالهای آقای مشاور را آنقدر ضعیف دیدند که ارزش پاسخگویی نداشته باشد. توئیتهای آشنا برایشان طنز بود و مایهی مطایبه! مثلاً کاربری بهطنز نوشته بود: «انصافاً با سنگ پای قزوین در حال رقابت هستید!» و کاربر دیگری بااشاره به اقرارات مکرر ظریف مبنی بر اشتباهاتش در اعتماد به آمریکاییها، نوشت: «هنوز بخاطر مذاکرات سوریه اعتراف نکرده #اشتباه_کردم که بشه ازش تشکر کرد!» مخاطب دیگری اما بیربط بودن استدلال آقای مشاور را یادآوری کرد و به طنز نوشت: «من آنم که رستم بود پهلوان!!»
یکی از هموطنان اما سؤال دقیقی را توئیت کرد: «یعنی دیپلماتهای ما رفتند و با تروریستها مذاکره کردند و اونا هم راضی به رها کردن حلب؟؟ شما ماجرا رو اینطوری دیدید؟» مخاطب دیگری هم از بازی تبلیغاتی آشنا اینگونه رونمایی کرد: «حالاکه ظریف اعتراف کرده #اشتباه_کردم، بهصورت خندهداری باوصل کردنش به سردارسلیمانی میخوای ازش قهرمان بسازی؟!»
تلاش توئیتری آشنا برای چسباندن زورکی فتوحات حلب به کارنامه «تقریباً هیچ» برجام، واکنشهای متحدهی مخالف مردم را بهدنبال داشت. بیفایده است؛ آقای مشاور دوباره خراب کرد. به نظر میرسد اینبار آقای رئیسجمهور رأساً باید برای رفع و رجوع اشتباهات مکرر ظریف چاره کند.
شرم از شهدای مدافع حرم و خونواده هاشون نکرده
باید چند تا برنامه طنز از روش ساخته بشه
شما که سردار سلیمانی و سپاه رو کلهم اجمعین تحریم کردید بعد با کمال پر رویی تشکر هم میخواهید؟!؟!؟!؟!؟!؟!
کو این سنگ پای قزوینم؟!
دولت حالا که اینا توی حلب پیروز شدن، دنبال ماله کشی روی برجام از طریق مصادره ی پیروزی حلب هست؟