به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو؛ محسن غلامی (قلعهسیدی): همینکه تلویزیون در این چندساله حواسش هست که برای ایام خاصی مثل نوروز و رمضان و اینها؛ چند تا سریال را از قبل آماده کند بازهم جای شکرش باقیست. خیلی نیاز به فکر کردن ندارد بالاخره یادمان نرفته که سریال «پایتخت» را حتی در ساعات روز ضبط میکردند و شبش روی آنتن میفرستادند! با همه طنازی مجموعه پرمخاطب سیروس مقدم ولی با آن نوع برنامهریزی و بدو بدو ساختن، انصافا خندهدار بود و مسخره.
البته نه اینکه الان خیلی به فکر باشیم؛ نخیر! ولی اوضاع بهتر است. همین نوروزی که داخلش هستیم و سریالهایش را ببینید. فضای الان میطلبد که شاید روی قصههای کمدی زوم کنند چون حال مردم لااقل و به ظاهر بر وفق مراد است. خب پس میفهمند چه داستانکهایی را باید بسازند و پخش کنند.
شاید خیلیها بگویند؛ حالا که وسطهای پخش این مجموعههاست، مثلا باید حوصله داشت و صبر کرد تا سریالها جان بگیرند تا بعدا بشود نقدشان کرد. بله! اما برای نوروزی که میشود سیزده روز، نمیشود از این قائده پیروی کرد. به قولی «مورچه چیه که کله پاچهاش چی باشه»
پس معتقدم که مجموعه تلویزیونی زیر 15 قسمت، از همان استارت باید قصه بگوید و مخاطبش را سرگرم کند. امیدوار نگهاش دارد که بشین و تا آخرش را ببین. نمیدانم حرفم را همه میفهمند یا نه؛ منظورم همان کشش و تعلیق و صدالبته جذابیت در داستانپردازیست. فعلا نمیخواهم نقد این سه مجموعه نوروزی را بکنم، بگذاریم به ته ماجرا برسیم تا دیگر بهانهای نباشد.
فقط چندخطی درباره فضای کلی بر «علیالبدل» و «مرز خوشبختی» تا «دیوار به دیوار» بنویسم.